ضمیرروشن (۱۳۷۲) پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش کارکنان کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی در مورد کامپیوتری کردن فعالیتهای کتابخانه” انجام داد. در این پژوهش نگرش کارکنان کتابخانههای مرکزی ۱۰ دانشگاه بزرگ علوم پزشکی کشور، در ارتباط با مکانیزه شدن فعالیتهای کتابخانه، مورد سنجش قرار گرفت. از مجموع کل افراد جامعهی مورد مطالعه، تعداد ۸۳ نفر از کارکنان پرسشنامهی استفاده شده در پژوهش را پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که نگرش کارکنان نسبت به کامپیوتری شدن فعالیتهای کتابخانه مثبت بود. همچنین بین متغیرهای مدرک تحصیلی و سابقهی آموزش کامپیوتری کارکنان با نگرش آنها رابطه معناداری وجود داشت،
در حالی که بین نگرش کارکنان نسبت به کامپیوتری شدن فعالیتهای کتابخانه و متغیرهای سن و سابقهی کار آنان رابطهای وجود نداشت.
فرهادی (۱۳۷۸) در پژوهشی با عنوان “بررسی وضعیت موجود کتابخانههای دانشگاهی شیراز و نگرش کتابداران دربارهی کاربرد فناوریهای اطلاعاتی در کتابخانه"، به بررسی و مقایسهی نگرش کتابداران دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز و همچنین بررسی ارتباط میان نگرش کتابداران و سه متغیرِ میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و جنسیت ازطریق پرسشنامه پرداخت. وی به این نتیجه رسید که بیش از۷۰% کتابداران نگرش مثبتی نسبت به فناوریهای اطلاعاتی دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان تحصیلات و رشته تحصیلی کتابداران با نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوری در کتابخانه رابطه معناداری وجود دارد، در حالی که بین جنسیت و نگرش کتابداران نسبت به فناوری هیچگونه رابطه معناداری وجود ندارد.
مصطفایی (۱۳۷۹) پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش کارکنان و کتابداران کتابخانههای مرکزی دانشگاههای اصفهان، شهید چمران اهواز، شهید باهنر کرمان و شیراز پیرامون خودکارسازی فعالیتها” انجام داد. بخشی از پژوهش به بررسی رابطه میان نگرش کارکنان با عواملی همچون سن، جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقهی آموزش علوم رایانه ای و سابقهی کار در کتابخانه اختصاص یافت. نتایج نشان داد که از کل جامعهی آماری تعداد ۸۱ نفر (۸/۹۸%) از کتابداران موافق خودکارسازی فعالیتهای کتابخانهای بودند. همچنین وی میان نگرش کتابداران کتابخانههای مورد بررسی با سن، جنسیت و سابقهی کار آنها رابطه معناداری نیافت، در حالی که یافته های پژوهش اشاره به معنی دار بودن رابطه میان رشته تحصیلی، میزان تحصیلات و سابقهی آموزش علوم رایانه ای با نگرش کتابداران داشت.
زکی (۱۳۸۴) پژوهشی تحت عنوان “نگرش دانشبران آموزشگاههای کامپیوتر شهر اصفهان به کامپیوتر و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن” انجام داد. وی با بهره گرفتن از پرسشنامه، به سنجش چهار مؤلفهی حس اطمینان، احساس به برقراری ارتباط، اضطراب و حس سودمندی نسبت به رایانه در ۳۰۰ دانشبرِ زن و مرد آموزشگاههای رایانه شهر اصفهان پرداخت. نتایج پژوهش بیانگر این بود که تفاوت معناداری در نگرش به رایانه، در بین زنان و مردان و نیز مجردان و متأهلان وجود ندارد. همچنین بین شغل و سطح تحصیلات با نگرش به رایانه رابطه معناداری وجود ندارد، در حالی که بین سن، کار با رایانه در خانه و تجربهی استفاده از رایانه و نگرش نسبت به رایانه، وجود دارد.
