أیذهب مدحی و المحبین ضائعا
و ما المدح فی ذات الاله بضائع
فأنت الذی اعطیت اذ انت راکع
فدتک نفوس القوم یا خیر راکع[۱۴۵]
نحویون بیان کردهاند علامت واو حالیه این است که بتوان به جای آن اذ ظرفیه قرار داد[۱۴۶]. در بیت اخیر نیز به جای «و انت» «اذ انت» آمده است که با معنای حالیت موافق است، زیرا چنین معنا میشود: عطا کردی زمانی که راکع بودی.
۵٫متبادر به ذهن از شبیه این جملات؛ مانند «رأیت زیدا و هو راکب» حالیه بودن است و تبادر نیز دلیل بر حقیقت میباشد[۱۴۷].
معنای حقیقی رکوع:
لغویون بسیاری تصریح کردهاند معنای حقیقی رکوع انحنا میباشد. در نخستین لغت نامه نوشته شده؛ یعنی العین نیز خم شدن و انحنا معنا شده است. زمخشری در اساس البلاغه که به منظور مشخص کردن معانی حقیقی از مجازی تالیف کرده است، رکوع را به انحنا معنا میکند[۱۴۸].
مؤلفین تاج العروس[۱۴۹] و مجمع البحرین[۱۵۰] انحنا را معنای حقیقی رکوع میدانند.
ابن فارس، مینویسد: «رکع» دلالت بر انحنا در انسان و غیر او میکند به هر منحنی راکع گفته میشود و رکوع در نماز نیز از همین باب است.[۱۵۱]
راغب اصفهانی هم رکوع را به انحنا معنا میکند[۱۵۲]. فیومی مینویسد رکع رکوعا: انحنی و به پیر مردی که از کهولت سن خمیده شده است، رکع الشیخ گفته میشود[۱۵۳].
بنابر این؛ معنای حقیقی رکوع پایین آوردن سر به نحو مخصوص است که در شرع نیز به همان معنا به کار میرود و از این رو استعمال آن در معنای تواضع مجاز است[۱۵۴] و جایز نیست بدون قرینه در این معنا به کار گرفته شود.
در آیه ولایت هیچ قرینه ای بر این که رکوع در معنای مجازی تواضع به کار رفته است وجود ندارد پس در معنای حقیقی خود استعمال شده است.
پس، اولا؛ و هم راکعون حال از فاعل یؤتون میباشد و ثانیا؛ رکوع در معنای حقیقی خود استعمال شده است.
۴-۳-۱-۱-۲٫ علت جمع به کار رفتن:
اما این که چرا برای مفرد از لفظ جمع استفاده شده است، در پاسخ آن به نکات زیر میتوان اشاره نمود:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱٫این اشکال و اعتراض تنها متوجه این آیه نیست، در قرآن کریم و احادیث نبوی موارد بسیاری وجود دارد که در آنها برای مفرد از صیغههای جمع استفاده شده است که از میان آنها میتوان به آیه مباهله اشاره کرد که برای حضرت علیA لفظ جمع «انفسکم» و برای حضرت فاطمه زهراI لفظ جمع «نسائکم» به کار رفته است و موارد بسیار دیگری که مفسرین به آن اشاره نمودهاند. علامه امینی در کتاب الغدیر حدود ۲۰ آیه را نام میبرد که در آنها برای مفرد صیغه جمع به کار رفته است.[۱۵۵]
- زمخشری در تفسیر ادبی و بلاغی کشاف در علت این امر میگوید:
به علت ترغیب مردم به انجام دادن چنین عملی جمع آورده شده است تا به مردم تذکر داده شود که ویژگی مؤمن چنین است که باید این گونه به عمل نیک حریص باشد و در آن تاخیر روا نداند، حتی اگر در حال نماز خواندن باشد، این بر و احسان خود را تا تمام شدن نماز هم به تاخیر نیندازد»[۱۵۶].
- علامه طبرسی نیز اعتقاد دارد که «به خاطر تفخیم و تعظیم حضرت امیر المؤمنینA لفظ جمع برحضرت اطلاق شده است و اطلاق لفظ جمع بر مفرد به علت تعظیم، امر رایجی در میان اهل لغت است و به سبب وضوح و روشنی نیازی به استدلال ندارد»[۱۵۷].
- هم چنین، بنابر روایاتی که در منابع شیعه وجود دارد[۱۵۸]، این آیه، امامت همه ائمهF را اثبات میکند و در واقع به «امامت عامه» مربوط میشود واختصاص به حضرت علیA ندارد و لذا به کار رفتن صیغه جمع بر طبق اصل و قاعده میباشد.
- سیوطی در کتاب المزهر آورده است: «مخاطب قرار دادن مفرد به لفظ جمع از سنن عرب است؛ مثلا به مردی که داری مقام و منزلت است، گفته میشود: در کار من نظری نمایید و آیه «رب ارجعون» نیز از همین باب است»[۱۵۹].
۲-۲٫ فصل نهم:
آیه اولی الامر
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَطِیعُوا اللهَ وَ اطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الأَمرِ مِنکُم فَإن تَنازَعتمُ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ اِن کُنتُم تُؤمِنُونَ بِاللهِ وَ الیَومِ الآخِرِ ذلِکَ خَیرُ لَکُم وَ أحسَن تَأوِیلاً»[۱۶۰].
یکی دیگر از آیاتی که به نظر محقق طوسی بر امامت بلافصل حضرت علیA پس از رسول خدا۶ دلالت دارد، آیه اولی الامر است. خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی الامر را و هر گاه در چیزی نزاع داشتید آن را به خدا و پیامبر باز گردانید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید».
خداوند در این آیه میفرماید از اولی الامر اطاعت و تبعیت کنید و چون غیر معصوم اولویتی برای اطاعت کردن ندارد، از این رو مراد از اولی الامر معصوم است و به اتفاق غیر علیA – از کسانی که ادعای امامت آنها پس از رسول خدا۶ مطرح است- معصوم نیست، بنابراین، حضرت علی پس از رسول خدا باید تبعیت شود[۱۶۱].
قیاسی که در استدلال فوق از آن استفاده شده است، قیاس مرکب مفصول است که شکل منطقی آن چنین است:
مقدمه اول: خداوند در این آیه به اطاعت مطلق از اولی الامر فرمان داده است.
مقدمه دوم: اولی الامر معصومین هستند؛ زیرا عقلا قبیح است که خداوند به اطاعت مطلق از غیر معصوم امر کند.
مقدمه سوم: پس از پیامبر اکرم۶ فقط حضرت علیA معصوم است.
نتیجه: خداوند در این آیه به اطاعت مطلق از حضرت علیA امر کرده است.
۱-۲-۲٫ تقریر قوشچی:
فاضل قوشچی در تقریر سخن محقق طوسی میگوید: