“
نظام آموزش عالی کشورما نیز برای مواجهه با تنگناها و موانع نظام آموزش حضوری از قبیل پاسخگویی به نیازهای آموزشی این جمعیت در حال رشد و محدودیت منابع مالی از یک سو و لزوم همگامی با پیشرفتهای جهانی و ضرورت تحقق سواد اطلاعاتی از سوی دیگر، به دنبال به کارگیری یادگیری الکترونیکی است (ابراهیم زاده ،۲۰۰۷).
آموزش مجازی می تواند راه حل مناسبی برای رفع بسیاری از مشکلات آموزشی باشد. با بهره مندی از این نوع آموزش تعداد زیادی از علاقهمندان به تحصیلات دانشگاهی که به دلایل مختلف از حضور در کلاسهای دانشگاهی سنتی محروم هستند یا آنکه سن آنها یا گرفتاریهای شغلی و محدودیت های دیگر مانع ادامه تحصیل آنهاست، می تواند خلأ ناشی از این قبیل مشکلات را بدین طریق جبران نمایند و خارج از محدودیتهای زمانی و مکانی و بدون توجه به محل جغرافیایی خود فرصتهای یادگیری انعطافپذیری را در اختیار داشته باشند که به نوبه خود می تواند با نیازمندیهای جمعیت شاغل و توانمندیها و قابلیت های فردی دانشجویان انطباق بیشتری داشته باشد و باعث اعتمادبهنفس بیشتر و یادگیری مستقلتری در فراگیران شود(رضایی، ۱۳۸۰).
در ادامه روند توسعه یادگیری از راه دور و الکترونیکی، دانشگاه های مجازی نیز توسعه پیدا کرده و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود. علاوه بر تأسیس دانشگاه های مجازی، برخی دانشگاه های سنتی نیز دوره های مجازی برگزار میکنند و یا این که تبدیل به دانشگاه های مجازی میشوند(سیراگوسا،۲۰۰۵، به نقل از سراجی و همکاران، ۱۳۸۷). در کشور ایران، از سال ۱۳۸۰ به بعد بهتدریج دانشگاه های حضوری مانند دانشگاه شیراز، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علومپزشکی ایران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشگاه صنعتیشریف، دانشگاه علومحدیث و غیره دوره ها یا رشته های مجازی راه اندازی کرده اند. این مؤسسات و مراکز آموزش عالی با سرعت بالا و با بهره گرفتن از امکانات و تجهیزات کمتر و محدودتری نسبت به مؤسسات سنتی آموزش عالی گسترش پیدا میکنند. در حالیکه رشد کمی آنها روز به روز افزایش مییابد اما غفلت از کیفیت آموزش و خدماتی که این مؤسسات ارائه می دهند به خاطر توجه به توسعه کمی آنها تهدیدی جدی برای حیات آنها به شمار میرود و احتمال این میرود که متقاضیان و متولیان آنها با آموزش و خدمات با کیفیت پایین روبهرو شوند. توسعه و بقای این دانشگاهها علاوه بر مسائل زیرساختی و بودجه به کیفیت برنامه ها و دوره های آنها بستگی دارد.
روی آوردن به آموزشهای مجازی بدون تدوین خط مشی اصولی مانند پاگذاشتن در راهی پر پیچ و خم در شبی تاریک است .شکل نوین آموزشهای مجازی و برداشته شدن مرزها و محدودیت های آموزشی،ضمن افزودن بر اشتیاق مدیران آموزشی برای استفاده از این روش نوین،بر نگرانیها نیز افزوده است.عواملی چون ساختارهای مختلف سامانههای مدیریت فراگیران، اختلاف سلیقه در طراحی دروس الکترونیکی ،روش های متفاوت آزمون و ارزیابی،کاهش ارتباط فیزیکی بین معلم و فراگیر و نیز عدم توجه به حجم سرمایه گذاری و آمادگی نیروی انسانی برای پیاده سازی آموزشهای مجازی باعث شده که ضرورت مطالعه دقیق چالشهای به کارگیری و توسعه سیاستگذاری آموزشهای مجازی احساس شود (کاردان،فهیمی فر،۲۰۰۸).
یادگیری مشارکتی یکی از شیوه های مؤثر و کارامد در جهان است که با آثار آموزشی و پرورشی بسیار زیادی که دارد می تواند انگیزه لازم برای رشد علمی و اجتماعی یادگیرندگان را فراهم آورد و فراگیران را برای زندگی در وضعیت پیچیده و متغیر دنیای آینده آماده سازد. تلاش فزاینده و تعاملات سازنده مؤثر است و با ایجاد همبستگی مثبت و متقابل باعث افزایش خلاقیت، قدرت پردازش اطلاعات و تفکر سطح بالا در یادگیرندگان می شود.
دانشگاه علوم حدیث یکی از مراکزی است که برای اولین بار اقدام به برگزاری دوره های مجازی نموده است. این دانشگاه اقدام به تأسیس دانشکدهای تحت عنوان ″دانشگاه مجازی علوم حدیث″ نموده است. با توجه به سابقه این دانشکده که از اولین مراکزی است که اقدام به برگزاری دوره های مجازی نموده است این دانشکده نیز مانند سایر مؤسسات نیازمند ارزیابی روشهای تدریس است تا از این طریق بتوان عملکرد آن را به صورت واضح پیش روی متولیان و مشتریان قرار داد تا نتیجه و بازده کار بر همه آنها آشکار شود.
۱-۴ اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف اصلی پژوهش
تحلیل نحوه پرورش سطوح بالای یادگیری در محیط یادگیری الکترونیکی با تأکید بر کاربرد روش یادگیری مشارکتی
۱-۴-۲ اهداف فرعی پژوهش
-
- تبیین کاربرد روش یادگیری مشارکتی به عنوان شیوه تدریس مؤثر در آموزش الکترونیکی برای پرورش مهارت یادگیری در سطح تجزیه وتحلیل
-
- تبیین کاربرد روش یادگیری مشارکتی به عنوان شیوه تدریس مؤثر درآموزش الکترونیکی برای پرورش مهارت یادگیری در سطح ترکیب
- تبیین کاربرد روش یادگیری مشارکتی به عنوان شیوه تدریس مؤثر در آموزش الکترونیکی برای پرورش مهارت یادگیری در سطح قضاوت وارزشیابی
۱-۵ فرضیه های پژوهش
۱٫سطح توانمندی “تجزیه وتحلیل” دانشجویانی که به روش یادگیری مشارکتی آموزش دیدهاند با سایر دانشجویان تفاوت معنی داری دارد.
۲٫ سطح توانمندی “کاربرد” دانشجویانی که به روش یادگیری مشارکتی آموزش دیدهاند با سایر دانشجویان تفاوت معنی داری دارد.
۳٫سطح توانمندی “ارزشیابی و قضاوت” دانشجویانی که به روش یادگیری مشارکتی آموزش دیدهاند با سایر دانشجویان تفاوت معنی داری دارد.
۶-۱ مؤلفه های پژوهش
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
کاربستن [۱]
یادگیری در سطح کاربستن عبارت است از توانایی کاربرد اصول علمی، قضایا و دیگر مفاهیم انتزاعی(اندیشه های کلی، قواعد اجرایی، روش های کلی) در وضعیت و موقعیت مناسب و ویژه و عینی بدون اینکه هیچگونه راهحلی ارائه شود. در حقیقت، بکاربستن فراتر از فهمیدن است. در این سطح وقتی به فراگیر مسئله تازهای داده می شود، او مفاهیم انتزاعی مناسب آن را به کار میگیرد و مسئله را حل می کند، بیآنکه لازم باشد به او گفته شود از کدام مطلب انتزاعی درست استفاده کند.
در پژوهش حاضر سطح توانمندی “بکاربستن ” در دانشجویان از طریق ارائه پاسخ ایشان به سؤالاتی مانند:
کتاب جامع چه کتابی است؟ کتابی را برگزینید و ویژگیهای کتاب جامع را در آن جستجو نمایید.
تحلیل[۲]
“