باهاراس و همکاران[۱۱۱](۲۰۰۹) ارتباط عدم تقارن اطلاعاتی و ساختار سرمایه مورد آزمون قرار دادند. آنها در پی حصول به این نتیجه بودند که آیا عدم تقارن اطلاعاتی که بر پایه ارزیابی بازار از جزء گزینش زیانبار در حوزه اقتصاد خرد توسعه داده شده به عنوان جزء تعیین کننده در تصمیمات ساختار سرمایه است یا نه؟ برای این منظور ایشان از یک نمونه گسترده از دادههای شرکتها برای دوره ۳۰ ساله ۲۰۰۲-۱۹۷۳ بررسی کردند. نتایج تحقیق ایشان نشان میداد که با فرض ثابت نگه داشتن آثار برخی متغیرهای اهرمی، عدم تقارن اطلاعاتی ساختار سرمایه را تحت تأثیر قرار میدهد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
لوبو و ژو[۱۱۲] (۲۰۱۰) میزانی که شرکتها به مدیریت سود میپردازند را بعنوان عامل تعیین کننده مهمی جهت تصمیم گیری در ارتباط با میزان افشاء اطلاعات معرفی مینمایند. تجزیه و تحلیلهای تجربی ارائه شده توسط این محققین بیانگر وجود رابطه منفی بین کیفیت افشاء و مدیریت سود در حالت وجود مدیریت سود فرصت طلبانه و همچنین وجود رابطه مثبت بین کیفیت افشاء و مدیریت سود در حالت وجود مدیریت سود ناشی از تبادل اطلاعات است.
باهاتاچاریا و همکاران[۱۱۳](۲۰۱۰) در پژوهش خود به بررسی رابطه میان کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که کیفیت پایین سود، منجر به افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای مالی میگردد.
واسان و بون[۱۱۴](۲۰۱۰) در پژوهش خود به بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که میان دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام به عنوان نماینده عدم تقارن اطلاعاتی و اقلام تعهدی، رابطه معناداری مشاهده نشد.
استیفن[۱۱۵](۲۰۱۰) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین سود حسابداری و جریان نقدی با بازده سهامداران در شرایط تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی پرداخت. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی سود حسابداری نسبت به جریان نقدی از محتوای اطلاعاتی بیشتری برخوردار است. اما با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی معیارهای جریان نقدی در توضیح عملکرد بازار سهام مربوط ترند.
داس و پاندیت[۱۱۶](۲۰۱۰)، به بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری با تأکید بر چرخه عمر شرکت پرداختند. آنها تأثیر ترکیبی ریسک وجوه نقد و نگهداری وجوه نقد را مورد مطالعه قرار دادند، نتایج تحقیقات آنها حاکی از آن است که تأثیر متعامل کیفیت حسابرسی و چرخه عمر بر سرمایه گذاری، اهمیت بیشتری برای شرکتهایی که از ریسک بالا و وجوه نقد غنی برخوردارند، وجود دارد که این کار موجب سرمایه گذاری بیشتر از حد میشود، در کل نتایج تحقیقات آنها سازگار با این مفهوم است که کیفیت حسابرسی، تضاد اطلاعاتی را که مانع سرمایه گذاری میشود، کاهش میدهد.
کورمیر[۱۱۷] (۲۰۱۳)، به بررسی نحوه مدیریت سود در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی در یک محیط بی ثبات پرداخت. رابطه بین مدیریت سود وعدم تقارن اطلاعاتی را با در نظر گرفتن ناامنی محیط مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان میدهد که یک محیط پیچیده و پویا رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری وعدم تقارن اطلاعاتی را که به عنوان نوسانات قیمت سهام وتفاوت قیمت عرضه و تقاضا اندازه گیری میشود را ضعیف میکند. به طور خاص رابطه مثبت بین مدیریت سود وعدم تقارن اطلاعاتی کم میشود. درمورد شرکتهای با محصولات متنوع، آن هایی که مشتاقانه در فعالیتهای تحقیق وتوسعه سرمایه گذاری میکنند و آن هایی که با نوسانات فروش بالایی روبرو هستند، این موضوع مشکل سرمایه گذاران را در ارزیابی مدیریت سود در یک محیط ناامن برجستهتر میکند.نهایتاً، در چنین شرایطیاقلام تعهدی اختیاری به احتمال بیشتری توسط سرمایه گذار تشخیص داده میشود.
