جمع بندی و نتیجه گیری ۱۴۰
فهرست منابع ۱۴۶
فصل اول
چارچوب پژوهش
پیشگفتار
روند همگرایی در اروپا از ابتدای ” جامعه زغال و فولاد ” گرفته تا بازار مشترک، و در نهایت بعد از پیمان ماستریخت که با عنوان اتحادیه اروپا شناخته شد، نظم، انسجام و دستاوردهای شایستهای را در زمینههای پیشرفت اقتصادی و سیاسی به همراه داشته که در طی چند دهه اخیر توجه جهانیان را به این اتحادیه بیش از پیش جلب نموده است. در این میان روند روبه رشد اتحادیه به شرق اروپا ترکیه را به عنوان یک کشور که بیشتر ظواهر و زیر ساختهای تمدناش آسیایی و بخش عظیمی از سرزمینش در داخل قاره آسیا قرار گرفته، برانگیخته است تا در خواستش را برای عضویت در اتحادیه اروپا به آن اتحادیه ارائه نماید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از زمانی که ترکیه در چهاردهم آوریل ۱۹۸۷ درخواست رسمی خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا ارائه نمود (کتاب سبز ترکیه، ۱۳۸۸، ص۲۶۹)، ۲۴ سال میگذرد. و ترکیه با پشت سر نهادن فراز و نشیبهای زیاد تا کنون نتوانسته به این آرزوی دیرینه خود دست یابد. این در حالی است که آخرین پیشرفت ترکیه برای نیل به این هدف دیرینه مربوط به ۱۲ دسامبر ۱۹۹۹ بوده (کتاب سبز ترکیه، ۱۳۸۸، ص۲۵۷)، که از طرف اتحادیه اروپا به عنوان کاندیدای رسمی عضویت شناخته شد و متعاقب آن مذاکرات میان ترکیه و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۵ شروع و تاکنون در حالی که دو طرف به نتیجهای قابل توجه نرسیدهاند، همچنان ادامه دارد. کشورهای فرانسه، آلمان و قبرس تاکنون از سرسخت ترین مخالفان الحاق ترکیه به این اتحادیه بودهاند، و در مقابل کشورهایی چون انگلیس، اسپانیا، ایتالیا و لهستان از موافقان این عضویت به شمار میروند.
چالشهای میان ترکیه با قبرس به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، نادرست بودن برخی قوانین کیفری در ترکیه از نگاه اتحادیه اروپا، مسئله حقوق کردها و اشکال در زیربنای دموکراسی در این کشور از جمله ادعاهایی است که از سوی مخالفان عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مطرح میشود.
خاورمیانه، منطقه ای پر تنش به لحاظ سیاسی، قومی، نژادی، مذهبی و فرهنگی می باشد، به همین جهت نگارنده، همیشه دغدغه ثبات در این منطقه را به ویژه در کشورهای همسایه ایران داشته است. چرایی این چالش بزرگ ریشه های دیرینه و عمیق در تاریخ و فرهنگ ملل این گهواره تمدن دارد اما نگارنده با نگاه به آینده، امید به فرصتها و تغییرهایی دارد، که در ثبات و امنیت این حوزه از جغرافیا تاثیر گذار خواهند بود. روند دمکراسی خواهی و انقلابهای کشورهای عربی همچون: تونس، مصر، لیبی و جنبشهای دیگر در کشورهایی مانند بحرین، سوریه و یمن در سال جاری تحت عنوان (بهار عرب) چشم انداز خاورمیانه را در افقی از امید قرار داده است. بی شک الحاق ترکیه به اتخادیه اروپا نیز با توجه به اینکه می توان آن را عضوی از منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان به حساب آورد و با در نظر گرفتن جایگاه ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی آن، می تواند تاثیر ها و تغییرهای بسزایی را در منطقه بوجود آورد همه موارد بالا موجب گردید تا پژوهشگر، موضوع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و پیامدهای آن را با مشورت، تایید و راهنماییهای استاد بزرگوار جناب آقای دکتر سید داوود آقایی انتخاب نموده و مورد پژوهش قرار دهد. امید که پژوهش حاضر توانسته باشد دریچه ای کوچک را برای مخاطبان و علاقمندان به این موضوع بگشاید.
