۱-۷-۲٫بهبود کیفی عامل کار
نیروی انسانی ˛ مهمترین عامل در بهره وری است.در اینجا به نکاتی اشاره می شود که کارکنان با به کارگیری آن ها میتوانند بهره وری خود را بهبود ببخشند.
-
- نگرشهای مثبت کاری ˛ همچون داشتن غرور در کار و میل شوق یرای رسیدن به پیشرفت مستمر
-
- ارتقاء مهارتها و کسب مهارتهای جدید از طریق آموزش
-
- کمک به همکاران در مواقع لزوم و اجرای کارها به صورت گروهی.
-
- مشارکت در برنامه های بهبود بهره وری همچون (( گروههای کنترل کیفی)) و طرح پیشنهادها
-
- اجرای درست کار از همان بار اول
- حفظ سلامت جسمانی
مدیریت میتواند با اجرای طرح های لازم و ایجاد انگیزش های مناسب در کارکنان از طریق اعطای پاداشهای مادی ˛ تفویض اختیارات ˛ ایجاد فضایی روابطی مبتنی بر همکاری بین کارکنان و خود در بهبود بهره وری مؤثر میباشد.کلیه این تدابیر کارکنان را تشویق میکند تا وظیفه خود را با اطمینان و اعتماد به نفس انجام دهند و به کارکنانی که مفید و مؤثر تبدیل شوند.فابریکانت (۱۹۶۹ Fabricant ) بر اهمیت بهبود کیفی عامل کار تأکید میکند و می نویسد :آموزش مستمر و مداوم نیروی کار و سایر کوششهایی که در جهت بهبود کیفیت نیروی کار به عمل میآید ˛ نوعی سرمایه گذاری در منابع انسانی ˛ عینا” سرمایه گذاری در ماشین آلات و تجهیزات منشاء بهره وری بالاتر است.
با آن که برای تعیین میزان دقیق بازده سرمایه گذاری هایی که به منظورآموزش نیروی انسانی انجام می پذیرد ˛ بررسی واقعا” منظم و متکی به ارقام تا کنون صورت نگرفته است بنابرین یکی از محققانی که در این زمینه پیش قدم محسوب می شود ˛ بر اساس نتایج بررسی های خود عنوان میکند که در اتحاد جماهیر شوروی سابق تعلیمات ابتدایی و تعلیمات متوسطه ˛ کارایی کارگران را به ترتیب ۴۰ درصد و ۱۰۰ درصد افزایش می بخشد ˛ و تعلیمات عالیه با تأکید بر یک رشته تخصصی صورت میگیرد ˛ این میزان را به بیش از ۳۰۰ درصد بالا میبرد.
هنگامی که از بهبود کیفی نیروی کار سخن به می گوئیم ˛ مسئله منحصر به آموزش و تعلیمات نمی شود ˛ موارد دیگری که در این زمینه باید مطمح نظر باشند عبارتند از :گماردن افراد در مشاغل مناسب با سپردن کار به کاردان ˛ توجه به تندرستی افراد و توجه به محیط زیست و طرز تغذیه افراد.این ها همه از عواملی هستند که در بهبود کیفیت عامل کار سخت تاثیر میگذارند.فابریکانت در این زمینه می نویسد :تردید نیست که مقدار و نوع خوراک و شرایط زندگی و کار و تفریح در سلامت ˛ توانایی و استقامت نیروی کار تاثیر بارزی دارد.(ابطحی ˛ ۱۳۷۵)
امروزه با توجه به روند سریع تغییر و تحولاتی که در زمینه تکنولوژی و علایق مصرف کنندگان روی میدهد و همچنین کوتاهتر شدن دوره عمر محصول ˛ تنها شرکتهایی میتوانند در عرصه رقابت پیروز شوند که خود را سریعتر از دیگران با این تغییرات هماهنگ کنند.عامل کلیدی دیگر در بهبود بهبره وری ˛ روش های به کار گرفنه شده برای انجام کار است.بهره وری را می توان با کار زیرکانه تر بالا برد و نه الزاماً” با کار سخت.به سخن دیگر ˛ می توان با ارتقاء کاراءی ˛ فرایند کار ˛ از طریق استفاده از ماشینهای خودکار ˛ تدابیر مهندسی صنایع و حذف مراحل زائد بهره وری را بهبود بخشید اما در عین حال باید در نطر داشت که دستیابی به ساختارهای عریض سازمانی و بالا بردن کارائی فرایند کار ˛ نیازمند به کارگیری سبکی از مدیریت است که به نوآوری و بهبود بهره وری ˛ بیشترین توجه را داشته باشد.به یاری همین یافته هاست که قویا” تأکید می شود توجه همه جانبه به عامل آموزش نیروی انسانی یکی از مؤثر ترین عواملی است که افزایش بهره وری را تضمین میکند.
