فصل سوم- مواد و روش ها
۳-۱- بازدید صحرایی مقداماتی
۳-۲-روش پهنه بندی آنبالاگان
۳-۱-بازدید صحرائی مقدماتی
رئوس بازدید صحرائی به شرح ذیل است:
ـ تخمین گسترش زمین لغزش
مطالعه زمین شناسی
مطالعه ژئومورفولوژی
مطالعه وضعیت آب زیرزمینی
برآورد نوع حرکت
تعیین عوامل لغزش
پیش بینی حرکت در آینده
تخمین پتانسیل خسارات ناشی از زمین لغزش و ..
در بازید صحرایی مقدماتی ابتدا با مشاهده زمین لغزش از روی ارتفاعات دامنه مقابل، ژئومورفولوژی عمومی و زمین شناسی منطقه مورد بررسی کلی قرار می گیرد. در محل زمین لغزش، ترکهای اصلی و نحوه ارتباطشان با یکدیگر، جابجائی قائم ، مقیاس و شکل فروافتادگیها، تغییر شکل خانه ها و دیگر سازه های ساخته بشر موقعیت چشمه ها، سطح آب زیرزمینی در چاهها و تغییرات آن، شکل هندسی دره ها، فرسایش پنجه زمین لغزش توسط آبهای جاری، فعالیتهای انسان (خاکبرداری، خاکریز، مخازن آب، آبیاری و…)، وضعیت زمین لغزشهای ثانویه در پنجه و کناره ها، برآمدگی سطح زمین و توپوگرافی و زمین شناسی محیط اطراف زمین لغزش، بایستی به دقت مورد مشاهده قرار گیرد. شناسائی اجزاء یک زمین لغزش با بهره گرفتن از مطالعات توپوگرافیکی زمینم لغزش و محیط اطراف آن، با مشاهده مستقیم از نقاط مرتفع مقابل و کناره های آن و پدیده های کوچک مقیاسی که در منطقه زمین لغزش و محیط اطراف آن، با مشاهده مستقیم از نقاط مرتفع مقابل و کناره های آن و پدیده های کوچک مقیاسی که در منطقه زمین لغزش اتفاق افتاده، در تخمین گسترش زمین لغزش مفید خواهند بود.
شکل ۳-۱ مسیر تحقیق از مطالعات تا تهیه ی نقشه ی پهنه بندی نهائی
تهیه نقشههای پهنه بندی یکی از ابزارهای مناسب جهت ارزیابی خطر ناپایداری دامنهای می باشد. در این راستا انجام مطالعات دفتری و برّرسیهای صحرایی با بهره گیری از نرمافزارهای ترسیمی مانند (ArcGIS) در مقیاس ۱:۵۰۰۰۰ انجام گردید. در مرحله اول به کمک عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای، نقشههای توپوگرافی و زمین شناسی، نقشههای اولیه عوامل مؤثّر بر ناپایداری دامنهها تهیه شدند. نقشههای تهیه شده عبارتند از نقشهی لیتولوژی، نقشه ی عناصر ساختاری، نقشه ی شیب و نقشه ی ناهمواری نسبی که صحت این نقشه ها در برّرسیهای صحرایی تأیید و در صورت نیاز اصلاح شدند. نتایج مطالعات دفتری در برنامه ریزی و اجرای منظم برّرسیهای صحرایی استفاده می شود.
