کارآفرینی نیروی پایداری است که باعث می شود بازارها به توازن
نزدیکتر شوند و با هماهنگی بیشتری عمل کنند. (مقیمی، ۱۳۸۵)
فرای[۲۴]
کارآفرین، فردی است که منابع لازم را برای ایجاد و رشد یک فعالیت،
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جمع آوری می کند و توجه اصلی وی بر توسعه محصولات و خدمات جدید است. یعنی فردی که یک فعالیت پر ریسک را آغاز می کند و
از طریق ابزارهای نوآوری آن را بهبود میبخشد. (مقیمی، ۱۳۸۵)
بنابراین کار آفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت، از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی، همچنین دریافت پاداشهای مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله. (احمدپورداریانی،۱۳۸۱)
نوع ایده آل کارآفرینی، مفاهیمی از قبیل نیروی خلاقانه، بینش، ایده کسب و کار، مهارت وسوسه انگیزی در سرمایه داران برای سرمایه گذاری و توانایی اعمال ریسک برای حمله به موقعیت های ناشناخته را
در بر داشته و تنوع وسیعی از نوآوری ها (محصولات یا فرایندهای جدید، دگرگون سازی محصولات، بازارهای جدید، تنوع سازی، مواد اولیه جدید یا ساختارهای بازارهای جدید) را مورد توجه قرار می دهد. (Van de ven, 1992)
با مروری کلی بر تعاریف متعددی که در خصوص کارآفرینی ارائه شده است، تعریف زیر در حکم یکی از تعاریف جامع ذکر می شود:
کارآفرینان افرادی هستند که نوآوری می کنند. فرصت های محیط را می شناسند و با ترکیبی نو از منابع و
فرصت ها، محصول، روش و خدماتی تازه ارائه می دهند تا ضمن بقا در محیط بی ثبات و رقابتی از این نوآوری نیز بهره ببرند.
در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاصی داشته باشد. این نوآوری می تواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید، طراحی یک فرایند نوین و یا نوآوری در رضایت مشتری و… باشد.
به طور کلی وجه اشتراک تمامی تعریف های ارائه شده را می توان در موارد زیر جمع بندی کرد:
- کارآفرینان در واقع ارزش ها را تغییر می دهند و ماهیت آنها را دچار تحول می کنند.
- کارآفرینان یک ویژگی مشترک دارند و آن اینکه مخاطره پذیرند.
- کسانی که بتوانند به درستی تصمیم گیری نمایند، می توانند کارآفرین باشند و مانند کارآفرینان رفتار کنند.
- کارآفرین تغییر را مقوله ای بهنجار می انگارد. وی تغییر را مطرح نمی سازد، بلکه همواره به دنبال تغییر است و به آن پاسخ می دهد و فرصت ها را شناسایی می کند.
- کارآفرینی همانا بکار بردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استاندارد سازی محصول، بکارگیری ابزارها و فرایندهای طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است.
- کارآفرینی یک رفتار است و نه یک صفت خاص در شخصیت افراد. (احمدپور داریانی، ۱۳۸۱)
با توجه به توضیحات فوق سه عنصر اولیه کارآفرینی که اهمیت زیادی دارند عبارتند از فرصت گرایی در یک محیط با منابع محدود؛ ریسک پذیری و شایستگی
شالوده، نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه، سه بعد اساسی نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری را شامل می شود. حدی که نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری به مرحله ظهور برسد می تواند به عنوان یک رویداد کارآفرینانه تلقی شود و شخصی که این نگرش ها و رفتارها را از خود بروز می دهد کارآفرین نامیده می شود.
به طور کلی با مروری بر سیر تعاریف کارآفرین و کارآفرینی موارد زیر قابل تأمل بوده و پرداختن به آنها ضروری می باشد:
۱) مفهوم کارآفرینی به تدریج دگرگون گردیده و تکامل یافته است.
۲) تعریف واحد و مشابهی که به طور کامل مورد قبول یا رد باشد وجود ندارد.
۳) مفهوم کارآفرینی ریشه در فکر و زیربنای فکری افراد مختلف در مکاتب مختلف دارد.