۲-۷-۲٫اصلاح روابط مدیر و کارکنان و رهبری صحیح
توجه به روابط عاطفی و انسانی و شیوه رفتار بعضی از مدیران موجب می شود تا به آسانی زمینه دوستی و اعتمادی پایدار بین مدیر و کارکنان واحد تحت سر پرستی اش ایجاد گردد.ذیلا” به چند نکته در رهبری صحیح در بهینه سازی وضعیت مدیریت و به منظور بهبود روابط بین مدیر و کارکنان اشاره می شود.
-
- ارائه اطلاعات دقیق درباره عملیات سازمان ˛ موجب اعتماد و اطمینان میگردد.
-
- برگزاریی جلسات عادی و یا ویژه ای برای رسیدگی به شکایات کارکنان ˛ فرصت مناسبی است که کارکنان با مدیر آشناتر ˛ و احساس نزدیکی و تفاهم بیشتری با وی کنند و در نتیجه جو گرم و دوستانه ای برای کارگروهی در سازمان ایجاد شود.
- مدیر میتواند جلسات غیر رسمی صرف غذا با کارکنان خود ترتیب دهد ˛ یا به مناسبت اتمام موفقیت آمیز یک کار فوق العاده ˛ با کارکنان خود نشستی ترتیب دهد و در واقع از هر فرصت ممکن به منظور جلب نظر ˛ دوستی و حمایت آن ها استفاده کند.
البته مبنای اصلی در این امور باید صداقت باشد ˛ چون در غیر این صورت ˛ به زودی هر گونه ریا کاری در روابط انسانی تاثیر منفی داشته ˛ همچنین باید توجه شود که رفاقت بیش از حد با کارکنان در راندمان آن ها تاثر منفی دارد و مدیر را به هنگام اجرای برنامه های انضباطی با مشکل روبه رو خواهد کرد ˛ ضمن این که تبعیض در دوستی نیز ˛ احیانا” موجب نارضایتی و رنجش آنهایی خواهد شد که مورد بی مهری یا کم توجهی قرار گرفته اند.
۳-۷-۲ استفاده از نظرات و پیشنهادات کارکنان
بهبود در بهره وری با معجزه اتفاق نمی افتد و باید برای آن برنامه ریزی شود.لازم است به تمام کارکنان فرصت مشارکت در برنامه های طراحی شده توسط مدیران داده شود.باید آن ها را تشویق کرد که نظر خود را در مورد روش های بهتر اجرای کارها ارائه دهند.همچنین باید رهبری شایسته را در تمام سطوح سلسله مراتب گسترش داد.لازم است به هر یک از کارکنان آگاهی و شناخت لازم در مورد کیفیت کار و کمکی که آنان میتوانند برای بهبود و افزایش کیفیت به کننده کار داده شود ˛ و زمینه گسترش این آگاهی نیز فراهم گردد.تمام این موارد ˛ یک بخش عمده از فرایند تغییر و دگرگونی برنامه ریزی شده را تشکیل میدهد.امروزه فلسفه مدیریت مشارکتی ˛ بر مبنای همکاری مدیر و کارکنان و تشریک مساعی آن ها در نیل به هدفهای سازمانی یک محیط دوستانه و پر تفاهم و به صورت تصمیم گیری گروهی قرار دارد.
طرح پیشنهادی کارکنان ˛ برای تشویق کارکنان است تا نظرات و طرحهایی را ارائه دهند که عملیات سازمان را کاراتر و اثربخشتر نماید.این پیشنهادات باعث صرفه جویی یا کاهش هزینه ˛نوآوری در امور و بهبود مدیریت می شود.
طرح پیشنهادی کارکنان با این هدف به اجرا در میآید که کارکنان را برای ارائه پیشنهادات مربوط به کار خود یا کارهای دیگری که به سازمان در کاهش هزینه ها کمک میکند تشویق نماید پیشنهاد کارکنان توسط یک کمیته مورد بررسی قرار میگیرد ˛ و اگر پیشنهادی برای اجراء ˛ مناسب تشخیص داده شود ˛ شخص پیشنهاد دهنده به دریافت پاداش نقدی نائل خواهد شد.مقدار پاداش بستگی به کیفیت و ارزش پیشنهاد ارائه شده دارد.
“