تحقیقات داخلی:
نوروش و ابراهیمی کردلر(۱۳۸۴) در پژوهش خود با عنوان« بررسی و تبیین رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد » به بررسی نقش سرمایه گذاران نهادی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی پرداخت. نتایج پژوهش نشان داد که شرکت هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی، اطلاعات بیشتری در رابطه با سودهای آتی، نسبت به شرکتهایی با درجه پایینی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی گزارش میکنند. بنابراین عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری در شرکتهای سرمایه پذیر به درجه پایینی از سرمایه گذاران نهادی مشاهده میشود.
قائمی و وطن پرست (۱۳۸۴) در پژوهش خود با عنوان «بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی» به بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. در این پژوهش وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تأثیر آن بر روی قیمت سهام و حجم معاملات در ۲۱ روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم در طول سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اورق بهادار تهران وجود داشته و این امر در دورههای قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دورههای پس از اعلام سود است. همچنین عدم تقارن اطلاعاتی با حجم معاملات و قیمت سهام مرتبط است.
مشایخی و همکاران(۱۳۸۴) نقش اقلام تعهدی را در مدیریت سود بررسی نمودند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در شرکتهای مورد مطالعه مدیریت سود اعمال شده است. در واقع مدیریت این شرکت ها، به هنگام کاهش وجوه نقد حاصل از عملیات اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است.
احمد پور و رسائیان(۱۳۸۵) به نقل از استول ۱۹۷۸ بیان میدارد که اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به سه بخش تقسیم میشود. هزینههای فرایند سفارش (خرید و فروش)، هزینههای نگهداری موجودی و هزینههای انتخاب نادرست، هزینههای درخواست خرید و فروش بطور مستقیم در ارتباط با ارائه خدمات بازارگردانی میباشد و از جمله این هزینهها میتوان به هزینههای عضویت در بورس، اجاره فضای بورس، هزینههای نیروی کار و هزینه فرصت بازارگردانها اشاره نمود. سهم این هزینهها در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش با افزایش حجم معاملات، کاهش مییابد. هزینههای نگهداری موجودی به دلیل مسئولیت بازارگردانان نسبت به سهامداران جهت تسهیل و تسریع مبادلات(نقدشوندگی) متحمل میشوند و این هزینهها شامل ریسک تغییر قیمت سهام موجود نزد بازارگردان نیز خواهد بود.
مرادی در سال(۱۳۸۶) به بررسی رابطه بین اهرم و هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته، به این نتیجه رسیده است که بین اهرم مالی و هموار سازی سود رابطه معنادار منفی وجود دارد و همچنین در شرکت هایی که جریانهای نقدی آزاد بالاتری دارند، بین اهرم مالی و هموارسازی سود رابطه معنی دار منفی بیشتری وجود دارد.
خوش طینت و یوسفی اصل(۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان «رابطه بین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری» به بررسی ارتباط میان تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورتهای مالی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی میان سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه منجر به محافظه کاری میشود، اما محافظه کاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمیشود.
