هـ ـ اوراق تجاری کوتاه مدت
اوراق تجاری که شرکت های تولیدی منتشر می کنند نوعی منبع وجوه یا مصرف وجوه تلقی می شوند. معمولا شرکت های به اصطلاح غیرمالی( مثل شرکت های تولیدی) از این اوراق تجاری به عنوان نوعی وسیله تامین مالی استفاده می کنند.
و ـ بدهی های جاری و کوتاه مدت
شرکت ها در فعالیت های روزانه خود اعم از خرید مواد اولیه ممکن است تمام وجوه مواد خریداری شده را در همان روز پرداخت نکنند و به عنوان بدهی در حسابهای آنها ثبت شود این گونه فعالیتهای تامین مالی که در اکثر شرکت ها به دفعات اتفاق می افتد را بدهی های جاری و کوتاه مدت می گویند.
ز ـ ذخیره مالیات
در پایان سال مالی و بعد از محاسبه سود(زیان)، در صورتی که نتایج عملیات شرکت منتج به سود شده باشد، میبایست مطابق قوانین مالیاتی و به جهت رعایت استانداردهای حسابداری، اقدام به محاسبه ذخیره مالیات بردرآمد نمود. در صورت وجود سود مشمولی مالیات ، با اعمال نرخهای مربوطه طبق قوانین مالیاتی، ذخیره مالیات بردرآمد شرکت محاسبه می شود.
شرکت ها هنگام نیاز به منابع مالی جدید می توانند از طریق استقراض یا واگذاری قسمتی از مالکیت شرکت، منابع مورد نیاز خود را تامین نمایند. هر شرکت در راستای تشخیص منابع مالی مناسب باید هزینه منابع مختلف تامین مالی را مشخص کرده و آثاری را که منابع مالی بر ریسک و بازده شرکت می گذارد تعیین نماید.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱ مقدمه
تامین مالی صحیح برای اجرای پروژه های سودآور می تواند در جهت افزایش ثروت سهامداران شرکت نقش اساسی ایفا نماید. افزایش ثروت سهامداران هدف نهایی موسسات انتفاعی است بدست آوردن سود بیشتر از طریق تغییر ترکیب ساختار سرمایه، بخصوص استفاده از استقراض برای دوره های زمانی بلندمدت، ازجمله مواردی است که شرکت ها به عنوان یک شیوه جهت دست یافتن به اهداف خود مد نظر قرار می دهند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
گرچه گروهی از متخصصین مالی براین عقیده اند که ارزش شرکت بستگی به عملکرد مدیریت دارد نه ساختار سرمایه، در مقابل توجه به صرفه جویی های مالیاتی ناشی از بهره بدهی ها گروهی از استادان مالی را متقاعده کرده است که استفاده از بدهی بلند مدت در تامین مالی شرکت ها یکی از راه های قابل توجه برای افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش ثروت سهامداران است. این ها معتقدند برای هر شرکت یک ساختار مطلوب سرمایه وجود دارد که در آن حالت ارزش شرکت حداکثر خواهد شد.
واحدهای تجاری برای انجام فعالیت های عملیاتی و سرمایه گذاری خود نیاز به وجه نقد دارند. تامین مالی می تواند از منابع مختلف صورت گیرد. هر منبع مالی دارای تاثیرات خود بربازده و مخاطرات صاحبان واحد انتفاعی است. صاحب نظران از یک دیدگاه منابع مالی را به کوتاه مدت، منابع میان مدت و منابع بلند مدت تقسیم می کنند.
منابع کوتاه مدت ما نند وجوه دریافتنی از بانک های تجاری ،موسسات بیمه، موسسات اعتباری و… که در مدت کمتر از یک سال بازپرداخت یا تصفیه می شوند. منابع میان مدت نیز معمولا از همان موسسات دریافت می شود، سررسید آنها دارای مدتی طولانی تر( عموما بین یک سال تا پنج سال) می باشد.