رسولی آذر و صدیقی (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش کارشناسان فنی مدیریت جهاد کشاورزی نسبت به فناوری اطلاعات (مطالعه موردی در شهرستان مهاباد)” با بهره گرفتن از پرسشنامه به بررسی نگرش ۶۰ نفر از کارشناسان فنی مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان مهاباد نسبت به فناوری اطلاعات پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که نگرش ۵۸% پاسخگویان، در مورد اهمیت فناوری اطلاعات در سطوح “عالی” و “خوب” بوده است .همچنین از نظر میزان به کارگیری و استفاده از فناوری اطلاعات تنها ۳۵% از پاسخگویان در سطوح “عالی” و “خوب” بودند. در این مطالعه بین نگرش افراد نسبت به فناوری اطلاعات با سن و سابقه کار آنان رابطه معنادار منفی، و بین سابقهی استفاده و متوسط تعداد ساعات هفتگی استفاده از اینترنت با نگرش آنها، رابطه معنادار مثبتی وجود داشت.
فلاححقیقی، شعبانعلی فمی، اسدی، و بیژنی (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان “تحلیل نگرش کارگزاران ترویج کشاورزی نسبت به کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان گیلان” با بهره گرفتن از پرسشنامه به بررسی نگرش ۲۰۳ نفر از کارگزاران ترویج کشاورزی استان گیلان نسبت به فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداختند. نتایج نشان داد که از کل افراد مورد مطالعه، ۷/۶۵% دارای نگرشی مثبت، ۳/۱۸% دارای نگرشی خنثی و ۱۶% دارای نگرشی منفی نسبت به کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات بودند. همچنین بین سن و میزان تحصیلات با نگرش نسبت به فناوری اطلاعات و ارتباطات، رابطه معناداری وجود نداشت، در حالی که رابطه میان نگرش و میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیتهای ترویج کشاورزی رابطه مثبت و معنیداری بود.
فلکی و دیگران (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش کارشناسان ترویج کشاورزی در زمینه به کارگیری فناوری اطلاعات در نظام ترویج کشاورزی ایران” با بهره گرفتن از پرسشنامه به بررسی نگرش ۲۴۱ نفر از کارشناسان ترویج در مورد استفاده از فناوری اطلاعات در نظام ترویج کشاورزی ایران پرداختند. نتایج نشان داد که بین سن و متغیر نگرش رابطه منفی و معناداری وجود دارد، و بین میزان آشنایی با رایانه و اینترنت، میزان به کارگیری رایانه و تسلط به زبان انگلیسی با متغیر نگرش رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین زنان نگرش مثبتتری نسبت به مردان در زمینهی استفاده از فناوری اطلاعات داشتند.
مشتاقی لارگانی، قربانی، و رضاییان (۱۳۸۷) پژوهشی با عنوان “اعتباریابی فرم فارسی مقیاس نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش میان معلمان مقطع متوسطه شهر اصفهان” انجام دادند. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک مقیاس اندازه گیری نگرش نسبت به کاربرد فناوری در آموزش بود. به همین منظور از میان جامعه آماری، که کلیهی معلمان مقطع متوسطه شهر اصفهان را شامل
میشد، ۳۱۱ نفر (۱۶۰ زن و ۱۵۱ مرد) به روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، ترجمهی فارسی مقیاس نگرش نسبت به کاربرد فناوری در آموزش بود. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که در کل، معلمان نگرش مثبتی نسبت به کاربرد فناوری داشتند، ولی معلمان هنرستان نسبت به دیگر همکاران دبیرستانی خود نگرش مثبتتری داشتند. همچنین نتایج حاکی از این بود که بین نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوری و متغیر جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد.
زارع داراب (۱۳۸۸) در پایاننامهی خود با عنوان “بررسی نگرش کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی شهر تبریز در مورد کاربرد فناوری اطلاعات در کتابخانهها” با بهره گرفتن از پرسشنامهای
محقق ساخته، به بررسی رابطه بین جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و میزان سابقهی کاری با نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات در کتابخانهها پرداخت. نتایج پژوهش به مثبت بودن نگرش کتابداران در مورد کاربرد فناوری اطلاعات در کتابخانهها اشاره داشت. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از این بود که هیچگونه رابطه معناداری بین متغیرهای فوق با نگرش کتابداران در مورد کاربرد فناوری اطلاعات در کتابخانهها وجود ندارد.
کرانی، شعبانعلی فمی، رضوانفر، و قاسمی (۱۳۸۸) پژوهشی تحت عنوان “بررسی نگرش دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات در شغل کشاورزی” انجام دادند. در این پژوهش نگرش ۲۱۸ دانشجو نسبت به کاربرد فناوری اطلاعات در شغل کشاورزی با بهره گرفتن از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ۸/۹۶% از دانشجویان، دارای نگرشی مثبت نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات بودند. نتایج حاصل از همبستگی نشان داد که بین نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و متغیرهای میزان استفاده از اینترنت، و میزان مهارت کاربری رایانه و اینترنت رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش مشخص شد که بین نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات با متغیرهای جنسیت و مقطع تحصیلی، رابطه معناداری وجود دارد.
علیبیگی و پورجاوید (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش رایانه ای کارشناسان ترویج شرکتهای خدمات مشاورهای شهرستان کرمانشاه” انجام دادند. پژوهش از نوع پیمایشی بود و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه انجام شد. نتایج نشان داد که در کل، افراد نگرش مثبتی نسبت به رایانه داشتند. همچنین بین دو متغیر تجربهی رایانه ای و میزان استفاده از رایانه با متغیر نگرش نسبت به رایانه رابطه معنادار مثبتی یافت شد.
مختاری نوری، زهری، یغمایی، عبادی، و یولد اشخان (۱۳۸۹) پژوهشی تحت عنوان “مطالعه
ارتباط عوامل مؤثر بر استفاده از اینترنت با تمایل به به کارگیری آن در اعضای هیأت علمی بر اساس تئوری رفتار منطقی"، انجام دادند. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. جامعهی مورد مطالعه در این پژوهش، اعضای هیأت علمی دانشکده پرستاری یکی از دانشگاههای علوم پزشکی تهران بود. پژوهشگران دریافتند که ۲۸% افراد نگرشی “خوب” و ۷۲% آنها نگرشی “متوسط” به استفاده از اینترنت دارند. همچنین نتایج نشان داد که مردان نسبت به زنان نگرش مثبتتری به استفاده از اینترنت دارند. در نهایت اینکه بین متغیرهای میزان تحصیلات و سابقهی کار بالینی با نگرش جامعهی مورد مطالعه نسبت به استفاده از اینترنت رابطه معنادار مثبتی وجود داشت.
ذاکری، حاجی خواجهلو، افرایی، و زنگوئی (۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان “بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای آموزشی در فرایند تدریس” انجام دادند. این پژوهشگران با بهره گرفتن از پرسشنامهای محقق ساخته، به بررسی نگرش معلمان مقطع متوسطه شهر سبزوار نسبت به کاربرد فناوریهای آموزشی در امر تدریس پرداختند. از بین کلیهی معلمان مقطع متوسطه این شهر، تعداد ۳۳۰ نفر به روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای انتخاب شدند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که این معلمان، نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرایند تدریس نگرش مثبتی داشتند.
همچنین نتایج نشان دهندهی این امر بود که میان نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرایند تدریس با سابقهی تدریس آنها، رابطه معناداری وجود دارد، در حالی که بین نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای نوین با متغیرهای جنسیت و میزان تحصیلات، رابطه معناداری یافت نشد.
