ماده ۹۴۹ - «درصورت نبودن هیچ وارث دیگر بغیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفات خود را میبرد لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود.»
ت) محدودیت دیگری که بر سهمالارث زن از اموال شوهرش وجود دارد مربوط به املاک غیر منقول است. مطابق فقه سنتی اسلامی، شوهر تمام انواع اموال را از همسرش به ارث میبرد، ولی زن تنها میتواند اموال منقول شامل درختها و ساختمانها را بدون زمین زیر آنها به ارث ببرد. در واقع اگر مال غیرمنقولی در میان ماترک وجود داشته باشد، زن از زمین سهمی نمیبرد. این قاعده در مواد ۹۴۶ تا ۹۴۸ قانون مدنی منعکس شده بود ولی این دو ماده در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۸۷ مورد اصلاح قرار گرفتند. مطابق مواد اصلاحی زن میتواند از «قیمت» سهمش از اموال غیرمنقول ارث ببرد. در این صورت ارزش زمین معین میشود و سهم زن از قیمت آن پرداخت میشود. درنتیجه قاعده اصلی بدون تغییر باقی ماند و زنان همچنان نمیتوانند از زمین ارث ببرند بلکه مستحق قیمت آن هستند. به عبارت دیگر زن نمیتواند در مالکیت زمین با سایر وراث شریک شود، آنها میتوانند قیمت سهم او را پرداخت کنند و او را از ملک بیرون کنند. گفته شده است که در سنتهای قبیلهای، این قاعده به حفظ سرزمین متعلق به قبیله در مواردی که زنی از آن قبیله با مردی از قبیله رقیب ازدواج میکرد کمک میکرد. روشن است که این قاعده در دنیای مدرن، تبعیضآمیز و غیرقابلپذیرش است.
مشکل اصلی که مانع مدرن شدن و اصلاح بنیادین این قوانین برای تطبیق با برابری جنسیتی میشود این است که احکام شرع اسلامی درباره ارث مقدس و الهی فرض شدهاند. در واقع، به دلیل اینکه میزان سهم ورثه در قرآن (اکثراً در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء) مورد اشاره قرار گرفته است، فقهای اسلامی آنها را غیرقابل تغییر فرض کردهاند؛ و هیچ تغییر و پیشرفتی در جهان مدرن نمیتواند موجب شود آنها نظرشان را تغییر دهند. بنابراین، همچنان به توجیهات تاریخ گذشته برای این احکام تبعیض آمیز متوسل میشوند. برای مثال ادعا میکنند «این واقعیت که تأمین هزینههای خانواده برعهده مردان است حکم شرع درباره نصف بودن سهمالارث و دیه زنان نسبت به مردان را توجیه میکند.» [۱۰۸]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در سال ۱۳۹۰ موضع مشابهی توسط وزارت مسکن و شهرسازی اتخاذ شد. طبق دستورالعمل این وزارتخانه، خانههای دولتی ساخته شده در پروژه مسکن مهر نمیتواند به نام زنان شوهردار شود[۱۰۹]. بلکه سند رسمی باید به نام شوهر آنها تنظیم شود. این در حالی بود که در هنگام درخواست اولیه، زنان متأهل میتوانستند به نام خود برای دریافت مسکن درخواست بدهند. به علاوه بسیاری از زنان اقساط این خانهها را از حقوق و درآمد خود پرداخت کرده بودند و اصولاً این امتیاز بر اساس شغل آنها به آنان داده شده بود. ولی در هر حال به این زنان اطلاع داده شد که سند این خانهها تنها میتواند به نام شوهران آنها تنظیم شود[۱۱۰]. مشابه این وضعیت زمانی بود که دولت طرح خود برای پرداخت یارانههای نقدی به شهروندان ایران را تصویب کرد و تنها پدر خانواده میتوانست این وجوه را دریافت نماید. تمام این اقدامات با برتری قطعی مرد در خانواده توجیه شد.
۲-۸-۴- اشتغال و حق بر کار کردن
مطابق قانون، محروم شدن زنان از حق برابر در کارکردن در مشاغل خاصی تأیید شده است. رسیدن به پستهای بالای تصمیم گیری در حکومت مستلزم برخورداری از برخی شرایط مذهبی میباشد که اغلب و گاه منحصراً متعلق به مردان است. برای مثال، مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اغلب پستهای بالای حکومتی در انحصار فقها و مجتهدین شیعه قرار داده شده است، از جمله: رهبر جمهوری اسلامی[۱۱۱]، رئیس قوه قضائیه[۱۱۲]، عضو شورای نگهبان[۱۱۳]، دادستان کل کشور و رئیس دیوان عالی کشور[۱۱۴]. گرچه در قانون اساسی به شرط مرد بودن برای تصدی این مقامها اشاره نشده است، ولی همواره این سطح از جایگاه مذهبی همواره در تسلط مردان بوده است. در طی بیش از سه ده گذشته تا به امروز، هیچ زنی منصوب و یا حتی نامزد احراز این سمتها نشده است.
۲-۸-۴-۱- ریاست جمهوری زنان
همچنانکه عدم صلاحیت زنان برای تصدی سمتهای مذکور، فرضی مسلم است، امکان انتخاب زنان به عنوان رئیس جمهور هم موضوعی مورد اختلاف تلقی میگردد. طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی: «رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد.» کلمه «رجال» (مفرد رجل به معنای مرد) موجب بروز بحثهای حقوقی جدی شده است. به اعتقاد اکثریت، رجال به معنای مردان است اما برخی باور دارند که این کلمه شامل مردان و زنان میشود. در جریان رسیدگی به سومین گزارش دورهای جمهوری اسلامی ایران در کمیته حقوق بشر سازمان ملل، هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی در پاسخ به سوالی در این رابطه ادعا کرد « اصل ۱۱۵ شامل زنان و مردان می شود و هیچ مانعی برای ریاستجمهوری زنان وجود ندارد.» [۱۱۵] جمهوری اسلامی در پاسخ کتبی خود ابراز داشت «شورای نگهبان هیچ تفسیری از اصل ۱۱۵ قانون اساسی ارائه نداده است». با این حال بر خلاف این ادعا، سخنگوی شورای نگهبان در سال ۱۳۸۳ اعلام کرده بود «شورای نگهبان تفسیر خود را از اصل ۱۱۵ قانون اساسی را تغییر نداده و زنان همچنان نمیتوانند رئیس جمهور شوند[۱۱۶]».