نوروش و حسینی(۱۳۸۷) در تحقیق با بهره گرفتن از دادههای تاریخی سالهای ۱۳۸۶-۱۳۸۱ مربوط به ۵۱ شرکت پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران به بررسی رابطه بین کیفیت افشاء شرکتی(شامل قابلیت اتکا و به موقع بودن) و مدیریت سود پرداختند . از آنجایی که بهبود کیفیت افشاء شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعات میگردد و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی مدیریت سود کمتر را به همراه دارد، فرض اصلی این پژوهش آن است که بهبود کیفیت افشای شرکتی با مدیریت سود رابطه منفی دارد. در این پژوهش برای اندازه گیری کیفیت افشاء از دو معیار به موقع بودن و قابلیت اتکا استفاده گردید و مدیریت سود شرکتها با بهره گرفتن از مدل تعدیل شده جونز برآورد گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین کیفیت افشای شرکتی و رابطه سود رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیقی حاکی از وجود رابطه منفی معنادار بین به موقع بودن افشای شرکتی و مدیریت سود میباشد.
کردستانی و امیر بیگی(۱۳۸۷) در پژوهش خود به بررسی عدم تقارن زمانی سود به عنوان معیار محافظه کاری در گزارشگری مالی پرداختند. نتایج پژوهش بیانگر این است که بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت MTB رابطه منفی وجود دارد. هر چه دوره عدم تقارن زمانی سود طولانیتر شود این رابطه نیز منفیتر میشود.
رضازاده و آزاد(۱۳۸۷) در پژوهش خود با عنوان رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی به بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و محافظه کاری و گزارشگری مالی پرداختند. برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی از دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده شد. نتایج پژوهش طی دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ حاکی از این است که میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و محافظه کاری رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد علاوه بر این تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذراران موجب تغییر در سطح محافظه کاری میشود.
ایزدی نیا و رسائیان(۱۳۸۸) به بررسی وجود رابطه معنی دار بین کیفیت سود و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پرداختند. به منظور آزمون فرضیهها از تکنیک آماری رگرسیون دو متغیره، روش تأثیرات ثابت با بهره گرفتن از دادههای پانل بهره گرفتند. نمونه انتخابی شامل ۱۱۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی، سالهای بین ۱۳۸۵-۱۳۸۱ میباشد و نتایج تحقیق بیانگر انست که تقریباً ۲۷ درصد تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، توسط تغییر در کیفیت سود توزیع داده میشود.
رحیمیان و همکاران(۱۳۸۸) در پژوهش خود با عنوان «رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی» به بررسی ارتباط میان تغییرات نقدینگی بازار(تغییرات اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در عمق بازار) در اطراف اعلامیههای سود به عنوان نماینده عدم تقارن اطلاعاتی و نسبت مدیران غیرموظف هیات مدیره درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی و واحد حسابرسی داخلی به عنوان سازوکارهای حاکمیت شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از این است که میان واحد حسابرسی و نسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره و معیارهای عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما میان درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی معنی دار وجود دارد.
ایزدی نیا و رضایی(۱۳۸۹) ارتباط بین هموارسازی سود و نقدشوندگی سهام را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که میتوان با پیاده سازی راهکارهای مناسب در جهت کاهش هموارسازی سودو نقدشوندگی سهام را افزایش داد.
باقری و کردستانی(۱۳۸۹) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی در جریانهای نقدی و میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از این است که رابطه مثبتی میان جریانهای نقدی و اقلام تعهدی و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورتهای مالی وجود دارد.
کاظمی و خوبانی(۱۳۸۹) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش با آزمون ۲۷۹ مورد اعلان سود برآوردی طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ بیانگر این است که کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هیچ تأثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
احمدپور کاسگری و عجم(۱۳۸۹) در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی به بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی ۳۴۶ مورد اعلان سود برآوردی شرکتها در طول سالهای ۱۳۸۱تا۱۳۸۷ پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهد که کیفیت اقلام تعهدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تأثیرمعنی داری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
خدامی پور و قدیری(۱۳۸۹) در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار بورس اوراق بهادار تهران به بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذراران در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از ۱۰۱ شرکت برای دوره ۷ سال ۱۳۸۲تا ۱۳۸۸ حاکی از آن است که میان اقلام تعهدی غیرعادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.همچنین رابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی و تغییرپذیری بازده سهام وجود دارد.
