تغییرات ایجاد شده در دوران سالمندی شامل کاهش توانایی های فیزیکی، تغییر پاسخ بدن به دارو تجربه وقایع مهم زندگی چون بازنشستگی، انتقال به خانه های سالمندی، کاهش درآمد، کم شدن موقعیتهایی جهت برقراری تماس های اجتماعی که باعث ایجاد و احساس تنهایی در سالمند میشود و همه این عوامل میتواند کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار دهد ( پهلوان زاده ۱۳۸۳ ). تغییرات ایجاد شده در دوران سالمندی گاهی نیز منجر به نارسایی شدید جسمی و روانی گردیده و به معلولیت می انجامد و قدرت مقابله و مواجهه با دشواریها و رویدادهای معلول را سلب می کند و بر کیفیت زندگی این دسته از افراد تأثیر بسزایی دارد ( نقوی۱۳۷۴: ۴۵ -۳۷).
بنابراین یکی از متغیر های احتمالی تأثیرگذار بر سلامت سالمندان عوامل جمعیتی می باشد. عوامل جمعیتی دراین تحقیق شامل متغیرهای سن، جنس، وضع تأهل، ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی ﭘﺎﻳﮕﺎه اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻼت، درآﻣﺪ، ﺷﻐﻞ می باشد. براین اساس، در ذیل به بررسی نظریات موجود و مطالعات انجام شده که نشان دهنده اثر گذاری این دسته از متغیرها بر کیفیت زندگی سالمندان می باشد، پرداخته خواهد شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۶-۷- بعد خانوار:
منظور از بعد خانوار یا حجم خانوار در پژوهشهای جمعیتى تعدادى از افراد است که به طور رسمى و یا عرفى یا شرعى جزء یک خانوار محسوب مىشوند. بعد خانوار که تسامحاً به جاى خانواده نیز به کار مىرود، بیشتر یک مفهوم آمارى و جمعیت شناختى است.مطالعات آمارى حاکى از آن است که میانگین بعد خانوارهاى ایران در سال ۱۳۷۵ بعد خانوارهاى شهرى ایران ۶۴/۶ ، خانوارهاى روستائى ۲۳/۵ و خانوارهاى عشایرى ۴۳/۵نفر بوده است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۸۵، بعد خانوار چهارنفر بود و در سرشماری سال ۹۰ متوسط جمعیت هر خانوار به ۳ و نیم نفر کاهش یافت (مرکز آمار ایران ۱۳۷۵-۱۳۹۰).
۲-۶-۸-توزیع شهری و روستایی جمعیت
جمعیت ها یا کوچنده و متحرک هستند و در طول سال حداقل دوبار تغییر مکان داده و اقتصاد آنان مبتنی بر دامداری سنتی است و یا ساکن و یکجانشین هستند. جمعیت ساکن را به جمعیت شهری و روستایی تقسیم میکنند.یکی ازجنبههای توزیع جغرافیایی جمعیت، تفکیک آن برحسب جمعیت شهرنشین و روستانشین است. در حال حاضر میزان شهرنشینی در کشورهای مختلف جهان روز به روز رو به افزایش بوده، به صورتی که رشد جمعیت شهری سریعتر از رشد جمعیت جهانی است. بنابراین شهرنشینی یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی و جمعیتی عصر حاضر محسوب میشود. هر چند باید در نظر داشت که معیار کاملاً پذیرفته شده و رایجی برای تفکیک مناطق شهری و روستایی وجود ندارد و در مطالعات باید به این نکته توجه کافی داشت (مرکز آمار ایران ۱۳۸۵ ،۱۳۹۰ ).
(برک ۲۰۰۱ ) بیان میکند که بررسی های انجام شده در جوامع مسکونی گوناگون مخصوص سالمندان نشان می دهند که آنها تأثیر مثبتی برسلامت جسمانی و روانی این افراد دارند و به سالخوردگان کمک می کنند تا بر محدویت های تحرک خود غلبه کرده و مشارکت اجتماعی بیشتری داشته باشند. با این حال،اجتماع سالخوردگان، تضمین کننده جامعه راحت و خشنود کننده نیست (پاشا وهمکاران ۱۳۸۰ :۵۰۵).