صفدری و دیگران (۱۳۹۰) پژوهش خود را با عنوان “بررسی عوامل انسانی مؤثر در به کارگیری
فناوری اطلاعات توسط مدیران میانی دانشگاه علوم پزشکی تهران” ارائه کردند. هدف آنها از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل فردی مانند برداشتها و نگرشها نسبت به فناوری اطلاعات و هم
چنین ویژگیهایی بود که بر میزان پذیرش و استفادهی این افراد از فناورهای اطلاعاتی تأثیر
میگذارند. پرسشنامهی مربوط به این پژوهش بین ۱۱۰ نفر از مدیران دانشگاه علوم پزشکی تهران توزیع شد. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که هر چقدر که افراد درک بیشتری از مزایا و قابلیتهای فناوری اطلاعات داشته باشند، نگرش مثبتتر و درنتیجه اعتماد به نفس بیشتری برای استفاده از فناوری اطلاعات دارند. بین آموزش در زمینه فناوری اطلاعات و به کارگیری آن، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت، بدین معنی که هر چه افراد قبل از اجرا و پیادهسازی فناوری اطلاعات، آموزشهای لازم را ببینند تمایل و نگرش مثبتتری به پذیرش فناوریهای اطلاعاتی پیدا خواهند کرد. همچنین مشخص شد که هر چه نگرش افراد مثبتتر باشد، آنها در تصمیمشان برای استفاده از فناوری اطلاعات مصممترند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عطاردی و سعیدی رضوانی (۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان “تبیین عوامل مؤثر بر نگرش به کامپیوتر در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد” انجام دادند. روش پژوهش پیمایشی بود و پژوهشگران جهت جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس نگرش نسبت به رایانه استفاده کردند. نتایج نشان داد که بین سابقه شرکت در کلاسهای آموزشی با نگرش کلی نسبت به رایانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. طبق نتایج این پژوهش میان جنسیت و نگرش نسبت به رایانه رابطه معناداری مشاهده نشد.
اسفندیاری مقدم، دهقانی، سهدهی، نعمتی انارکی، و حسنزاده (۱۳۹۱) در مقالهای با عنوان “دیدگاه مدیران کتابخانههای بیمارستانهای آموزشی نسبت به جایگاه فناوری اطلاعات در این کتابخانهها: یک مطالعه تطبیقی"، به بررسی و مقایسهی دیدگاه مدیران کتابخانههای بیمارستانهای آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی نسبت به جایگاه فناوری اطلاعات در کتابخانهها پرداختند. پژوهشگران جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز خود، ۴۰ پرسشنامه را بین این مدیران پخش کردند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که ۵/۱۲% از مدیران دانشگاه تهران، ۶/۱۵% از مدیران دانشگاه ایران و ۲۵% از مدیران دانشگاه شهید بهشتی به میزان “بسیار زیاد” با
به کارگیری و توسعه فناوری اطلاعات و ابزارهای آن موافق بودند. ۷/۹۳% از مدیران هر سه کتابخانهی بیمارستانی، استفاده از فناوری اطلاعات را امری ضروری میدانستند و در کل ۷/۹۰% از مدیران هر سه دانشگاه به میزان “بسیار زیاد” و “زیاد"، نگرشی مثبت نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای آن در ارائه خدمات به کاربران داشتند.
محمدی، ایزدی، و صالحی (۱۳۹۲) پژوهشی جهت بررسی نگرش مربیان تیمهای ملی ایران نسبت به کاربرد علم و فناوری اطلاعات در ورزش انجام دادند. بدین منظور ۱۳۹ نفر از مربیان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامهی استاندارد نقش فناوری اطلاعات در ورزش پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که نگرشها نسبت به فناوری اطلاعات بسیار مثبت است. تفاوت معناداری بین دیدگاه های مربیان زن و مرد نسبت به فناوری، یافت نشد.