۳- ۲- معرفی پهنه بندی زمین لغزش به روش آنبالاگان
Anbalagan (1992) روش کمی را برای محاسبه خطر زمین لغزش در منطقه ای از هیمالیا ارائه نمود. در این روش در محدودههای همگن از نظر شیب و جهت شیب (واحدهای دامنهای)، پارامترهای سنگ شناسی، عوارض ساختاری، ریخت شناسی شیب، ارتفاع نسبی، کاربری و پوششگیاهی و شرایط آب زیرزمینی برداشت می شوند. ملاک امتیازدهی به گونه ای است که بیشترین امتیاز برای کلاس های سنگ شناسی۲، ویژگی ساختاری۲، ریخت شناسی و شیب ۲، ارتفاع نسبی۱، کاربری و پوشش گیاهی ۲ و شرایط آب زیرزمینی ۱ است. بنابراین بیشترین مقدار خطر بدست آمده که با جمع جبری مقادیر هر یک از گروه های یاد شده محاسبه می شود ۱۰و کمترین آن صفر خواهد بود. روش آنبالاگان توسط دیگر پژوهشگران مانند Turrini et al. (1994) در ایتالیا و Abolmasod & Stojkov (1994) در صربستان انجام تصحیحت محلی به کار گرفته شده است. این روش در ایران نیز توسط مهدوی فر و منتظرالقائم ۱۳۸۲ در البرز مرکزی در مقیاس ۱:۵۰۰۰۰ و ارومیه ای و امینی (۱۳۷۷) در مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰ مورد استفاده قرار گرفته است. (مهدوی فر، ۱۳۸۷)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ـ واحد بندی منطقه
روش های گوناگونی برای واحدبندی وجود دارند که در این بررسی روش واحدبندی دامنه ای انتخاب شده است. در این روش منطقه مورد بررسی به واحدهایی تقسیم می شود که مقدار و جهت شیب در آنها کم و بیش ثابتبوده و هر یک نماینده دامنه ای جداگانه هستند. بررسی واحدبندی دامنه ای در پهنه بندی خطر زمین لغزش این است که پایداری دامنه ای برای هر دمنه جداگانه ارزیابی می شود. برای بدست آوردن واحدهای دامنه ای، از روی هم اندازی دو نقشه شیب و جهت شیب در GIS استفاده شده است. بدین ترتیب ۸ واحد بدست آمده است.(همان)
شکل ۳-۲–نقشه منطقه بندی محدوده مورد مطالعه
۳-۲-۱ عوامل مؤثر در روش آنبالاگان
۱-سنگ شناسی
فرسایشپذیری یا پاسخ سنگها به فرایند هوازدگی و فرسایش مهمترین عوامل در تعیین وزن برای انواع سنگ شناسیها هستند. (Anbalagan, 1992) . سنگهایی از نوع کوارتزیت، آهک و گرانیت غیرهوازده به طور عموم سختو تودهای و مقاومتر بوده و شیبهایتند را تشکیل می دهند. در مقابل سنگهای رسوبی و تخریبی در برابر فرسایش و هوازدگی آسیب پذیرتر هستند. در مواد خاکی، نوع و سن، عوامل عمدهای در تعیین وزن ها بوده اند. آبرفتهای قدیمیتر عموماً تراکم خوب و مقاومت برشی زیادی دارند. مصالح جوان مانند واریزه عموماً سست بوده و مقاومت برشی پایینی دارند.
پس از بررسی های زمین شناسی سازندها در سه گروه رده بندی شده اند که گروه ۱مقاوم ترین گروه و گروه ۳ سست ترین سازند را تشکیل می دهد .
۲-ساختار
منظور از ساختار ارتباط ناپیوستگی
های، ساختاری با شیب می باشد (شریعت جعفری،۱۳۷۵ ص۱۷۱ ) در این ارتباط ۳ عامل ارزیابی می شوند :
میزان تطابق جهت شیب ناپیوستگی و یا راستای خط تقاطع در ناپیوستگی و جهت شیب دامنه
تفاوت مقدار شیب ناپیوستگی یا میدل خط تقاطع در ناپیوستگی و شیب دامنه
و مقدار شیب ناپیوستگی یا میل خط تقاطع در ناپیوستگی .
در شیبهای پوشیده از خاک، ستبرای برآورده شده پوشش خاکی مبنای تعیین وزن است. در اینجا منظور از ناپیوستگی، دو نوع خاص از ناپیوستگیهای منظم ساختاری شامل لایه بندی و درزه است. از این رو شکستگی با توجه به مقیاس بررسیها جزو ناپیوستگی ساختاری در نظر گرفته نشده است.