قائمی و همکاران(۱۳۸۹)در پژوهش خود با عنوان اعلان سودهای فصلی و عدم تقارن اطلاعاتی به بررسی تأثیراعلان سودهای فصلی در عدم تقارن اطلاعاتی بازار پرداختند. نتیجه پژوهش با بررسی ۵۵۵ مورد اعلان سود فصلی مربوط به ۱۵۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حاکی از آن است که پس از اعلان سودهای فصلی، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش قابل ملاحظه ای نداشته است.
کرمی و همکاران(۱۳۸۹) در پژوهش خود با عنوان بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت و محافظه کاری بر ارزش شرکت است. نتایج حاصل از بررسی ۴۵۰ سال- شرکت طی دورهی زمانی ۱۳۸۲تا۱۳۸۷ نشان داد که سرمایه گذاران اهمیت(وزن) بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیرعادی شرکتهای در مرحلهی رشد نسبت به شرکتهای مراحل بلوغ و افول میدهند. همچنین نتایج نشان میدهد که در مراحل رشد و بلوغ، سرمایه گذاران اهمیت (وزن) بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیرعادی شرکتهای محافظه کار(نسبت به شرکت هایی که از رویههای حسابداری متهورانه استفاده میکنند) میدهند و در مرحلهی افول عکس این موضوع صادق است.
خدادادی و خان جانی(۱۳۹۰) به بررسی رابطه مدیریت سود و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و به این نتیجه رسیدند که شرکتهای که مدیریت سود داشته اند، دارای رشد سود بیشتر و بازده کمتری بوده اند.
خواجوی و همکاران(۱۳۹۰) نشان دادهاند که بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد و همچنین عملکرد مالی شرکت با مدیریت سود رابطه مثبت داشته و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت در کنار مدیریت سود باعث کاهش اثر معکوس مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر عملکرد مالی شرکت شده است.
بولو و همکاران(۱۳۹۱) به بررسی تأثیر جریان نقدی آزاد بر سیاستهای تقسیم سود طی چرخه عمر شرکتها پرادختند. نمونه شامل۱۷۸ شرکت بین سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹ انتخاب شده است برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندگانه به روش دادههای ترکیبی استفاده شد. برای تفکیک شرکتها به مراحل چرخه عمر از تحقیق آنتونی و رامش (۱۹۹۲) استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد که بین سود تقسیمی و جریان نقد آزاد شرکتها در مرحله رشد و افول رابطه مثبت وجود دارد، در حالی که در مرحله بلوغ بین سود تقسیمی و جریان نقد آزاد رابطه منفی وجود دارد.
احمدپور و همکاران(۱۳۹۲) به بررسی رابطه میان عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت واقعی سود پرداختند و نتایج پژوهش حاکی از آن بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه های اختیاری غیرعادی رابطه معنی داری مشاهده نشده است.
خدامی و همکاران (۱۳۹۲) به بررسی اثر کیفیت افشا بر انواع مدیریت سود پراختند و نتایج پژوهش آنها بیانگر رابطه معنادار و منفی بین سطح کیفی و مدیریت سود اقلام تعهدی و واقعی سود است. همچنین نتایج با بهره گرفتن از الگوی رگرسیون لاجیت، بیانگر رابطه معنادار منفی بین کلی سود و سطح کیفی افشا است.
جدول خلاصه ای از تحقیقات خارجی و خارجی
ردیف | محققان | سال تحقیق | موضوع تحقیق | نتایج تحقیق |
۱ | ونکتاش و چیانگ | ۱۹۸۶ | بررسی گزینش نادرست و عدم تقارن اطلاعاتی درباره اعلانیههای سود | شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش منبع درآمد کارگزار برای جبران زیانهای پیش بینی نشده، در نتیجه مبادله به معامله گران آگاه است. از این رو شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش، نتابع صعودی از مسئله گزینش نادرست به وسیله بازارسازان است و با میزان اطلاعات نامتقارن شرکت در بازار، رابطه دارد. |