زکی (۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان “اعتباریابی پرسشنامه نگرش به اینترنت در نمونهای منتخب از دانشجویان"، به روش پیمایشی انجام داد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه نگرش به اینترنت جونز و کلارک[۷۷](۱۹۹۴) بود. نتایج پژوهش بیانگر این بود که تفاوت معناداری در نگرش به اینترنت بر حسب جنسیت و همچنین مقطع تحصیلی وجود ندارد.
۲-۳-۳٫ جمعبندی پیشینهها
بررسی پیشینهها نشان میدهد که پژوهشهایی در داخل و خارج از ایران و با اهدافی متفاوت، به مطالعهی نگرش به فناوری اطلاعات و عوامل فردی مؤثر بر آن، اختصاص یافته است. تقریباً تمام نتایج پژوهشهای انجام شده در باب این موضوع، از این نکته حکایت دارد که افراد از نگرشی مثبت نسبت به رایانه، اینترنت و دیگر فناوریهای نوین اطلاعاتی برخوردار هستند. اما در مورد عوامل فردی مؤثر بر نگرش افراد، پژوهشها نتایج متفاوتی را نشان میدهند. با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی در مورد نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات انجام نشده است، پژوهش حاضر، میتواند پژوهشی نو، و یافته های حاصل از آن کمکی برای مدیران کتابخانههای عمومی خوزستان، جهت سرمایهگذاری در باب فناوریهای اطلاعاتی باشد
فصل سوم
روششناسی پژوهش
۳-۱٫ مقدمه
#
در این فصل بخشهای مربوط به روششناسی پژوهش شامل روش پژوهش، جامعه و نمونه پژوهش، روش نمونهگیری، ابزار گردآوری داده ها، و ابزار و روش تجزیه و تحلیل داده ها ارائه
میشود. در ابتدا ضمن توضیحی در مورد روش پژوهش و نوع پژوهش به ارائه اطلاعاتی در ارتباط با جامعهی آماری، حجم نمونه و شیوهی نمونهگیری میپردازیم. در مرحله بعدی به ابزار گردآوری دادهها و فرآیندهای مورد نظر برای گردآوری دادهها پرداخته خواهد شد.
۳-۲٫ روش پژوهش
پژوهش حاضر، به روش پیمایشی از نوع توصیفی- همبستگی انجام شده است. در چنین مطالعاتی پژوهشگر به دنبال بررسی رابطه احتمالی میان متغیرهای مورد مطالعه است. پیمایش روشی برای به دست آوردن اطلاعاتی دربارهی دیدگاه ها، باورها، نظرات، رفتارها یا مشخصات گروهی از اعضای یک جامعهی آماری از راه انجام تحقیق است.
۳-۳٫ جامعه آماری پژوهش
جامعهی پژوهش حاضر شامل کلیهی کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی استان خوزستان است، که طبق آمار ارائه شده از نهاد کتابخانههای عمومی استان خوزستان، تعداد ۳۳۴ نفر بود.
۳-۴٫ نمونه آماری و روش نمونهگیری
در این پژوهش از جدول کرجسی و مورگان جهت تعیین نمونه استفاده شد. تعداد کل کتابداران ۳۳۴ نفر بود که بر طبق این جدول تعداد ۱۷۹ نفر به عنوان نمونهی پژوهش در نظر گرفته شدند. به منظور انجام پژوهش، بر اساس روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای تعداد ۱۷۹ پرسشنامه در میان کتابداران عمومی استان خوزستان توزیع گردید که از این تعداد، ۱۴۵ پرسشنامه )معادل ۸۱ درصد) بازگشت داده شد.
#
در جدول ۳-۱ فراوانی و درصد فراوانی کتابداران هر شهرستان برای شرکت در پژوهش نشان داده شده است.
جدول ۳-۱٫ فراوانی و درصد فراوانی کتابداران هر شهرستان و شرکتکننده در نمونه پژوهش
شهرستان | تعداد افراد جامعه |