۵- تبیین و بررسی دادهها
۶- تحلیل یافتهها
۷- نتیجهگیری
۱-۹- قلمرو تحقیق:
کتاب کشف المحجوب قرن چهارم و پنجم هجری میباشد.
۱-۱۰ جامعهآماری و حجم نمونه:
در پژوهش حاضر، کتاب کشف المحجوب تالیف ابوالحسن علی بن عثمان الجلابی هجویری (۱۱۵۴صفحه) به مقدمه، متن، تعلیقات و توضیحات به تصحیح دکتر محمود عابدی تحلیل و بررسی خواهد شد.
۱-۱۱ محدودیت و مشکلات پژوهش :
با توجه به منابع متعدد جامعهشناسی ادبیات و دسترسی به کتابخانهها و مراکز علمی معتبر مشکل خاصی نداشتم.
نهاد دین
خرقه
سماع
تصوف در قرن پنجم
مطالعات نظری
جامعهشناسی
ادبیات
جامعهشناسی ادبیات
رسالت ادبیات
کتاب کشف المحجوب
هجویری غزنوی
اجتماعیات در ادبیات فارسی
پیشینه و نظریات
انوع
ارزش عرفانی
ارزش ادبی
ارزش اجتماعی
کارکرد گرایی
تضاد
کنش اجتماعی
آفرینش ادبی
محتوای ادبی
پدیده ادبی
فرهنگ
شخصیت
ساختار اجتماعی
فصل دوم:
مطالعات نظری
مقدمه
جامعهشناسی عبارت است از مطالعه رفتار و کردار آدمی از یک طرف و چگونگی تاثیر مناسبات متقابل افراد بشر از طرف دیگر، یکی از ابزارهای برقراری این مناسبات زبان است، که خود یک نهاد اجتماعی است و کار کردهای متفاوتی دارد، یکی از مهمترین آنها نگارش و ثبت وقایع است … و به طور کلی جنبه نوشتاری زبان است که ادبیات هر جامعهای را شکل می دهد. ادبیات به واقع خود منعکس کننده شکل ویژه زندگانی و فر هنگ هر جامعه است. علم مطالعه فرهنگ و جامعه و … در ادبیات، جامعه شناسی ادبیات است که شاخهای از جامعهشناسی است و سعی دارد تا پیوندهای این نهاد اجتماعی را با روش علمی با دیگر جنبههای زندگی اجتماعی مورد بررسی و تبیین قرار دهد.
و به بررسی انواع مختلف نمود ادبیات در جامعه و جامعه در ادبیات هر دوره بپردازد.
کتاب کشف المحجوب به تألیف: ابوالحسن علی بن عثمان الجلابی هجویری غزنوی، جلابی در قرن پنجم نگارش یافته که به شرح حال خود و صوفیان و دراویش نامدار قرن چهارم و پنجم هجری پرداخته است و در خلال بحثهای متعدد کتاب نمود قرن چهارم و پنجم از جمله سیاست، اوضاع دین، اوضاع اجتماعی و … به خوبی مشهود است. همچنین هجویری جامعه عصر خود را با آوردن حکایتها و داستانها به تصویر کشیده است.
در این فصل ابتدا به بیان علم جامعهشناسی و نظریه های مطرح شده در آن، توصیف ادبیات و رسالت آن همچنین به تعریف علم جامعهشناسی ادبیات و بیان نظریههای موجود و توصیف انواع آن خواهیم پرداخت. گفتاری در باب شرح حال و معرفی هجویری خواهیم داشت پس به معرفی کتاب کشف المحجوب ازجنبههای عرفانی، ادبی و دینی… و همچنین معرفی مؤلف کتاب هجویری غزنوی جلابی خواهیم پرداخت.