مقدمه
بدون تردید پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا پیامدهای خاصی را چه در داخل و چه در خارج؛ برای اتحادیه اروپا و نیز برای کشورهای همسایه ترکیه و مناسبات فیمابین خواهد گذاشت، که با توجه به موقعیت ژئویلتیکی و ژئواستراتژیکی ترکیه و قرار گرفتن آن به عنوان پل ارتباطی میان دو قاره مهم آسیا و اروپا و مسیر ارتباطی و دستیابی اروپا به خاورمیانه، قفقاز، آسیای میانه و خلیج فارس و استفاده از منابع انرژی این مناطق، این کشور از اهمیت فوق العادهای در جهان بالاخص برای اروپا برخوردار میباشد. که البته اروپا به آسانی از کنار آن نخواهد گذشت. و از سویی موانع زیادی بر سر راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا موجود است که در صورت تحقق این امر اتحادیه اروپا را دچار چالشهایی خواهد نمود و این امر اتحادیه اروپا را برسر دوراهی موافقت یا عدم موافقت عضویت ترکیه در این اتحادیه قرار داده است.
از سویی شکلگیری اتحادیه اروپا که متأثر ار آثار زیانبار جنگهای جهانی اول و دوم بود بر مبنای امنیت دسته جمعی، وابستگیهای متقابل اقتصادی، امنیتی و… میباشد. متعاقب پیمان ماستریخت (۱۹۹۲) در نوامبر سال ۱۹۹۹ نامزدی ترکیه برای عضویت در اتحادیه پذیرفته شد. ولی برای ترکیه پیش شرطها و معیارهایی که به منشور کپنهاگ معروف است در نظر گرفته شد تا ترکیه در پی انجام اصلاحات لازم و تغییرات مورد نظر اروپا و رسیدن به استانداردهای مورد نظر مذاکرات خویش را با این کشور جهت عضویت شروع نماید.
از سویی دیگر، اروپا در سال ۲۰۰۴ کمیتهای را برای اتخاذ “سیاست همسایگی[۱]” با همسایگان اتحادیه، چه در داخل و چه در خارج از اروپا مأمور به کار نمود. مبنای سیاست همسایگی که از آن به حلقهای از دوستان یاد میشود بیشتر اتخاذ سیاستهای اقتصادی و همچنین ثبات سیاسی میباشد که به روش انعقاد قراردادهای اقتصادی و تجاری ترجیحی، حذف موانع گمرکی، کمکها و مساعدتهای مالی در قالب بسته های پیشنهادی و کمک به روند دموکراسی سازی و نهاد سازی در کشورهای همسایه است.
با توجه به احتمال عضویت قریب الوقوع ترکیه در اتحادیه اروپا کشورهای همسایه ترکیه همسایه بلافصل اتحادیه اروپا گشته و از امتیازات سیاست همسایگی اتحادیه اروپا برخوردار خواهند شد. و این امر تأثیراتی در جنبههای مثبت و منفی برای کشورهای مذکور به همراه خواهد داشت. در این بین پژوهشگر برآن شد، تا برمبنای مطالعات آیندهپژوهی، تأثیرات احتمالی امر فوق را مورد بررسی قرار داده و از بین کشورهای مذکور دو کشور ایران و عراق با توجه به اهمیت بیشتر در منطقه که هرگونه تغییری درآنها موجب تغیرات و تأثیرات اساسی در منطقه خواهد شد به عنوان موارد مطالعه انتخاب گردید.
