“
ویلانووا و جوسا[۱۰۵](۲۰۰۳) در بررسی خود به نام «سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده مدیریتی» اظهار می دارند که تاکنون مفهوم سرمایه اجتماعی اساساً در مطالعات جدید و برای تحلیل و بررسی منابع ارتباطی موجود در پیوندهای شخصی در جامعه به کار رفته است، به تازگی سرمایه اجتماعی در مطالعاتی در رابطه با زمینه روابط اجتماعی، ارتباطات سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. ویلانووا و جوسا برای سرمایه اجتماعی ویژگی های گوناگونی تعیین کردهاند که شامل: اعتماد، ارزش ها و دیدگاه های مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، فهم متقابل و شبکه ها میباشد. این دو محقق معتقدند که سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده ای مدیریتی، با شاخصه های مذکور، موجب دستیابی به منافع متقابلی می شود که دارایی های ناملموس (سرمایه معنوی) را افزایش میدهد. در نتیجه سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی نامحسوس همان سرمایه فکری است. از نظر بیکر[۱۰۶] (۱۳۸۲) سرمایه اجتماعی به منابعی اشاره دارد که در شبکه های کسب و کار موجود است و از طریق آن ها در دسترس قرار میگیرد. این منابع شامل اطلاعات، اندیشه ها، راهنمایی ها، فرصت های کسب و کار، سرمایه مالی، قدرت و نفوذ، حمایت عاطفی، حتی حسن نیت، اعتماد و همکاری است.
به همین ترتیب سرمایه اجتماعی در سطح فردی عبارت است از استفاده بهینه از سرمایه انسانی، سرمایه شخصی و شبکه های اجتماعی، سرمایه انسانی به صورت خاص به عنوان توانایی فردی بوده و سرمایه اجتماعی به عنوان فرصتی در سازمان است که به ارائه شبکه هایی می پردازد که در آن ها این فرصت ها به نحو احسن استفاده میشوند. سرمایه اجتماعی در سطح سازمان نشان دهنده ارزش همیارانه سرمایه اجتماعی فردی میباشد (هال[۱۰۷]و همکاران، ۲۰۰۴). برت[۱۰۸](۱۹۹۲) سرمایه اجتماعی را دوستان، همکاران و ارتباطات گسترده ای که از طریق آن ها فرصت های استفاده از سرمایه فیزیکی و انسانی به دست میآید، میداند. رنانی (۱۳۸۱) در خصوص سرمایه اجتماعی اظهار میدارد:
” به طور خلاصه، سرمایه اجتماعی، عبارت از مجموعه نهادها، قوانین، عادات اجتماعی، باورها و ارزش های قواعد رفتاری است که در سازمان مستقر و بر مناسبات اجتماعی کارکنان حاکم اند. با توجه به تعریف فوق، می توان گفت هنگامی که کارکنان کار را فقط به زور و با حضور مقامات مافوق انجام دهند، شایعه پراکنی و تخلفات اداری در سازمان افزایش مییابد و در نهایت هنگامی که کمیته ها و فعالیت های تیمی در سازمان با شکست مواجه میشوند، این نشان دهنده کاهش سرمایه اجتماعی در آن سازمان است” (ص ۱۶).
۲-۲-۱۴)مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه را می توان در یک تقسیم بندی کلان به چهار دسته تقسیم کرد:
الف) سرمایه فیزیکی که تأسیسات و سازههای علمی را شامل می شود.
ب ) سرمایه مالی که پول و انواع مختلف اوراق مالی را شامل می شود.
