د ) - معایب سرمایه اجتماعی درون گروهی فوکومایا سرمایه اجتماعی درون گروهی در اجتماعات انسانی را به قیمت خصومت بر علیه اعضای برون گروهی می داند و این جنبهْ منفی سرمایه اجتماعی را با شعاع اعتماد تشریح می نماید هرچه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشد احتمال بروز اثرات منفی بیشتر می شود .مانند جوامع سنتی و گروه های مافیا (جان فیلد ،۱۲۳:۲۰۰۹)
۲-۱-۹- کارکرد روابط اجتماعی ( شبکه ها ) از چشم انداز سرمایهْ اجتماعی
از متغیرهای سرمایه اجتماعی ،یکی روابط اجتماعی یا به عبارتی شبکه های ارتباطی است و دیگری کیفیت روابط اجتماعی یا هنجارها می باشد .
جامعه شناسان در مورد تعریف دقیق جامعه و جامعه شناسی توافق کامل نداشته اما کما بیش اذعان می دارند که “روابط اجتماعی"از عناصر محوری در قلمرو و موضوع جامعه شناسی است .یکی از مسائل اساسی که جامعه شناسان از دیر و باز با آن مواجه بوده ،چگونگی بررسی و تجربی الگوهای روابط بین عناصر در سطوح مختلف جامعه است .در واکنش به چنین مسئله ای است که مفهوم شبکه اجتماعی نخستین بار در سال ۱۹۴۰ در انسان شناسی توسط رادکلیف براون معرفی شد.
ولمن(۱۹۸۸) سه سنت پژوهشی با گرایش ساختاری را مسئول بسط و توسعه تحلیل شبکه می داند که عبارتند از :
سنت انسان شناسی اجتماعی انگلیسی با تأکید روی داده های مردم نگاری اقوام ،روستانشینان ، شهرنشینان ،کانون توجه از نظام های فرهنگی به نظام های ساختاری شبکه ها وپیوندهای انضمامی معطوف شد.مانند (نادل، بارنز، بوت،…) مثلاً بوت درمطالعه خود در مورد خانواده گسترده انگلیسی ، بافت یا تراکم را به عنوان تشخیص شاخص شبکه مطرح نمود.
سنت جامعه شناسی آمریکایی با تأکید روی تحلیل کمی شبکه های اجتماعی بین افراد ،گروه ها ، سازمان ها ،در این سنت اشکال روابط اجتماعی می توانند محتوی آن ها را تعیین کنند.
سنت کانادایی وآمریکایی با تأکید روی روابط بین الملل ،مناطق وگروه های ذینفع ازدیدگاه اقتصاد سیاسی بیش ترین توجه را به فرایند های سیاسی ناشی از پیوندهای مبادلاتی و وابستگی بین گروه های ذینفع و دولت – ملت داشت.(چلبی،۱۳۸۵ :۵۱)
لوین و مولیز در تعریف خود از تحلیل شبکه می گویند “واحد یک رابطه است ،مانند رابطهْ خویشاوندی میان اشخاص ،اتصالات ارتباطی در میان کارمندان سازمان ،ساخت دوستی درون یک گروه کوچک".(چلبی،۱۳۸۵ :۵۳)
در تحلیل شبکه در واقع قضایای محتوایی متعددی تحت عناوینی مانند نظریه پیوندهای ضعیف ، نظریه شبکه ای تورش دار ،نظریه خوشه ای وغیره صورت گرفته است . ونظریه پیوند های ضعیف که نخستین بار توسط جامعه شناس آمریکایی ،مارک گرانووتیر درسال ۱۹۷۳ پیشنهاد شد .قضیه محوری این نظریه عنوان می کند که"وقتی دو نفر ،هر دو ،دوست شخص ثالثی شوند ،احتمالاً آشنا یا دوست یکدیگر خواهند شد “وی بین پیوندهای قوی و ضعیف تفاوت قائل می شود و می گوید هرگاه شخصی با دو نفر دیگر پیوند ضعیف داشته باشد ، دیگر فشاری برای پیوند آن دو وجود نخواهد داشت .یا به عبارتی روابط چندگانه عاطفی بین اعضای یک گروه می تواند غیر متعدی باشد . فارارو(۱۹۸۹) می گوید پیامد این نظریه آن است که پیوند های ضعیف ،پل های ارتباطی وانتشاری برای زیر شبکه های تاکنون مجزا ،فراهم می کنند .قبلاً برای گروه های اولیه و دوستی ،روابط متعدی با فرض کاملاً بسته قائل می شدند و همیشه این پرسش مطرح بود که اگر گروه های اجتماعی بافت کاملاٌ بسته[۲۰] دارند پس چگونه روابط بین آنها برقرار می شود .