بیان مسأله
در پی تأثیرات خانمان سوز جنگهای جهانی اول و دوم در اروپا و پیامدهای بسیار زیانبار و ناخوشایند همچون ریختن خون میلیونها انسان بیگناه، خسارتهای سنگین اقتصادی و صنعتی، تأثیرات منفی روانی، اجتماعی و… شاهد رویکردی جدید در میان کشورهای اروپایی- در عرصه داخلی و بینالمللی- بر مبنای وابستگیهای متقابل و ایجاد امنیت دستهجمعی بودهایم. در همین راستا و به دنبال طرح اتحادیه گمرکی میان کشورهای بنهلوکس[۲] و پیوستگی کشورهای فرانسه و آلمان پایههای تشکیل اتحادیه اروپا شکل گرفت که مبنای آن را همکاریهای اقتصادی و امنیتی مشترک میان کشورهای اروپایی (عضو) تشکیل میدهد اتحادیه اروپا از آغاز شکلگیری در دهه ۵۰ تاکنون تحولات بسیاری را پست سر نهاده و اینک بعد از گذشت چند دهه الگوی مناسبی از همگرایی را در اختیار کشورها قرار داده است.
به دنبال فروپاشی شوروی سابق و لزوم گسترش اتحادیه به شرق اروپا و ظهور همسایگان جدید با توجه به کم توسعه یافتگی سیاسی اقتصادی،وجود تنشها و درگیریها در این منطقه، اروپا دچار چالشهای جدیدی گردید.
این مسئله لزوم اتحاذ ” سیاست همسایگی اروپایی[۳]” توسط کمیسیون اروپا در مارس ۲۰۰۳ و تصویب آن توسط شورای اروپا در مه ۲۰۰۴ را موجب گردید. هدف کلی این سیاست رفع نگرانی بالقوه از تبدیل شدن مرزهای اتحادیه اروپا، به مناطق پر تنش و پر افت و خیز به لحاظ امنیتی و حفظ ثبات و رشد اقتصادی میباشد. در واقع، اتحادیه میخواهد حلقهای از دوستان همسایه را بر اساس اهداف مشترک امنیتی و اقتصادی بر مبنای قراردادهای اقتصادی ترجیحی تشکیل دهد.
سیاست همسایگی اتحادیه اروپا از طریق مزایای مناسب آزادسازی تجاری همچون حرکت آزاد کالاها، خدمات، سرمایه، نیروی کار، کاهش در تعرفهها و موانع غیر تعرفهای و مشارکت دادن کشورهای همسایه در بازار داخلی خود به اصلاحات ساختاری در به روز کردن چهارچوب تنظیمی برای ایجاد شبکه القایی به منظور رشد و ساختار سیاست و محیط اقتصادی کلان بهتر در این کشورها کمک میکند. البته این رابطه دو طرفه بوده و در مقابل از این کشورها خواهان اصلاح ساختار نهادها، سیستم سیاسی دموکراسی، رعایت حقوق بشر، مبارزه با قاچاق انسان، مواد مخدر، تروریسم و تأمین امنیت مرزها میباشد.