۴) تلاش برای مفهوم سازی کارآفرینی از مکاتب اقتصادی آغاز گردید و توسط روانشناسان و سپس جامعه شناسان و محققین مدیریت ادامه یافت. (همان منبع)
۲-۲- رویکردها و نظریه های کارآفرینی
کارآفرینی در طول دورههای مختلف مفاهیم متعددی یافته است و در هر دوره نظریهپردازان بر یکی از جنبههای آن تأکید کردهاند. این امر ناشی از گستردگی و پیچیدگی مفهوم کارآفرینی و طیف وسیعی از ویژگی هایی است که توسط نظریهپردازان برای افراد کارآفرین در نظر گرفته می شود.
در این میان با توجه به اهمیت موضوع، اقتصاددانان، جامعه شناسان، روانشناسان و… هریک به بررسی بخشی از اهمیت ویژگی فردی کارآفرینان پرداخته اند. اقتصاددانان، بیشتر به ارائه تعاریف کارکردی و ابعاد رشد اقتصادی و سودآوری توجه دارند اما روانشناسان، سعی می کنند تا خصوصیت فردی و روانشناختی کارآفرینی را مورد مطالعه قرار دهند، جامعه شناسان نیز با اعتقاد به اینکه انگیزه درونی کارآفرین، نیروی محرکه اوست که در کودکی، با تأثیرپذیری از محیط پیرامون فرد، تقویت می شود، ابعاد و تبعات اجتماعی کارآفرینی را بررسی می کنند. (احمدپور داریانی، ۱۳۸۱)
مفهوم کارآفرینی، نخستین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و از قرن شانزدهم تا کنون تقریباً تمامی مکتب های اقتصادی، آن را مورد توجه قرار دادهاند. (میرزاصفی و دیگران، ۱۳۹۰)
از اواسط قرن جاری روان شناسان، جامعه شناسان و دانشمندان علوم رفتاری با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگی ها و الگوهای رفتاری کارآفرینان، به بررسی و تحقیق در خصوص کارآفرینان پرداختند. (احمدپور داریانی، ۱۳۸۱)
درباره رویکردهای کارآفرینی از سوی صاحب نظران دسته بندی های گوناگون انجام پذیرفته است.
به عنوان نمونه صمد آقایی (۱۳۷۸) از سه منظر شخصیتی، جمعیت شناختی و گرایشی یا رفتاری، گلستان هاشمی (۱۳۸۲) از منظر رویکرد مدیریتی، و پرداختچی و شفیع زاده (۱۳۸۵) نیز از سه جنبه رویکرد اقتصادی، ویژگی ها و محیطی به کارآفرینی توجه کرده اند.
این پژوهش، بیشتر به ویژگی های روان شناختی کارآفرینان اشاره دارد و در بین این ویژگی ها نیز بیشتر بر ویژگی های اصلی که بیشتر صاحب نظران در مورد آنها اتفاق نظر دارند، تأکید شده است.
۲-۲-۱- کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان
بررسی روند توسعه ی اقتصادی در کشورهای پیشرفته، بیانگر این واقعیت است که اقتصاد هر کشوری بدون شک، تحت تأثیر کارآفرینی است. کارآفرینان، در توسعه ی اقتصادی کشورهای پیشرفته نقش محوری دارند، ولی بیشتر کشورهای رو به پیشرفت اهمیت آن را در توسعه ی اقتصادی نادیده گرفته اند. کشورهای پیشرفته، سرمایه ی موجود کشور را کشف و از آن بهره برداری می کنند. شواهدی وجود دارد که نشان
می دهد علت توسعه ی کشورهایی همچون آمریکا، ژاپن و آلمان که از نظر صنعتی توسعه یافته اند، توجه به کارآفرینی و کارآفرینان است. (Khanka, 2003)
از دیدگاه اقتصاددانان، کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار، مواد، و سایر دارایی ها را باهم ترکیب
می کند تا ارزش آنها را نسبت به قبل بیشتر نماید.
طبق نظر شومپیتر کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارتست از نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد.
«باتیست سی» نخستین کسی بود که بر نقش حیاتی کارآفرینان در جابه جایی منابع اقتصادی، براساس اصول
بهره وری تأکید کرد. (احمدپور داریانی، ۱۳۸۳)
۲-۲-۲- کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان مدیریت
از دیدگاه دانشمندان مدیریت، کارآفرینی فرایند اداره و راهبری سازمان و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه است.