ب)پس از جنگ جهانی اول ۶۹
پ)کنوانسیون های ژنو و پروتکل های الحاقی ۷۰
ج)تجزیه و تحلیل قواعد اصولی لازم الرعایه در جنگ های هوایی ۷۴
مبحث دوم : بی طرفی و جنایت جنگی در جنگ های هوایی ۸۷
گفتار اول:بیطرفی در جنگ هوایی ۸۷
الف)مفهوم بی طرفی در جنگ های هوایی ۸۷
ب)تاریخچه بی طرفی ۸۸
پ)احترام به حریم هوایی کشور بی طرف ۹۰
ج) قواعد حاکم به گذر هواپیماهای بی طرف از سرحدات متخاصم ۹۲
د) سایر حقوق و تکالیف کشورهای بی طرف: ۹۵
گفتاردوم:جنایت جنگی در جنگ های هوایی ۹۹
الف)مفهوم جنایت جنگی ۹۹
ب)جنایت جنگی در جنگ های هوایی ۱۰۰
نتیجه گیری ۱۰۳
پیشگفتار ۱۰۶
مبحث اول:جنگ هوایی علیه عراق و یوگسلاوی ۱۰۷
گفتار اول: جنگ های هوایی امریکاعلیه عراق ۱۰۷
عنوان صفحه
الف)هدف از حمله به عراق در دو جنگ خلیج فارس ۱۰۷
ب)بررسی ابعاد حقوقی حمله های هوایی به عراق ۱۰۷
گفتار دوم:حملات هوایی علیه یوگسلاوی ۱۱۳
الف)اهداف ناتو ازحمله به یوگسلاوی ۱۱۳
ب)بررسی ابعاد حقوقی حملات در جنگ یوگسلاوی ۱۱۳
مبحث دوم :حمله آمریکا علیه افغانستان، حملات هوایی عراق علیه ایران ۱۱۶
گفتار اول: جنگ آمریکا علیه افغانستان ۱۱۶
الف)هدف دولت آمریکا برای حمله به افغانستان ۱۱۶
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب)بررسی ابعاد حقوقی حملات به افقانستان ۱۱۷
گفتار دوم:حملات هوایی رژیم بعثی عراق علیه ایران ۱۲۲
الف)اهداف عراق از حمله به ایران ۱۲۲
ب)بررسی ابعاد حقوقی حملات هوایی عراق علیه ایران ۱۲۲
گفتار سوم:حمله رژیم صهیونیستی به غزه ۱۲۵
الف)هدف رژیم صهیونیستی از حمله اخیر به غزه: ۱۲۵
ب)بررسی ابعاد حقوقی آخرین حمله هوایی به غزه ۱۲۶
نتیجه گیری ۱۲۹
۱۳۰
۱۳۵
۱۴۴
فصل اول
مقدمه
در فرهنگ اصطلاحات حقوق بین الملل توسل به زور را به دو صورت مضیق و موسع تعریف کرده است.توسل به زور در مفهوم نخست،عبارت است از هر گونه عمل قهرآمیز که نتوان آن را اقدام نظامی قلمداد کرد.اما در مفهوم دوم کلیه تدابیر و عملیات نظامی از جمله جنگ را نیز شامل می شود[۱].
یکی از مهمترین مسایل حقوق بین الملل در ادوار مختلف تحریم جنگ و منع توسل به زور است چرا که جنگ و توسل به زور در جامعه بین المللی یکی از عوامل اساسی است که مخرب روابط، بین اعضای جامعه بین المللی بوده است و مانع زندگی مسالمت آمیز دولتها با یکدیگر می شود و نیاز به صلح و آرامش را که یکی از نیازهای ذاتی آدمی است با مخاطره رو به رو
می سازد از این رو شناخت جنگ و جلوگیری از ایجاد آن از دغدغه های حامیان حقوق بشر و صلح جهانی بوده است و این نیاز احساس می شد که باید به جنگ مفهومی حقوقی بخشیده شود تا شاید در زیر سایه حق و عدالت بتوان از شدت خشونت دولتهای درگیر در جنگ کاست. تلاش برای کاهش ایجاد جنگ و به حداقل رساندن آثار مخرب آن از زمان پیش از جامعه ملل رواج داشته که البته در دوران باستان طبیعتاً رنگ و بوی بسیار ضعیفی داشته است.
در قرون وسطا مسیحیت از عوامل وحدت در اروپا بود و این امر از شدت تنش ها می کاست و رواج دین اسلام از سوی دیگر که توسل به زور را تنها در راه خدمت به دین اسلام تحت عنوان جهاد مجاز تلقی و شرایطی برای آن تعریف می کرد از جمله اینکه باید امام یا نایب خاص او در جنگ حضور داشته باشد، نشانگر آن است که توسل به زور و جنگ و خون ریزی تا حدودی منع و محدود می شد.
دوران حیات جامعه ملل، مرحله تحول بسیار اساسی در مفهوم توسل به زور و تحریم جنگ تلقی می شود ومیثاق جامعه ملل، یک سند صلح بین المللی تلقی می شد که مفهوم اصلی آن لغو توسل به جنگ است که البته با توجه به اقتضاعات زمان محکومیت مطلق جنگ امکان پذیر نشد و محکومیت آن در برخی حالات من جمله زمانی که کشورهای طرف اختلاف بعد از حل اختلاف به روش حقوقی دستور مرجع قضایی را رعایت نکنند، زمان گزارش شورا به اتفاق آرا پذیرفته شود و البته مواردی دیگر.
آنچه که این نیاز را تا حدودی سامان می دهد، معاهده بریان کلوگ بود که در سال ۱۹۲۸میلادی توسط بریان فرانسوی و کلوک آمریکایی منعقد شد که ناظر بر ممنوعیت تمام عیار جنگ بود که بعد ها تا سال ۱۹۳۹ کشورهای زیادی به این معاهده ملحق شدند و در آن سال تعداد کشورها به ۶۳ کشور می رسید[۲]
در نهایت منشور سازمان ملل متحد است که در مقدمه خود آورده است «هدف اولیه و ضع و تدوین منشور را تصمیم ملل متحد به محفوظ نگه داشتن نسلهای آینده از بلای جنگ و …. قلمداد کرده است»و اقدامات گسترده ای برای تحقق این هدف اعمال کرده است.