منابع بلند مدت دریافت و جهاز محل انتشار سهام عادی و ممتاز و انتشار اوراق قرضه بلند مدت و نیز اجاره های بلند مدت است که یا سر رسید ندارد یا در مدتی طولانی تر بازپرداخت می شوند. از یک دیدگاه دیگر منابع بلند مدت خود به دو بخش تقسیم می شوند: منابع داخلی و منابع خارجی.
دکتر شباهنگ با ذکر چهار منبع اصلی تامین مالی شامل استقراض، انتشار سهام عادی، انتشار سهام ممتاز و استفاده از سود انباشته می باشد، آنها را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرده است. بطوری که استقراض ، انتشارسهام عادی و انتشار سهام ممتاز را به عنوان منابع خارج از موسسه و استفاده از سود انباشته را به عنوان منبع داخلی معرفی می نماید ( شباهنگ، ۱۳۸۴ ، ۲۱۵).
۲-۲ ویژگی های روش های تامین مالی
استقراض و انتشار سهام ممتاز یا سهام عادی دارای یک ویژگی مشترک می باشند یعنی منابع تامین وجه، خارج از واحد انتفاعی و عملیات آن قرار دارند در حالی که سود انباشته معرف یک منبع داخلی تامین مالی است، مادام که مدیریت وا حد انتفاعی بتواند اشخاص را برای سرمایه گذاری در واحد انتفاعی یا اعطای اعتبار و وام به آن متقاعد کند، از لحاظ تامین وجوه از منابع خارجی محدودیتی وجود نخواهد داشت اما سود انباشته، یک منبع داخلی واحد انتفاعی است و مبلغ آن به سودهای سنواتی تحصیل شده توسط واحد انتفاعی پس ازکسر سودهای توزیع شده محدود می شود.
تامین مالی از طریق انتشار سهام عادی و استفاده از سود انباشته نیز از یک لحاظ ویژگی مشترک دارند زیرا هر دو معرف وجوه اعطایی توسط صاحبان واحد انتفاعی (در مقایسه با اعطا کنندگان، اعتبار و وام و سهامداران ممتاز) می باشد. تحقیقات انجام شده در مورد روش های تامین مالی واحد انتفاعی بزرگ در کشورهای صنعتی نشان می دهد که در درجه اول، منبع اصلی تامین مالی سود انباشته است در درجه دوم و پس از سود انباشته، استقراض منبع عمده وجوه مورد نیاز واحدهای انتفاعی محسوب می شود. اگر چه سهام عادی و سهام ممتاز در مقایسه با دو منبع اول، وجوه کمتری را تامین می کن
ند اما این دو منبع از دیدگاه واحد انتفاعی در یک دوره معین حائز اهمیت است ( شباهنگ، ۱۳۸۴، ۲۱۶).
عوامل موثر در تامین نوع وجوه
معیارها و عواملی وجود دارند که تعیین می نمایند وجوه مورد نیاز را از چه طریق می توان بدست آورد و این عوامل با توجه به وضعیت موسسه مشخص می نماید که از چه نوع وجوهی استفاده گردد و با توجه به شرایط اقتصادی وضعیت صنعت و شرکت به هر کدام از عوامل موثر در تعیین نوع وجوه وزنی داده می شود ، و این عوامل آزادی مدیریت را برای انتخاب ترکیبی از بدهی و سهام محدود می نماید به فرض اگر مدیرت بخواهد وام بیشتر بگیرد ولی عرضه کنندگان منابع ممکن است به این نتیجه برسند که این کار ( دادن وام) ریسک بیشتری برای آنها در بردارد، در نتیجه برنامه های مدیریت براساس این عوامل محدود می شود و باید سعی کرد که بین خوا سته های مدیریت و شرایط وضع شده به وسیله عرضه کنندگان منابع مصالحه ای ایجاد نمود، عوامل و معیارهای موثر در تعیین نوع وجوه عبارتند از:
تناسب[۷]
این عامل اشاره می کند به اینکه بایستی بین وجوه بدست آمده با ماهیت و نوع دارایی بکار گرفته شده به وسیله آن تناسب داشته باشد یعنی بایستی برای افزایش سرمایه در دارایی های ثابت از سهام و بدهی های بلند مدت استفاده نمود.