ترکیه، به عنوان پل ارتباطی میان اروپا با کشورهای خاورمیانه و قفقاز نقش مهم و استراتژیکی را ایفا نموده، و به عنوان همسایه اروپا مشمول طرح مذکور میباشد. ترکیه بر اساس ایدههای کمالیستی در سیاست خارجی و تمایل به غرب سالهاست پشت درهای بسته اتحادیه اروپا منتظر چراغ سبز پیوستن به این اتحادیه است ولی تاکنون به خاطر برخی موانع سیاسی، جمعیتی، حقوق بشر، عوامل تاریخی، مذهبی، اقتصادی، جغرافیایی و دخالت نظامیان در سیاست به این خواست خویش نائل نیامده است، اما با توجه به مصر بودن ترکیه برای الحاق و نقش حیاتی آن برای اروپا بالاخص در زمینه انتقال و امنیت انرژی گمان میرود در آینده با عضویتش در اتحادیه موافقت به عمل آمده و کشورهای همسایه آن از جمله ایران و عراق به همسایگان بلافصل اتحادیه اروپا تبدیل و مشمول طرح سیاست همسایگی گردند که در صورت تحقق این مسئله شاهد تغییراتی در منطق روابط بینالملل در بین کشورهای منطقه و تأثیراتی (مثبت یا منفی) بر روی این منطقه خواهیم بود. پژوهش حاضر در پی مطرح کردن و بررسی سوالاتی در زمینهی تغییرات و تأثیرات احتمالی است که در صورت بروز چنین مسئلهای به وجود خواهند آمد؛ آیا اتحادیه اروپا با عضویت ترکیه موافقت خواهد نمود؟ این موضوع تا چه حد منطق روابط را در کشورهای منطقه تغییر خواهد داد؟
الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا چه تأثیری بر امنیت و توسعه ایران خواهد گذاشت؟ این امر چه تأثیری بر امنیت و توسعه عراق خواهد گذاشت؟ آیا بر روابط ایران و عراق با توجه به سابقه تاریخی ایران و رابطهی آنها با ترکیه تأثیر خواهد گذاشت؟ آیا زمینه را برای دخالت بیشتر اتحادیه اروپا در کشورهای منطقه به وجود نخواهد آورد؟ در مجموع سوال و فرضیهی اصلی دراین پژوهش به صورت زیر مطرح میگردند.
پرسش اصلی:
الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا بر امنیت و اقتصاد دو کشور ایران و عراق چه نوع تأثیری خواهد گذاشت؟
پرسش های فرعی:
آیا الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا متضمن تاًمین منافع ایران و عراق خواهد بود یا برعکس؟
آیا الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا زمینه را برای دخالت اروپا در کشورهای ایران و عراق فراهم خواهد کرد؟
فرضیه اصلی:
با توجه به سطح توسعه یافتگی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و اهداف اعلانی و اعمال سیاست همسایگی اروپا به نظر میرسد که الحاق ترکیه به این اتحادیه زمینه را برای ارتقای امنیت و توسعه بیشتر کشورهای همسایه ترکیه از جمله ایران و عراق فراهم سازد.
فرضیه فرعی:
به نظر میرسد با توجه به تأثیراتی که الحاق ترکیه به اتحادیه بر روند وابستگیهای متقابل خواهد گذاشت میزان همگرایی را در میان کشورهای منطقه، به ویژه ایران، عراق و ترکیه افزایش خواهد داد.
متغیرها:
الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا، (متغیر مستقل) x است.
امنیت ایران و عراق، (متغیر وابسته) Y است.
توسعه ایران وعراق، (متغیر سوم) Z است.
هدف پژوهش
این پژوهش در نظر دارد تا با بررسی زمینهها و جنبههای گوناگون سیاست همسایگی اروپا، اهداف و نیات اتحادیه اروپا از اتخاذ سیاست مذکور و اعطای امتیازات ترجیحی اقتصادی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، و با بررسی موانع موجود بر سر راه الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا، چشم انداز موجود را برای تحقق این امر کالبد شکافی نماید و در نهایت اینکه، جنبههای گوناگون تأثیرات و پیامدهای وقوع چنین امری را در منطقه مورد بررسی قرار دهد.