لازم به ذکر است مطابق اصل ۹۸ قانون اساسی تفسیر این قانون بر عهده شورای نگهبان است. همچنین شورای نگهبان وظیفه تعیین صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را نیز بر عهده دارد.[۱۱۷] بهعلاوه مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی که قانون اساسی را در سال ۱۳۵۸ تهیه کردند، بحث مبهمی درمورد تفسیر کلمه «رجال» در اصل ۱۱۵ باقی نمیگذارد. اکثریت خبرگان صریحاً مخالفت خود در رسیدن زنان به جایگاه ریاست جمهوری اعلان داشتند و با بهره گرفتن از کلمه «رجال» زنان را مستثنی ساختند. ولی برای کاهش بحثها و حساسیتها پیرامون موضوع از اصطلاح عربی «رجال» استفاده کردند تا آن را مبهم نگهدارند. تاکنون شورای نگهبان صلاحیت هیچ زنی را برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری تأیید نکرده است.
۲-۸-۴-۲- زنان در هیأت دولت
تابهامروز تعداد زنانی که در هیأت دولت مشغولبهکار بوده اند، بسیار اندک بوده است. طرحهای پیشنهادی دولت هم کاملاً در تضاد آشکار با ادعای افزایش مشارکت اجتماعی زنان قرار دارد. مانند کار کردن زنان در خانه که به منظور نگه داشتن زنان در خانه و تفکیک جنسیتی طراحی شده اند، و نیز کاهش بودجه «مرکز امور مشارکت زنان» به یک سوم و تغییر نام آن به «مرکز امور زنان و خانواده».
۲-۸-۴-۳- زنان به عنوان نماینده مجلس
در ایران منع قانونی برای انتخاب زنان به عنوان نماینده مجلس وجود ندارد. با این حال در مجموع از ۲۷۰۰ نماینده مجلس در طی نه دوره انتخابات مجلس، تنها ۷۸ زن به عنوان نماینده به مجلس راه یافتهاند. در برههی کوتاهی از زمان میتوان افزایش تعداد نمایندگان زن را مشاهده کرد ولی پس از سال ۱۳۸۲، این تعداد با کاهش قابلتوجهی نسبت به قبل روبرو گشت. « به علاوه تعداد زنانی که برای انتخابات نهم مجلس در سال ۱۳۹۰ ثبت نام کردند در مقایسه با دوره قبل از آن ۳۳ درصد کاهش داشته است[۱۱۸]. نمودار زیر نسبت نمایندگان زن مجلس در دورههای مختلف پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ را نشان میدهد.»[۱۱۹]
نمودار ۲-۱- مقایسه تعداد نمایندگان مرد و زن در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی پس از سال ۱۳۵۷
۲-۸-۴-۴- قضاوت زنان
پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصل ۱۶۲ مقرر داشت که «در تعیین قضات باید احکام شرع رعایت شود»، درنتیجه، قضاوت به یک شغل منحصراً مردانه تبدیل شد. قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری (۱۳۶۱) نیز بر این امر صحه گذاشت و مقرر نمود قضات (یعنی قاضیای که حکم صادر میکند) باید از میان مردان واجد صلاحیت انتخاب شوند. سال ۱۳۶۳ این قانون مورد اصلاح قرار گرفت و اعلان کرد که زنان میتوانند در برخی سمتهای قضایی مانند مشاور قضایی به کار گرفته شوند. به طور خلاصه، این قانون از عقیدهای نشأت میگیرد که زنان تحت تأثیر عواطف خود هستند و قادر به اتخاذ تصمیمات منطقی نیستند. همچنین درباره توانایی عقلی آنها تردید وجود دارد و در نتیجه ناتوان از قضاوت صحیح هستند. با گذشت زمان، این دیدگاه ملکهی ذهن افراد جامعه گشت و نتایج تأسفباری را در پی داشت. در جریان سومین بررسی دورهای وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۱، پاسخ جمهوری اسلامی حاوی جدولی تحت عنوان «زنان قاضی» بود. در واقع جمهوری اسلامی از سوی کمیته حقوق بشر راجع به تبعیض علیه زنان در عرصه عمومی از جمله در مشاغل قضایی مورد پرسش قرار گرفته بود. جمهوری اسلامی در پاسخ مدعی شد هیچ تبعیضی علیه زنان در مشاغل قضایی وجود ندارد. [۱۲۰] عنوان جدول تهیه شده توسط جمهوری اسلامی به ۶۱۴ «قاضی زن» اشاره میکرد ولی علیرغم عنوان آن، هیچ زنی را در منصب «قضاوت» نشان نمیداد.
جدول ۲-۱- پاسخ جمهوری اسلامی ایران به کمیته حقوق بشر در سال ۲۰۱۱ تحت عنوان «قاضی زن»
جایگاه شغلی | تعداد |
دادیار عمومی و انقلاب | ۴۹۷ |
مشاور قضایی | ۸۲ |
معاون مجتمع قضایی | ۱۸ |
مشاور | ۱۰ |
معاون دادستان | ۷ |
جمع | ۶۱۴ |