به عنوان یک قاعده ی کلی تامین مالی برای دارایی های جاری پایدار و داراییهای ثابت همانند بدهی بلند مدت سهام انجام می گیرد، دلیل تامین مالی دارایی های پایدار با وجوه پایدار این است که این نوع جریانات نقدی از این دارایی ها بدست می آیند که می توانیم از آن در بهبودی که دارایی ثابت سرمایه گذاری کنیم.
درآمد[۸]
یکی از اهداف مدیریت در برنامه ریزی مالی با بهره گرفتن از انواع وجوه، این است که در آمد سهامداران عادی را افزایش دهد. بوسیله ی استفاده از اهرم مالی می توانیم بفهمیم استفاده از ان وجوه مساعد بوده یا خیر، بوسیله ی مقایسه ی درآمد هر سهم در سطوح مختلف درآمدی در مواقعی که درصد متفاوتی از بدهی سهام را مورد استفاده قرار می دهیم، درباره نوع وجوه و اینکه آیا درآمد هر سهم را افزایش می دهند قضاوت نماییم که درباره ی تاثیر اهرم مالی بردرآمد هر سهم در قسمت های بعدی به تفضیل توضیح داده شده است.
ریسک[۹]
سهامداران عادی آخرین گروهی هستند که حق مشارکت در سود و دارایی های شرکت (درموقع ورشکستگی) دارند. لذا وقتی یک شرکت ورشکست شد آنها اولین کسانی هستند که احساس خطر می نمایند زیرا ابتدا باید سهم طلبکاران و سهامداران ممتاز پرداخت گردد و آن چه باقی می ماند بین سهامداران عادی تقسیم می گردد. این حقیقت که سهامداران هنگام انحلال شرکت آخرین گروهی هستند که از دارایی های موسسه سهم می برند متضمن مفهوم مشارکت سهامداران در ریسک شرکت می باشد.
پس مدیریت بایستی در تامین وجه مورد نیاز به گونه ای عمل کند که بتواند ریسک های شرکت را در سطحی قابل کنترل نگه دارد. سودآوری و در نتیجه ارزش بازار هر شرکتی تا حد زیادی در گرو قدرت و توانایی آن شرکت در باقی ماندن در میدان رقابت است و توانایی شرکت در بهره برداری از فرصت های سودآور در گرو شیوه ای است که شرکت می تواند از تخصص ها و مهارتها و آگاهی های نیروهای متخصص خود بهره جوید.
قبول یا پذیرش ریسک های سنگین ( که باعث کاهش دوام امتیازات شرکت خواهد شد) می تواند بر روابط گروه های ذی نفع در شرکت آثار معکوس داشته باشد و در نتیجه دارایی هایی که حاصل فعالیت شرکت بوده است به مخاطره افتد لذا به دنبال افزایش ریسک کل شرکت جریانات نقدی عملیاتی به خاطر کاهش فروش و یا افزایش هزینه های عملیاتی کاهش خواهد یافت.
بنابراین اگروضع به گونه ای باشد که یکی از اجزای تشکیل دهنده ی ریسک افزایش یابد مدیریت سعی خواهد کرد تا زمانی که هزینه ی رهایی از ریسک بیش از حد نیست آن را از بین برده، یا آن را به شخص دیگری منتقل نماید. پس می توان گفت که مدیریت بایستی با توجه به ریسکی که هر کدام وجه در برخواهد داشت از آن برای تامین مالی استفاده نماید.