۲-۱ جامعهشناسی
جامعهشناسی را میتوان مطالعه علمی زندگی گروه های انسانی تعریف کرد. از آنجا که انسانیت انسان از طریق زندگی اجتماعی به دست میآید، شخصیت و رفتار آدمی در درون جامعه انسانی رشد و توسعه مییابد، تمام زندگی ما از خوشیها و ناخوشیها، خندهها، گریه ها، افتادن ها و خاستنها عشقها، افسردگیها، جنگها و صلحها و همه و همه در جامعه است که شکل میگیرد و همه شرح حال زندگی ما انسانهاست و بالاخره جامعه است که به زندگی ما محتوا، جهت و معنا میبخشد. جامعه محصول گردآمدن انسانها و کنشهای متقابل میان آنها است که با هم زندگی میکنند و در رسیدن به هدف معینی با یکدیگر همکاری دارند به علاوه معیارها و مقرراتی ساده یا پیچیده بر روابط عادی آنها حاکم است و نهادها و سازمانهایی، تداوم و پایداری اجتماعی آنان را تأمین می کند. در واقع جامعه گروه بسیار وسیع و پردوامی است مرکب از تعداد زیادی زن و مرد که وجوه اشتراک فراوانی دارند و برای بقا و تداوم خود همکاری می کنند و سازمانهای متعددی به وجود می آورند. (ستوده،۱۳۸۱: ۲۱)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در این صورت موضوع جامعه سازمانهای اجتماعی است. جامعهشناس وظیفه دارد که جریان فراهم آمدن و دگرگون شدن و در شکستن سازمانهای متفاوت جامعه را دنبال کند و علل تحول و تطور آنها را دریابد و قوانین را که بر آنها حاکماند کشف نماید: (همان:۱۲)
واژه جامعه شناسی از ابداعات (آگوست کنت) فیلسوف فرانسوی نیمه اول قرن نوزدهم است، اما به خوبی میدانیم که جامعهشناسی یک مرتبه به وجود نیامده بلکه به تدریج شکل گرفته است و از سالها و قرنها قبل بنیان آن توسط کسانی چون: سوفسطائیان، سقراط، افلاطون، ارسطو، سنت اگوستین، فارابی، ابن خلدون و … به وجود آمده بود و اینان بودند که افکار را به سوی مطالعه زندگی اجتماعی هدایت کردند. در ایران نیز دکتر صدیق در واقع بنیان گذار جامعهشناسی در دانشگاه تهران بودند و به قول آقای دکتر امیرحسین آریانپور مفهوم و کلمه جامعه شناسی به وسیله آن استاد زنده یاد به ایران آورده شد و نخستین کتاب منظم جامعهشناسی به زبان فارسی و یا به قول آقای دکتر یحیی مهدوی (علم الاجتماع) توسط ایشان انتشار یافت(سلیم، ۱۳۷۷:۱۱) گروهی از جامعه شناسان جامعه را بر مبنای کلیت آن و نحوه آن در تاریخ مورد مطالعه قرار میدهند از جمله اگوست کنت جامعه شناسی را این طور تعریف می کند: «جامعه شناسی علم قوانین کلی پدیدههای اجتماعی میباشد که خود حاصل عمل تاریخی و واقعیات اجتماعی پیچیدهای است» که به صورت کلی اخذ شده و به صورت یک سیستم کلی از قوانین درآمده است. (قرائی،۱۳۸۹:۱۳)
گروهی دیگر بیشتر به واقعیت روابط موجود میان افراد وگروه توجه دارند و به حرکت تاریخی و قوانین کلی حاکم بر آن کمتر توجه میکنند آنها جامعهشناسی را علم بررسی مناسبات و روابط اجتماعی میدانند. چنانچه ساموئل کنیگ در تعریف جامعهشناسی میگوید: «جامعهشناسی عبارت است از مطالعه رفتار و کردار آدمی از یک طرف و چگونگی مناسبات متقابل افراد بشر از طرف دیگر» «و یا آلبیون اسمال میگوید: «جامعهشناسی کنشهای متقابل اجتماعی را بررسی می کند» یا «جامعه شناسی یعنی علم روابط اجماعی، هم رفتار در گروه و هم در جامعه. (همان: ۱۴)
گروهی بر مطالعه، نظام اجتماعی و نهادهای جامعه تاکید میورزند و در حقیقت برای امور اجتماعی نوعی اصالت قائل هستند. دورکیم جامعهشناسی را «علم نهادهای اجتماعی و چگونگی تکوین و عمل آنها تعریف میکند به نظر دورکیم «نهادهای اجتماعی مجموعه اعمال و افکاری هستند که فرد آنها را ساخته و پرداخته و در برابر خود مییابد و آنها خود را کم و بیش بر افراد تحمیل می کنند». به نظر او واقعه اجتماعی (پدیدههای اجتماعی) هر گونه شیوه عملی ثابت شده یا ثابت نشده است که قادر است از خارج فرد را مجبور سازد او میگوید «جامعهشناسی ضمیمه هیچ علم دیگری نیست بلکه مستقل است او «واقعیت اجتماعی» را مانند شی تلقی کرده و معتقد است که (واقعیت اجتماعی ) (پدیده های اجتماعی) را نمیتوان جز با واقعیت اجتماعی دیگری تبیین کرد.» (همان:۱۵)