۲-۳-۲-۷-۳- شستشو دادن
شستشو دادن روشی پیچیده است که در آن درمانگربرای دو زوجی که هر دو بیمهارت هستند نقش شدن را انجام میدهد و به هر دو نفر پاسخهای همدلانه میدهد. هر زمان که درمانگر با نفر الف صحبت میکند یا نفر الف با او صحبت میکند، باید به گونهای به درمانگرنگاه کند ومخاطب قرار بگیرد گویا که درمانگر همسر اوست، و برعکس. تفاوت این روش با روش های دیگرRE این است که مراجعان به جای صحبت با یکدیگر با درمانگر صحبت میکنند وراه حلهای تعارضات و مشکلات معمولا در ابتدا توسط درمانگر در نقش یک مراجع پیشنهاد میشود. از این روش برای حل سریع مشکلات عاطفی شدید در زمان کوتاه استفاده میشود. و روش اصلی حل مسئله و حل بحران در درمان RE میباشد. (سیندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از سیندر، ۲۰۰۰).
۲-۳-۲-۸- انتخاب برنامهRE
در رابطه با برنامه RE یا هر برنامه غنیسازی و حل مشکل باید به مراجع در رابطه با اینکه چه توقعی از درمان داشته باشد آموزش داده شود. و در زمان ثبت نام مشخص شود که آیا مراجع میتواند انتظارات بیشتری از آنچه در برنامه ارائه میشود داشته باشد. اگر مراجع برای برنامه پایان هفتهای کوتاه مدت ثبت نام کردهاست، باید ببینیم آیا برنامهRE بلند مدت یا درمان شخصی گزینههای بهتری هستند، و این احتمالات با شرکتکنندگان بحث شود. اینکه آیا درمان زوجی یا خانوادگی یا درمان کمکی خانوادگی میتواند به کار رود، درمان خانواده-زوجی به عنوان درمان استفاده میشود. برای مثال اگر یک مراجع بالغ قادر به صحبت کردن معنی داربخاطر روان پریشی یا هوش نباشد، روشهایی مثل شدن میتواند کارگشا باشد. حتی اگر مراجع بالغ نتواند شرکت کند، اعضای دیگر خانواده میتوانند به عنوان عوامل روان درمانی برای کمک به فرد نیازمند شرکت کنند.
۲-۳-۲-۹- اهداف برنامهRE
به منظور ایجاد تغییرات مورد انتظار در افراد و زوجین آموزش ۹ مهارت در اهداف برنامه RE گنجانده شده است (جورنی، ۱۹۷۵، پرستون[۱۴۳] و جورنی، ۱۹۸۲؛ به نقل از برگر وهانا، ۱۹۹۹).
۱-مهارت بیانی (خود ابرازی): این مهارت مراجع را مجهز میسازد به فهم بهترخواستها و نیازهای هیجانی- روانی و بین فردی، بیان خواستها و نیازها به افراد نزدیک بدون ایجاد اضطراب و تعارض و دفاعی برخورد کردن، رویارویی با تعارضات و مشکلات با اضطراب کمتر به طور جراتمندانه و مثبت. برخورد کردن.
۲- مهارت همدلی: این مهارت مراجع را مجهز میسازد به فهم بهتر نیازها و خواستهای روانی-هیجانی و بین فردی با دیگران، برانگیختن رفتارهای خودجوش و صادقانه و صمیمانهتر در دیگران.
۳- مهارت گفتگو و مذاکره: این مهرت مراجعان را قادر میسازد تا در هنگام کاربرد مشکلات و تعارضات یک جو عاطفی مثبت را حفظ نمایند. این امر باعث ممانعت از حاشیه رفتن از موضوعات اصلی و معطوف ساختن بحث به موضوعات اساسی میگردد.
۴-حل مسئله یا تعارض: این مهارت این توان را به فرد میدهد تا به همسر خود در یافتن راه حلهای خلاقانه برای مشکل خود کمک نماید. مراجعان یاد میگیرند راه حلهایی را برگزینند که به بهترین نحو ممکن نیازهای زن و شوهر را برآورده سازد.