۲-۷-ﭘﺎﻳﮕﺎه اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺳﻼﻣﺖ
بر اساس بررسی های بروان و هاریس پایگاه اجتماعی تأثیرات مثبت و منفی خود را از طریق عوامل حمایتی ( روابط و امکانات مناسب خانوادگی ) ،عوامل آسیب آفرین ( دشواریهای خانوادگی) عوامل تحریک آفرین ( کمبود ها و دشواریهای بلند مدت )، بر پدیده افسردگی منتقل می سازد. بررسی محسنی و همکارانش در مورد ویژگی های اقتصادی و اجتماعی بیماران اسکیزوفرنی در شهر تهران نشان داده است که در میان بیماران بالاترین نسبت مربوط به طبقات پایین و متوسط رو به پایین است (محسنی ۱۳۸۲ :۱۸۷). دورئوند و دورفوند (۱۹۶۹ ) دریک بررسی تطبیقی از یافته های ۴۲ مطالعه که از روش زمینه یابی اجتماعی استفاده کرده بودند به این نکته پی بردند که طبقه اجتماعی تنها متغیر جمعیت شناختی بود که به طور پایداری با وضعیت روان شناختی ارتباط داشت ولی، سن، جنس و نژاد هیچیک ارتباط پایداری نداشتند.
با توجه به اینکه سالمندان در جوامع صنعتی از قدرت ومنزلت زیادی برخودار بودند و آنان را ذخایر فرهنگ جامعه، دانش و تجربه می دانستند و در عین حال تعداد افراد کمتری به این سن می رسیدند. اما تغییر نوع خانواده، شهری و صنعتی شدن جوامع معاصر پایگاه اجتماعی سالمندان را دگرگون ساخته و آنها را دچار مشکلات فراوانی کرده است.برهمین اساس مطالعات وپژوهشهای صورت گرفته در مورد سالخوردگی وسالمندی جمعیت در دهه های اخیر با افزایش تعداد و درصد سالمندان، رشد قابل توجه ای داشته است. کاهش اساسی و مستمر مرگ ومیر، افزایش امید زندگی، موجب رشد فزاینده و شتابان جمعیت سالمند شده است. که این امر بر موقعیت و منزلت سالمندان درجامعه بی تأثیر نبوده است.
مسائل اجتماعی سالمندان را می توان از طریق دگرگونی پایگاه اجتماعی سالمندان و بازنشستگی مورد بررسی قرار داد. درجوامع سنتی سالمندان به عنوان افرادی صاحب نظر و با تجربه در کلیه ابعاد اقتصادی اجتماعی حیات جامعه حضور داشتند. اضمحلال خانواده گسترده از یکسو و شهری و صنعتی شدن و تغییرات سریع جوامع معاصر از سوی دیگر پایگاه اجتماعی سالمندان را دگرگون ساخته و در حالی که جمعیت آنان به بیشترین حد در طول تاریخ میرسد، اقتدار و اعتبار و منزلت آنان به کمترین حد خود در طول تاریخ رسیده است ( احمدی۱۳۷۹ : ۲۴۴ ).
جوامع سنتی سالمندان تا زمانی که توانایی انجام کار دارند، به فعالیت خود ادامه می دهند این در حالی است که در جوامع معاصر افراد مجبورند درسن خاصی باز نشسته شوند و این امر علاوه بر تأثیر گذاری بر درآمد آنها، موجب جدایی و کاهش ارتباطات سالمندان با اعضای دیگر جامعه می شود.
انزوا و تنهایی از جمله مسائل عمومی دوره سالمندی محسوب می شود که نتیجه فقدان ایفای نقش سالمندان نسبت به جامعه است. انزوا مربوط به شرایط و تنهایی مربوط به احساس است. سالمندانی که با کودکان زندگی می کنند و زنان بیوه هر کدام به نحوی تنهایی را تجربه می کنند. انزوای اجتماعی برای زنان مسئله آفرین است. زیرا طول عمر آنها عموماً بیش از همسران آنها است و همین امر آنها را در زمینه های مختلف آسیب پذیر می نماید(شیخی ۱۳۸۶ : ۷۵ ).
یکی از قدیمی ترین نظریه های پیری شناسی اجتماعی که مربوط به دهه ۱۹۴۰ است، نظریه نقش است. افراد درطول زندگی نقش های مختلفی را بر عهده می گیرند. که اغلب این نقش ها متوالی و برخی شبیه همدیگرند (کینسلا و همکاران۲۰۰۴ : ۲۵). نظریه نقش موقعیت سالمندان را بر حسب سازگاری با نقش های با ارزش اجتماعی تبیین می کند در جامعه ای که کار در آن دارای ارزش اساسی است بازنشستگی اغلب به معنای از دست دادن منزلت تلقی اجتماعی می شود. سازگاری موفقیت آمیز با بازنشستگی، با بر عهده گرفتن نقش های جدید و کیفیت گذران اوقات فراغت وابسته است و بر نیاز برای انعطاف و انطباق نقش تأکید شده، در این میان زنان که نقش خانه داری در مورد آنها تغییر نمی کند، کمتر این بحران را تجربه می کنند (مهدوی ۱۳۷۹ : ۲۲ ).