ضرورت پژوهش:
نظر به اینکه ایران و عراق از کشورهای مهم منطقه و همسایه ترکیه به شمار میآیند، و دارای اشتراکات زیادی با همدیگر وهمچنین با ترکیه میباشند به نحوی که بسیاری از علائق آنها در سیاست خارجی مشترک و نسبت به بسیاری از متغیرها در روابط بینالملل واکنش یکسانی نشان میدهند و اینکه بر اساس نظریه وابستگیهای متقابل فزاینده و سیستم جهانی، کشورهای همسایه ناگزیر از همدیگر تأثیر میپذیرند. بیشک، الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا بر روی دو کشور مذکور یعنی ایران و عراق تأثیر خواهد گذاشت که با توجه به نقش کلیدی و جایگاه استراتژیک این دو کشور در منطقه و اشتراکات آنها در مسائلی همچون نفت، کردها، مذهب شیعه و…. ضرورت ایجاب میکند تا با بررسی و پیشبینی پیامدهای الحاق ترکیه، زمینه را برای پذیرش و هدایت تأثیرات مثبت مهیا و تدابیری را در جهت کاهش و کم رنگ نمودن تأثیرات منفی اتخاذ نمود.
پیشینه پژوهش
در میان کتابها و مقالاتی که تا کنون در زمینه مشابه پژوهش جاری به چاپ رسیده اند، به گزیدهای از آنها به صورت زیر می توان اشاره نمود:
کتاب اتحادیه اروپایی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سید داوود آقایی
جایگاه اتحادیه اروپایی در سیاست خارجی ج.ا.ا، سعید خالو زاده
اصول سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه، سعید خطیبزاده
اروپا و امنیت ملی ایران، مروت رحمانی
گسترش اتحادیه اروپا به شرق؛ از اروپا تا واقعیت، شهرام فرسایی
نقش ترکیه در مناطق خاورمیانه پس از جنگ سرد، سیامک کاکایی
موانع آشکار و پنهان عضویت در اتحادیه اروپا، داوود محمدی
اگرچه با عنوان پژوهش جاری، مقاله، پایان نامه یا کتاب خاصی به چاپ نرسیده است، ولی در زمینه مشابه، موارد بالا و چندین مقاله، کتاب و پایان نامه تاکنون چاپ شده اند. هر یک از آنها تنها بعد خاصی از مسئله را بررسی نمودهاند و نگاهشان بیشتر عطف به ماسبق بوده و بیشتر از روش تحلیلی- تاریخی استفاده نمودهاند. ولی پژوهش نگارنده، بیشتر مبتنی بر مطالعات آیندهپژوهی بوده و متغییرهای بیشتری در این زمینه دخیل گردیدهاند. در نتیجه، جهت، ابعاد و همچنین روش پژوهش، متفاوت از پژوهشهایی است که قبلاٌ در این زمینه انجام گردیدهاند و دامنه روابط میان متغییرها پیچیدهتر میباشد.
قلمرو پژوهش
محدوده مکانی تحقیق شامل کشورهای ترکیه، ایران، عراق، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ساختارهای نهادی آنها میباشد. در حوزههای مذکور متغییرهای امنیتی و اقتصادی بررسی خواهند شد و محدوده زمانی آن بررسی تغییرات و تأثیرات در زمان آینده میباشد.
محدودیتهای پژوهش
با توجه به وسعت قلمرو جغرافیایی تحقیق یعنی کلیه کشورهای اروپایی، ترکیه، ایران، عراق، مقر اتحادیه اروپا و… سفر به کلیه این کشورها جهت انجام کار میدانی ناممکن بوده در نتیجه سعی شد، تا با بررسی منابع موجود کتابخانه ای، مقالات و اینترنت پژوهش مورد نظر را مورد کاوش قرار گردد.
در مورد ترکیه، ایران، اتحادیه اروپا و روابط فیمابین آنها و شاخصهای مورد پژوهش منایع نسبتاً کافی وجود دارد. ولی برای مطالعات عراق و روابط آن با سایر کشورهای مورد پژوهش، منابع کافی در دسترس نمیباشد و با توجه به جدید التأسیس بودن دولت فدرال کنونی و متغیر بودن شرایط امنیتی و اقتصادی، مطالعه آن نسبت به ایران مشکلتر و پیشبینی نتایج تأثیرگذار بر آن تاحدودی مشکلتر است.
فصل دوم