فارارو این اندیشه را به مسئله نظم اجتماعی بسط می دهد .وی برای این منظور دو انسجام را از هم تمیز می دهد :انسجام کل و انسجام محلی.و استدلال می کند که اگر تمام پیوندها از نوع قوی بودند،گروه ها و خرده نظام های جامعه مجزا از هم ونظام کلی فاقد انسجام بود و این قدرت پیوندهای ضعیف است که در واقع اجازه می دهد ارتباط بین گروه ها وخرده نظام ها برقرار و به تبع آن ،انسجام کل در سطح جامعه تأمین شود .فارارو قضیه خود را این طور مطرح می کند که “هر چه پیوندهای ضعیف قوی تر باشدانسجام کل بیشتر خواهد بود.و در صورت کمتر بودن پیوندهای ضعیف ، میزان ارتباط در درون زیر مجموعه های محلی و خرده شبکه ها بیشتر و به تبع آن ،انسجام محلی نیز بیشتر خواهد بود.( چلبی، ۶۵:۱۳۸۵)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
امرسون در نظریه جامعه شناختی مبادله اجتماعی شبکه مبادله را این گونه تعریف می نماید:
۱- مجموعه ای از کنشگران (حقیقی یا حقوقی) ۲- توزیع منابع ارزشمند میان آنان ۳- مجموعه ای از فرصت های مبادله ای با کنشگران دیگر در شبکه ،برای هر کنشگر۴- مجموعه فرصت های مبادله ،موسوم به روابط مبادله ای که به صورت تاریخی بسط یافته اند ۵- یک مجموعه از تماس های شبکه ای که روابط شبکه ای (فرصت های شبکه ای) را در یک ساخت شبکه ای منفرد ،به هم مرتبط می سازند.(چلبی،۶۹:۱۳۸۵)
وپارسونز در نظریه جامعه شناختی انسجام اجتماعی ،روابط از “نوع اجتماعی" [۲۱]را مسئول نظم و انسجام اجتماعی می داند ،روابطی که به تعبیری خاص گرا – انتشاری هستند .
پیوندهای خاص گرا- انتشاری (یعنی پیوندهای اظهاری قوی) بانی تشکیل گروه های محلی مثل خانواده ،گروه های قومی و غیره هستند که نوعی وفاداری از کنشگر را طلب می کنند .در عوض پیوندهای اظهاری ضعیف که در بستر روابط و پیوندهای ابزاری (عام گرا-ویژه) بین گروهی به وجود می آیند کم
تر خاص گرا –انتشاری و بیشتر عام گرا و ویژه هستند .این روابط آشنایی(پیوندهای اظهاری ضعیف ) به مانند پل های اجتماعی ناقل اطلاعات در سرتاسر شبکه اجتماعی ،و به نوبهْ خود موجد تقویت انسجام کلی و دسترس پذیری در شبکه اجتماعی هستند .در عین حال پیوندهای ضعیف همزمان موجب تضعیف انسجام محلی می شوند.(چلبی،۱۳۸۵:۷۰)
تحلیلگران شبکه ها را در طیف وسیعی از شرایط مختلف مانند گروه ها ،سازمان ها ،صنایع و بازارها مطا لعه می کنند از این دیدگاه شبکه ،به عنوان نوعی سازمان رسمی به تعریف در نیامده ،بلکه به صورت یک ارتباط اخلاقی مبتنی بر اعتماد تعریف می شود .بنابراین یک تعریف دقیق تر چنین خواهد بود :یک شبکه ،گروهی از عاملان منفردی است که در هنجارها یا ارزشها فراتر از ارزش ها و هنجارهای لازم برای داد و ستدهای بازار ،مشترک هستند .هنجارها و ارزش هایی که در این تعریف جای می گیرند از هنجار ساده دوسویه مشترک بین دو دوست گرفته تا نظام های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان یافته ایجاد کرده اند ادامه می یابد .
نمودار۲-۳-شبکه های متداخل |
یک سازمان غیر دولتی مانند “عضو بین الملل “یا ” سازمان ملی زنان ” نیز بر اساس ارزش های مشترک ،عمل هماهنگی را به اجرا می گذارند :چنان چه در مورد دوستان یا اعضای یک سازمان مذهبی ،رفتار اعضای منفرد سازمان را نمی توان صرفاً بر اساس منافع اقتصادی شخصی تبین نمود .جامعه ای مانند ایالات متحده ،به عنوان مجموعه ای از شبکه های متراکم ،پیچیده و متداخل شناخته شده است .در شکل مقابل مشاهده می نمایید.
(اقتباس از فوکومایا،۷۰:۱۳۸۱)
در این تعریف باید به دو جنبه اشاره نمود :شبکه با بازار متفاوت است چون شبکه ها با هنجارها و ارزش های مشترک تعریف شده اند .این بدان معناست که مبنای مبادلهْ اقتصادی در یک شبکه با دادو ستد اقتصادی در یک بازار متفاوت است .شاید چنین برداشت شود که حتی داد و ستد در بازار به مقداری از هنجارهای مشترک نیاز دارد (برای مثال علاقه به شرکت در مبادله به جای خشونت)
،اما هنجارهای لازم برای مبادلهْ اقتصادی نسبتاً جزیی هستند .ممکن است مبادلهْ بین دو نفر که یکدیگر را اصلاً نمی شناسند یا یکدیگر را دوست ندارند و زبانشان متفاوت است ،صورت گیرد ، در واقع مبادله می تواند بین دو عامل که هویتشان ناشناخته است و یکدیگر را نمی شناسند ،اتفاق افتد .اما مبادله در میان اعضای یک شبکه متفاوت است .در این مورد هنجارهای مشترک به آن ها هدفی متعالی می بخشد که ارتباط بازار را از شکل می اندازد .
از این رو اعضای یک خانواده یا اعضای یک باشگاه و یااعضای یک اتحادیهْ محلی که دارای ارزش ها و هنجارهای مشترکی هستند و به شیوهْ عواملی که در بازار با هم معامله می کنند با یکدیگر رفتار نمی کنند برای مثال این اعضا ممکن است انتظار بازده دراز مدت را داشته باشند ،لیکن ارتباط مبادله بین آنها منوط به حسابگری دقیق هزینه – سود که داد و ستدهای بازار مشاهده می شود نیست.( فوکوما یا ،۱۳۸۲: ۶۹ -۷۱)
از طرف دیگر تحلیل شبکه ها در سازمان مبتنی بر اقتدار رسمی بر این اساس است که شبکه بر اساس هنجارهای غیر رسمی مشترک استوار است و نه ارتباط مبتنی بر سلسله مراتب .در هر صورت ،یک شبکه می تواند با سلسله مراتب رسمی همزیستی نماید اعضای یک سازمان با سلسله مراتب رسمی مجبور نیستند فراتر از قرار دادهای دستمزد که عضویت آ نها را معین می کند ،با یکدیگر در ارزش ها و هنجارها سهیم شوند ،اما سازمان های رسمی ،می توانند بر اساس حمایت ،قومیت ،یا فرهنگ مشترک جمعی از شبکه های غیر رسمی گوناگون تشکیل شده باشد .وقتی شبکه ها بر روی سازمان های رسمی قرار گرفتند ،نتایج آنها الزاماً سودمند نیست و در واقع می تواند منشأ بسیاری از اختلالات در کارکرد سازمانی باشد نمودار زیر نشان می دهد که شبکه ها می توانند با سازمان های رسمی هم زیستی داشته باشند ،در همان حال می توانند در حد دیگر ،جایگزین سازمان های رسمی شوند مانند شبکه های تعاونی که بر اساس خویشاوندی ،دوستی ،عشق یا امثال آنها تشکیل شده اند اعضای چنین شبکه ای در ارزش ها و هنجارها ی مشترکی با هم سهیم هستند که در آن با اعضای
نمودار۲-۴-شبکه فرهنگ تعاونی |
دیگر سازمان سهیم نیستند.
اقتباس از فوکومایا،۷۲:۱۳۸۱)
در بعضی از سازمانها نیز شبکهْ حمایتی (سازمانی که بر مبنای یک فرهنگ مشترک تعاونی تشکیل شده است) وجود دارد در شبکهْ حمایتی اطلاعات به سادگی رد و بدل می شود ،اما مرزهای خارجی آن شامل غشایی است که اطلاعات به سادگی از آن عبور نمی کند .شبکه های حمایتی برای سازمان ها مشکل سازند ،زیرا ساختارآنها برای کسانی که در خارج از آن قرار دارند ،روشن نیست و آن ها غالباً روابط رسمی مقتدرانه را زیر و رو می کنند .قومیت مشترک می تواند اعتماد و مبادله درمیان اعضای یک گروه قومی را تسهیل نماید ،اما از مبادله بین اعضای گروه های مختلف ممانعت می کند .غالباً پیوند دو سویه بین اعضای یک شبکه به دلائل غیر اقتصادی صورت پذیرفته است و در برابرعقلانیت اقتصادی قرار می گیرد .برای مثال وقتی یک ریئس علاقه ای به انتقاد کردن یا اخراج یک زیر دست نالایق را ندارد چون مورد حمایت اوست . و در شکل مقابل این حالت را مشاهده می نمایید.( فوکومایا ،۷۰ -۷۳ :۱۳۸۵)
نمودار۲-۵-شبکهْ نوع حمایتی |