کنترل[۱۰]
کنترل شرکت نیز مورد علاقه و توجه سهامداران می باشد. چنانچه اکثریت سهام یک موسسه در حال حاضر در تملک تعداد اندکی از سهامداران باشد که واحد مزبور را کنترل نمایند حفظ این کنترل در تصمیم گیری های مرتبط با انتخاب بین روش های مختلف تامین مالی و هر یک از روش ها برآن مورد توجه خاص قرار خواهد گرفت، اما شرکت های بزرگ که سهامداران متعددی دارند، معمولا عامل کنترل تاثیر چندانی برتصمیمات مالی نخواهد داشت. ( شباهنگ، ۱۳۷۲ ، ۲۲)
پس می توان گفت اگر حفظ کنترل برای سهامداران عادی موضوع مهمی باشد آنها ترجیح می دهند که قسمت عمده منابع مالی مورد نیاز شرکت را از طریق وام با انتشار سهام ممتاز بدست آورند زیرا این گروه ها دارای نقش بسیار کمی به جز در مو ارد استثنایی که در کنترل شرکت دارند. البته زیاد از وام درتامین مالی این احتمال را افزایش می دهد که شرکت در سال های آتی بتواند اصل و فرع وام را بازپرداخت نماید، لذا احتمال توقیف دارایی ها از طرف طلبکاران افزایش پیدا میکند و ریسک ورشکستگی شرکت افزایش پیدا می کند و به این ترتیب برای کاهش این ریسک شرکت بوسیله ی انتشار سهام عادی برای تامین وجوه مورد نیاز خود کنترل را کاهش می دهد.
قابلیت انعطاف[۱۱]
به تاثیر تصمیمات جاری تامین مالی مختلف تامین مال
ی در دوره های آتی اشاره دارد. استفاده از یک روش تامین مالی مشخص در زمان حاضر ممکن است روش های تامین مالی قابل استفاده در زمان های آینده را محدود کند. مثلا استفاده از یک فقره تسهیلات مالی در حال حاضر می تواند محدودیت هایی را از لحاظ استقراض مجدد در آینده برای شرکت تحمیل و آن را ناگزیر کند تا به منظور تامین وجوه مورد نیاز، روش ارزان و سهام عادی را مورد استفاده قرار دهد به این ترتیب چنانچه واحد انتفاعی در سال آینده تامین مالی از منابع خارجی را انتظار داشته باشدتصمیم مربوط در حال حاضر وانتشار سهام در سال آینده از یک سو و انتشار سهام در حال حاضر واستقراض درآینده از سوی دیگر خواهد بود.
شرکت ها علاوه بر نیازمندی های پولی ، برای تامین مالی پروژه های سرمایه ای مورد انتظار، به در اختیار داشتن منابع احتیاطی تامین مالی و ظرفیت استقراض نیز اهمیت می دهند تا بتوانند به موقع از مزایای فرصت های غیرمنتظره بهره مند شوند یا در مقابل زیان های غیرمترقبه پایداری کنند.
زمانبندی[۱۲]
زمانبندی نیز یکی ازعوامل بسیار مهم و با اهمیت در تحلیل روش های تامین مالی محسوب می شود اهمیت عامل مزبور به نوسانات بازار سهام و اوراق قرضه بستگی دارد و هر چه این نوسانات شدید تر باشد اهمیت عامل زمان بندی نیز بیشتر خواهد بود. نکته قابل توجه این است که وضعیت بازار سرمایه، عامل مهمی در انتخاب نوع روش تامین مالی می با شد به فرض اگر ببینیم که در آینده حالت تورم وجود دارد بهتر است برای تامین وجوه مورد نیاز از منابع بلندمدت بخصوص وام( اوراق قرضه) استفاده گردد. درموقع رکود بهتر است از منابع کوتاه مدت استفاده گردد( اریچ هلترن،۲۰۰۵ ، ۳۰۹ -۳۰۳).
۲-۳ عوامل موثر در انتخاب استراتژی تامین مالی:
بطور کلی در انتخاب یک استراتژی مناسب جهت تامین مالی مورد نیاز می بایست به موارد زیر توجه شود:
۱- مورد مصرف منابع
۲- هزینه وریسکی که در هر یک از روش های تامین مالی وجود دارد و تاثیرآن برهزینه سرمایه موسسه
۳- ساختار مالی موسسه ( نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام)
۴- شرایط بدهی های فعلی موسسه ( سررسید بدهی های موجود)
۵- شرایط اختصاصی هر یک از طرق تامین منابع ( نوع تضمین و یا وثیقه مورد نظر اعطا کنندگان اعتبار و شرایط خاص سرمایه گذاران و حقوق اختصاصی مورد نظر آنان)
۶- شرایط اختصاصی و چشم انداز تحولات احتمالی در آن