پدیده سالمند شدن از بعد اقتصادی نیز قابل بررسی است. در واقع فرد با خارج شدن از چرخه اقتصادی و تبدیل شدن به نیروی غیر فعال ومصرف کننده، فشار اقتصادی بر روی جمعیت فعال و شاغل جامعه افزایش می یابد. بطوری که پترسون سالمندی را یک نیاز اقتصادی بی سابقه دانسته است ( مک کلار[۲۸] به نقل از پترسون ۲۰۰۳ : ۷۹ ). تغییراتی که در ساختار جمعیتی ایران رخ داده است، موجب سالخوردگی ساختار جمعیتی در دهه های آینده خواهد شد.سالخوردگی جمعیت دو پدیده منفی کاهش نیروی کار و افزایش نسبت وابستگی از نظر اقتصادی را در پی خواهد داشت. در بعد اقتصادی سالمندی می توان به تقلیل نیروی فعال اقتصادی موالید اشاره کرد که سر انجام به افزایش جمعیت مصرف کننده منجر می شود. چنین تحولاتی علاوه بر سمت گیری ناگزیر بر سرمایه گذاری های اقتصادی به سمت سرمایه گذاری های جمعیتی، در صورت فقدان سرمایه گذاری های اقتصادی بر باز تولید سرمایه در خوشبینانه ترین دیدگاه، تنها به حفظ وضع موجود می انجامد ( سید میرزایی ۱۳۸۶ : ۲۱۵ ) .
۲-۷-۱-مؤلفه های پایگاه اقتصادی، اجتماعی
متغیرهای اصلی تعیین کننده یک فرد در جامعه درآمد، شغل وتحصیلات می باشند. اینها به طور عمده به مفهوم وبر[۲۹] از منزلت اجتماعی مرتبط بوده و سه فاکتور تعیین کننده طبقه اقتصادی، اجتماعی هستند. لیبرانوس و دیگران یک بحث مفیدی در مورد اینکه،چگونه از این سه شاخص در مطالعات اپیدمیولوژیست ها، تحصیلات را بیشتر از شغل و درآمد مورد اهمیت قرار می دهند. نتایج یافته های آنها بیانگر رابطه مستقیم تحصیلات و سلامت سالمندان است( پترسون و تابمن[۳۰] ۱۹۹۴: ۲۷۹ ).
۲-۷-۱-۱-ﺗﺤﺼﻴﻼت و ﺳﻼﻣﺖ
خودداری و مقاومت افراد پایین در ارتباط بامسائل مراقبتهای پزشکی را تنها نمی توان از طریق شرایط اقتصادی در رابطه قرار داد، به طور متوسط با افزایش سطح تحصیلات، درآمد نیز افزایش پیدا می کند پس، یک مقدار از تأثیر تحصیلات از طریق درآمد می باشد، ولی از طریق تحصیلات فرهنگ بهداشتی ارتقاء پیدا می کند و اینکه افراد رفتار شان موافق سلامت وبهداشت می شود و درسطوح بالاتر تحصیلات دغدغه نسبت به سلامتی بیشتر است، فراگیرشدن و ارتقای سطح سواد و تحصیلات نیز از جنبه هایی است که از طریق الگوهای فرهنگی و رفتاری مناسب میتواند بر سطح بهداشت و مرگ و میر تأثیر داشته باشد ( لوکاس ۱۳۸۱ : ۸۰ ).
۲-۷-۱-۲-درآﻣﺪ و ﺳﻼﻣﺖ
درآمد با تأمین نیازهای بهداشتی و از آن طریق سلامت افراد ارتباط تنگاتنگی دارد. بنابراین اگر بخواهیم درآمد را با سلامت مرتبط کنیم با بالاتررفتن درآمد،سطح سلامت نیزافزایش می یابد و رابطه مستقیمی بین این دو وجود دارد. درآمد از طریق امکان دسترسی به امکانات و تجهیزات پزشکی و بهداشتی روی سلامتی افراد تأثیر خاص دارد ولی همیشه رابطه درآمد و سلامتی رابطه مستقیم نیست. به عبارت دیگر یک حدی از درآمد برای توجه به بهداشت و سلامت ضروری ولی وقتی به آن حد رسید دیگر به بهداشت بی توجه می شود. به عبارتی میتوان گفت که سالم ترین افراد لزوماً افراد با درآمد بالا نیستند، یعنی برخی ها هستند که درآمد خوبی هم دارند ولی هنوز طریقه درست تغذیه کردن و رعایت مسائل بهداشتی و سلامت را نمی دانند. پس آن بخش از درآمد که صرف آموزش و بهداشت میشود رابطه مستقیم با سلامت دارد ولی بخش دیگر درآمد که برای سایر مصارف خرج می شود نمی تواند لزوماً رابطه مستقیمی با سلامت افراد داشته باشد، در اینجا نقش سواد، تحصیلات و مسائل فرهنگی مطرح می شود. ولی در کل نمیتوان منکر رابطه مستقیم درآمد و تأمین نیازهای مهم بهداشتی و از آن طریق تأمین سلامت شد.
۲-۷-۱-۳-شغل وسلامت افراد
تردیدی نیست که طبیعت مشاغل باهم متفاوت است.شغل از دو طریق برسلامت افراد تأثیرمی گذارد:
۱ـ تأثیر مستقیم، یعنی خود طبیعت شغل که در برخی مشاغل آسیب پذیری بیشتر وبرخی دیگر کمتر است. تأثیر مستقیم اینکه فرد بر اثر شغل خود فوت کند، مثل ریزش چاه، افتادن در کوره و…
۲ـ تأثیرغیرمستقیم، تأثیری است که در دراز مدت خودش را نشان می دهد، برخی از مشاغل هستند که توام با هیجانات و استرس است که خواه ناخواه روی سلامتی افراد تأثیرمی گذارد و در این میان مشاغل آموزشی مطلوبیت خاصی دارند ( محسنی۱۳۸۲ : ۱۴۶ ).
۲-۸- مدل تحقیق
چارچوب نظری که در نمودار (۱)مشخص شده است مدل تئوریک تحقیق حاضر می باشد که بر اساس نظرات موجود در زمینه سلامت جسمی و روانی و متغیر های اثر گذار بر آن طراحی شده است و به عبارتی مدل نظری فوق بر پایه نظریات موجود بوده که محقق سعی کرده آنها را با هم ترکیب نماید، نکته لازم به ذکر اینکه چار چوب نظری مذکور، صرفاً مدل کلی تحقیق است و متغیرهای هر عامل بصورت بسته مشخص شده است. بعد از بحث در باره مدل کلی فوق به ویژه تأکید بر عوامل فردی و ساختاری ، درمدل تحقیق ( نمودار ۱) مکانیزم اثر گذاری رابطه بین متغیر ها بر اساس نظریات و نتایج تحقیقات موجود ارائه می شود. همانطور که در (نمودار ۱) ملاحظه می گردد یک دسته عوامل تحت عنوان عوامل زمینه ای بر سلامت سالمندان اثر گذار است.این بررسی با هدف اندازه گیری سلامت حسمی و روانی سالمندان و تأثیر عوامل جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر سلامت جسمی و روانی سالمندان شهرستان خرم آباد صورت گرفته است. برخی از صاحب نظران نظیر مولنکف از متغیر های زمینه ای با عنوان متغیر های فردی نام می برند. به اعتقاد وی متغیرهای فردی اثر گذار بر سلامت سالمندان عبارتند از سن، جنس، نژاد و وضع تأهل و پایگاه اقتصادی و اجتماعی ( مولنکف، ۲۰۰۷ : ۵ ) در مدلی که وی ارائه داده است، عوامل فردی یا زمینه ای یکی از عواملی است که جدای از تأثیر مستقیم برسلامت از طریق شبکه های اجتماعی برسلامت اثر گذار است. در چار چوب نظری تحقیق حاضر نیز متغیر های زمینه ای در واقع همان متغیر های فردی هستند که تأثیر مستقیم برکیفیت زندگی می گذارند.
نمودار ۱- مدل نظری تببین متغیر های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی اثر گذار بر سلامت جسمی و روانی سالمندان
متغیرهای مستقل | متغیر وابسته | |
متغیرهای زمینه ای | سلامت جسمی و سلامت روانی |
|
جنس | ||
سن |