ج) سرمایه انسانی که مهارتهای و توانمندی های فردی و جمعی را در بر میگیرد و بالاخره:
د) سرمایه اجتماعی که ناظر بر منابع موجود در تعاملات اجتماعی برای گسترش کنشها و تحصیل اهداف کنشگران اجتماعی است. این تلقی نزدیک به دیدگاه افرادی چون آرو است که معتقدند سرمایه اجتماعی چیزی جز «تعاملات اجتماعی» نیستند. این سرمایه به طور خلاصه در شاخص های زیر تجلی مییابد: الف) وفاداری ب) اعتماد ج) اتصالات اجتماعی د) اقتدار فردی و) هویت سازمانی ز) هنجارهای اجتماعی ح) عمل متقابل ج ) اعتبار (افتخاری، ۱۳۸۲). موضع اجتماعی یا پایگاه اجتماعی فرصتی در شبکه فرصت هاست. به تبعیت از شاتومکا[۱۰۹] (۱۹۹۱) چهار بعد برای موضع اجتماعی قائل هستیم که عبارتند از:
سرمایه اجتماعی، رتبه اجتماعی، نقش اجتماعی و ذهنیت موضعی. منظور از سرمایه اجتماعی گزینهای رابطهای است در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای یک موضع یا پایگاه اجتماعی در شبکه تعاملی جامعه برای اشتغال کننده یک موضع اجتماعی گزینه ای رابطه ای، آن موضع میتواند سرمایه بالقوه ای باشد که در روابط اجتماعی تبدیل به ذخایر قدرت، ثروت، نفوذ و معرفت شود (چلبی، ۱۳۷۵: ۳۸). به طور کلی از سرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی ارائه گردیده است. یکی از تعاریف مطرح این است که سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات میگردد. بر اساس این تعریف مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیک با سرمایه اجتماعی میگردد (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۵). بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشور های مختلف دارد. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن میتواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمان ها گردد (بانک جهانی، ۱۹۹۹).
یکی از مفاهیم بسیار مهمی که جامعه شناسان معاصر در بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی در جامعه از آن استفاده کردهاند، مفهوم سرمایه اجتماعی میباشد. منظور از سرمایه اجتماعی سرمایه و منابعی است که افراد و گروه ها از طریق پیوند با یکدیگر میتوانند به دست آورند (بوردیو، ۱۹۸۵؛ کلمن، ۱۹۸۸؛ پاتنام، ۱۹۹۳).
ویژگی ذاتی سرمایه اجتماعی این است که در روابط اجتماعی شکل میگیرد. به تعبیر پورتز[۱۱۰] (۱۹۹۸) سرمایه اجتماعی در درون ساختار روابط افراد یافت می شود برای برخورداری از سرمایه اجتماعی فرد باید با دیگران رابطه داشته باشد و در واقع همین دیگران هستند که منبع واقعی برخورداری فرد از مزایا و امتیازات محسوب میشوند. سرمایه یک منبع کلی است که اجتماع، افراد و گروههای اجتماعی و نهایتاً ً کل جامعه از آن استفاده میکنند تا هدف های خود را تحقق بخشند یعنی ابزارهایی که فرد، گروه، نهاد یا جامعه ای برای رسیدن به هدف هایش از آن استفاده میکند سرمایه نامیده میشوند. به طور کلی سرمایه اجتماعی دو جنبه دارد: یکی عینی و دیگری ذهنی. جنبه عینی شبکه ها مربوط به سرمایه آن ها است. جنبه ذهنی آن ها نیز اهمیت دارد چرا که مربوط به هنجارهای اجتماعی است که به عنوان نمونه هایی از هنجارهای اجتماعی می توان به توقع مقابله به مثل، اعتماد، اعتماد برای همکاری، دلسوزی و آگاهی اشاره کرد. واژه سرمایه دال بر آن است که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد. یعنی ما را قادر میسازد ارزش ایجاد کنیم کارها را انجام دهیم. به اهدافمان دست یابیم ماموریتهایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی یاری رسانیم که در آن زندگی میکنیم. وقتی می گوییم سرمایه انسانی زاینده و مولد است، منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند (کلمن، ۱۳۷۷: ۳۰۰). نکته دیگری که باید حتما در رابطه با سرمایه اجتماعی به آن توجه داشت این است که سرمایه اجتماعی قابل تقلیل در سطح فردی نمی باشد (اورستین بیری[۱۱۱]، ۱۹۹۸: ۲۹۰).
“