۵-خود تغییر دهی: این مهارت این توان را به افراد میدهد تا به نحو موفقیتآمیزی توافقات خود را از همسرشان به مرحله اجرا در آورند. این مهارت به آن ها کمک میکند تا یاد بگیرند چگونه هر چه سریعتر و همسانتر به تغییر نگرشها، احساسات و رفتارهای خود مطابق توافقات به عمل آمده بپردازند.
۶-کمک به تغییر دیگری: این مهارت هر یک از زوجین را از این توان برخوردار میسازد که به دیگری در تغییر دهی نگرشها، احساسات و رفتارها به نحوی موفقیتآمیز و همسان طبق توافقات به عمل آمده کمک نمایند.
۷-تعمیم دهی و انتقال: این مهارت به مراجعان در به کارگیری مهارتهای ارتقاء روابط در زندگی روزمره کمک میکند.
۸-مهارت آموزش نظارت: این مهارت مراجع را توانمند میسازد تا به آموزش استفاده همسانتر از مهارتهای RE در زندگی روزمره با دیگران بپردازد. یعنی آن که این مهارت به مراجع آموزش میدهد که به دیگران آموزش دهد به طرقی رفتار نماید که موجب ارتقاء خود انگاره فردی مراجع و سلامت روانی و بهبود رابطه شود.
۹-نگهداری: این مهارت مراجع را قادر میسازد تا همچنان و برای مدتهای مدید برای پیشگیری، حل مسئله و غنیسازی از مهارتها ی آموخته شده استفاده نمایند.
۲-۳-۳- برنامه آمادهسازی – غنیسازی اولسون
۲-۳-۳-۱- تاریخچه برنامه آمادهسازی اولسون
برنامه آمادهسازی اساسا پس ازدرک مشکلات کار با زوجین در مرحله قبل از ازدواج قرار گرفته، شکل گرفت. در اواخر دهه ۱۹۷۰ دیوید اولسون در سه برنامه پیش از ازدواج که در آن برای گروههای ۵۰ نفری زوجین برنامه های سخنرانی ترتیب داده میشد، شرکت نمود. یک ارزیابی انجام شده حاکی از ناموثر بودن این برنامه ها و رویگردانی و مایوس شدن زوجین از این برنامه ها بود. سوال این بود که چه کمکی به زوجین باید کرد تا آمادگی بیشتر و بهتری برای ازدواج پیدا کنند؟ ایده اولیه این بود که یک پرسشنامه زوجین ساخته شود که از طریق آن زوجین بتوانند با یکدیگر در مورد رابطه خود صحبت نمایند. با طرح موضوعات مرتبط با زوجین در این پرسشنامه، جای این امیدواری وجود داشت که زوجین شروع به صحبت در مورد موضوعات خود نموده و حتی قبل از ازدواج آن را حل نمایند. پس از ساخت اولیه پرسشنامه، یک طرح پژوهشی برای تعیین اثربخشی آن به عنوان یک پرسشنامه پیش از ازدواج و نیز مشاوره برای زوجین طرحریزی گردید (اولسون و فورنیر۱۹۸۷). این مطالعه بر روی پنج گروه انجام شد: زوجینی که هیچگونه آمادگی قبل از ازدواج نداشتند، آنهایی که در یک برنامه آمادهسازی شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آمادهسازی بدون دریافت بازخورد شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آمادهسازی به همراه دو ساعت بازخورددهی شرکت کرده بودند و در نهایت آنهایی که در برنامه آمادهسازی به همراه چهار جلسه دو ساعته بازخورد دهی شرکت کرده بودند. نتایج مطالعه به روشنی نشان داد که گروههای آمادهسازی در مقایسه با دو گروه اول به نتایج قابل ملاحظهتری دست یافتهاند. ضمن اینکه گرروه آمادهسازی و گروهی که از چهار جلسه دو ساعته بازخورددهی برخوردار شده بودند. تغییرات مثبتتری را در بین کلیه این گروهها نشان دادند. این یافته ها به شکلگیری پرسشنامه آمادهسازی انجامید که از آن برای سنجش زوجین بهره گرفته میشود.
۲-۳-۳-۲- ریشههای نظری برنامه آماده سازی- غنیسازی السون
“