شکل ۲-۱۷: تعیین فاکتور فشار F [6]
چنانچه قبلاً ذکر شده، برای کاهش فشار در بخش مکش و یا میزان افزایش میزان خلأ، به جای بیشتر کردن دبی سیال محرک میتوان فشار سیال محرک را افزایش داد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در شکل ۲-۱۸ منحنی عمودی نشاندهنده میزان فشار در بخش مکش، منحنی افقی مربوط به فشار خروجی و منحنیهای مورب، نشاندهنده فشار سیال محرک هستند. برای یک فشار معین در خروجی، هر چه فشار سیال محرک بیشتر و به منحنی ۱۰۰% نزدیکتر شود، میزان فشار مکش، کاهش یافته و خلأ ایجاد شده بیشتر می شود.
شکل ۲-۱۸ نمودار کمینه پسفشار بر حسب بیشینه فشار تخلیه [۶]
۲-۶ عوامل ایجاد اختلال در عملکرد اجکتور
۱- دما و فشار سیال محرک یکی از مهمترین فاکتورهایی است که بر روی عملکرد اجکتور تأثیر می گذارد. هم فشار کمتر از فشار طراحی و هم دمای بیشتر از دمای طراحی، حجم ویژه سیال محرک را افزایش داده و در نتیجه مقدار کمتری از سیال محرک، از نازل عبور کرده و سبب می شود مقدار خلأ ایجاد شده کاهش یابد.
افزایش فشار سیال محرک نیز باعث ایجاد مشکل می شود. در صورتیکه فشار سیال محرک به بیش از ۲۰ درصد فشار طراحی برسد، در قسمت نازل، بخار به مقدار زیادی انبساط یافته و گلوگاه دیفیوزر را دچار خفگی می کند، و بدین ترتیب به دلیل تجمع بخار در دیفیوزر، بار کمتری از سیال مکش توسط اجکتور منتقل میگردد.
از آنجا که همیشه احتمال دارد خطوط لوله بخار، دچار نوسانات فشار شوند، لذا هنگام طراحی اجکتور، فشار سیال محرک همواره کمتر و بعنوان مثال در حدود psi10 پایینتر از فشار خطوط بخار در نظر گرفته می شود.
۲- وجود رطوبت در بخار محرک، به اجکتور آسیب رسانده و سرعت بالای قطرات رطوبت باعث فرسایش و خوردگی نازل و سطوح داخلی اجکتور و حتی سوراخشدگی آنها میگردد. وجود رطوبت در بخار بر روی عملکرد اجکتور نیز تأثیر گذاشته و باعث ایجاد نوسان در تولید خلأ می شود. از آنجا که فشار مکش اجکتور کمتر از فشار اتمسفر میباشد، در نتیجه قطرات رطوبت تبخیر شده و حجم آنها افزایش مییابد و سبب می شود مقدار کمتری از بار مکش انتقال یابد.
برای جلوگیری از بوجود آمدن این مشکل، قبل از ورودی سیال محرک به اجکتور، تله بخار نصب می شود تا کندانسهای بوجود آمده را خارج نماید. در بعضی موارد نیز ممکن است از سوپرهیتر استفاده شود تا بخار اشباع را تبدیل به بخار داغ و خشک کند.
۳-یکی دیگر از عوامل مؤثر بر روی عملکرد اجکتورها، عدم کارکرد صحیح کندانسورها میباشد. افزایش دمای آب خنک کننده و یا کاهش سرعت جریان آن، اختلاف دمای میانگین لگاریتمیرا کاهش میدهد و کندانسور دیگر قادر نخواهد بود بخار و هیدروکربنهای قابل کندانس را کندانس نماید و به همین دلیل بار ورودی به اجکتور بعدی افزایش مییابد. این مشکلات اغلب در فصول گرم سال که آب گرمتر است، بوجود می آید. جرم گرفتگی لولههای کندانسور بر اثر وجود ناخالصیهای آب خنک کننده نیز مشکل مشابهی را بوجود می آورد.
۲-۷ انتخاب اجکتور و نحوه پرکردن برگه اطلاعات[۱] [۹]
بطور کلی اطلاعات مورد نیاز یک برگه اطلاعات مربوط به اجکتور به سه دسته تقسیم می شود. دسته اول اطلاعات کلی مربوط به اجکتور، دسته دوم، شرایط عملیاتی و دسته سوم اطلاعات مربوط به ساختار اجکتور و کندانسورهاست.
قسمت اول: اطلاعات کلی مربوط به اجکتور و سیال محرک
این قسمت، در برگیرنده موارد زیر میباشد:
۱- نوع و کاربرد اجکتور و اینکه قرار است از این اجکتور در چه سیستمی استفاده شود:
در این قسمت باید ذکر شود که از اجکتور در کدامیک از کاربردهای زیر استفاده می شود:
۱-ایجاد خلأ، ۲-انتقال مواد (تهویه و حذف ذرات گرد و غبار و آلودگی، تزریق هوای تازه به یک محیط بسته، پمپ و انتقال سیالات) ۳- اختلاط سیالات (کاهش دمای بخار در سوپرهیتر، بالا بردن فشار گاز، گرمایش آب یا سیالات فرایندی)
۲- تعداد مراحل لازم:
جهت تعیین تعداد اجکتورهای لازم برای ایجاد خلأ مورد نیاز از شکل ۲-۱۹ استفاده میگردد. نحوه استفاده از این شکل بدین صورت است که، میزان فشار مورد نیاز در بخش مکش اجکتور بر روی محور عمودی مشخص می شود و با توجه به اینکه فشار مورد نظر در چه ناحیهای قرار میگیرد، تعداد مراحل تعیین میگردد. بطور مثال برای ایجاد فشار مطلقی در حدودkPa 8/6 در بخش مکش ، ۲ مرحله مناسب خواهد بود.
تقاطع منحنی دو مرحله ای و فشار مطلق kPa 8/6 عدد ۱۲۵ را روی محور افقی شکل ۲-۲۰ حاصل خواهد کرد و این بدین معنی است که برای فشار مطلق kPa 8/6، یک اجکتور ۲ مرحله ای می تواند ۲۵ درصد بیشتر از بار ورودی را نیز تحمل کند.
شکل ۲-۱۹: تعیین تعداد اجکتورهای لازم برای ایجاد خلأ مورد نیاز [۶]
شکل ۲-۲۰ نمودار تعیین پسفشار مطلق [۶]
۳-تعداد پیش کندانسور، کندانسورهای میانی و کندانسور انتهایی و ذکر نوع آنها (بارومتریک و یا سطحی) با بهره گرفتن از شکل ۲-۲۱ و با توجه به میزان خلأ مورد نیاز در بخش مکش و دبی سیال محرک مورد استفاده، میتوان تعداد و نوع چیدمان اجکتورها و کندانسورها را تعیین نمود.