برای بررسی این عامل در ابتدا ایستگاههایی برای برداشت موقعیت ناپیوستگیها تعیین و سپس ویژگیهای ساختاری هر واحد دامنه ای با بهره گرفتن از ویژگیهای برداشت شده در ایستگاه درون یا نزدیک آن تهیه شده است. چنانچه یک دسته ناپیوستگی در واحد دامنهای موجود باشد شیب و امتداد آن و اگر دو دسته ناپیوستگی وجود داشته باشد راستا و میل خط حاصل از برخورد آنها ملاک قرار گرفته است. (مهدوی فر، ۱۳۸۷)
۳-ریخت شناسی شیب
زاویه شیب از عوامل اصلی گسیختگی دامنهها به شمار رفته و به صورت طبیعی و مصنوعی تغییر می نماید. عوامل اصلی مؤثر در افزایش زاویه شیب دامنه ها عبارتند از: برخاستگی و فرونشست زمین به سبب فعالیتهای زمینساختی با فرسایش، خاکریزی و خاک برداری و ایحاد تراشه برای احداث راه و تأسیسات. این عامل وضعیت تعادل مواد سازنده دامنهای را برهم زده و موجب بالارفتن تنش می شود (حائری و سمیعی، ۱۳۷۶). براساس جدول ۳-۱ شیب به ۵ گروه تقسیم می شود.
۴-ارتفاع نسبی
منظور از ارتفاعنسبی اختلافارتفاع موجود بین رأس دامنهها (خط الرأس ها) و کفدرهها (خط القعرها) است که تعیین آن در هر واحد دامنهای برای شناخت ناپایداری دامنهها اهمیت زیادی دارد. (Anbalagan, 1992). مقدار جابجایی مواد سطحی با شدت آب و یا شیب زمین بستگی دارد که خود این عوامل تابعی از پستی و بلندی زمین می باشد (معتمدی، ۱۳۷۴، ۲۱۱) در روش آنبالاگان کل منطقه مورد مطالعه براساس ارتفاع نسبی به ۳ گروه تقسیم می شوند : پستی و بلندی زیاد، متوسط و کم. (جدول ۴-۱ )
۵-کاربری و پوشش گیاهی
پوشش گیاهی یکی از شاخص هایی است که به طور غیرمستقیم در ناپایداری دامنهها اثر می گذارد. نواحی با پوشش گیاهی پرپشت و جنگلی ناپایدارتر هستند (Cook R.U , Doornkamp JC, 1990) تغییر کاربری زمین از جنگل به زمین زراعی یکی از عوامل تحریک کننده حرکات دامنه ای است همچنین احداث جاده در دامنه را می توان عامل دیگری در ناپایداری آنها محسوب کرد.
واحدهای مختلف کاربری زمین شامل زمین زراعی و منطقه مسکونی پرجمعیت، جنگل، پوشش گیاهی با تراکم متوسط، پوشش گیاهی پراکنده و زمین لم یزرع می باشد.
۶-آبهای زیرزمینی
کاهش مقاومت مواد، بر اثر هوازدگی و افزایش حجم، آماس پذیری، زدودن سیمان و نرم شدن مواد به وسیله افزایش آب ایجاد می شود (چورلی و همکاران، ۱۳۷۹، ۹۷)
در وضعیتی که منطقه فاقد نقشه سطح ایستابی باشد گاه براساس تیپ آب و هوا میزان نزولات جوی، امتیاز یکسانی در امتیازدهی واحدهای منطقه برای وضعیت آبهای زیرزمینی به کار می برند و نسبت به تهیه عامل مربوط اقدام نمی شود.
جدول ۳-۱گروه بندی عوامل مؤثر در زمین لغزش به روش آنبالگان
عامل موثر در ناپایدار | توصیف | گروه بندی عوامل | امتیاز |