“
مطابق روشی که در سیستم اتهامی، شاکی و متشاکی در مقابل هم قرار میگرفتند، در سیستم دادرسی تفتیشی وجود ندارد، زیرا نقش اساسی برعهده مقام قضایی است که در روز دادگاه حاضر میشود و دلایل ارتکاب جرم را به محضر دادگاه ارائه میکند.
در این سیستم اصولاً طرفین حق معرفی وکیل ندارند. به خصوص متهم حق معرفی وکیل ندارد. زیرا سیستم مذبور مبتنیبر شیوه استبدادی است و در جهت رعایت حقوق و آزادیهای فردی نیست، چون هدف از دادرسی در این نظام حفظ منافع حاکمیت و نظام سیاسی حاکم میباشد.
۷- در نظام تفتیشی غالباً هیئت منصفه نقشی ندارد. چون قضاوت یک امر حکومتی است و باید صرفاً از سوی قضات منصوب از سوی حاکم صورت گیرد. بنابرین افراد دیگر مثل اعضای هیئت منصفه نمیتوانند در قضاوت مداخله نمایند.
۸- این نظام دادرسی مبتنیبر ادله قانونی است، روش ارزیابی ادله قانونی توسط قاضی وجود ندارد، قاضی باید بر مبنای ادله قانونی قضاوت کند و به عبارت دیگر قاضی حق استناد به دلایلی که قانونگذار آن ها را در شمار ادله احصاء نکرده، ندارد. لذا قاضی حق ندارد برخلاف ادله قانونی قضاوت نماید. در جایی که شهادت به عنوان ادله پذیرفته شده است، حتی اگر کتاب باشد، قاضی باید به استناد آن رأی صادر نماید و مسئولیتی از این جهت برعهدهی وی نمیباشد.[۲۷]
بنداول: معایب سیستم دادرسی تفتیشی
۱-مهمترین ایراد این سیستم غیرترافعی بودن دادرسی است، زیرا حقوق و آزادیهای فردی در همه مراحل از متهمین سلب میشود.، یعنی آن حقوق و آزادیهایی که افراد باید در دفاع از اتهام داشته باشند، در این سیستم تا حدود زیادی از بین میرود و تحت الشعاع اختیارات وسیع قاضی قرار میگیرد.
۲- همانطوری که گفته شد از آنجایی که این سیستم مبتنیبر ادله قانونی است قاضی در جمع آوری دلایل، اختیار وسیعی داشته تا جایی که به کارهای غیرانسانی نیز میتوانست متوسل شود. توسل به شکنجه برای گرفتن اقرار، یک امر قانونی بوده است. مثلاً در قدیم متهم را از میان شعلههای آتش عبور میدادند. چنانچه میسوخت معلوم میشد که مجرم است و به سزای عملش رسیده است و اگر از آتش نجات پیدا میکرد دلیل بر بیگناه او بود و رهایش میکردند، یا اینکه متهم را در آب میانداختند. اگر در آب خفه میشد مجرمیت وی به اثبات میرسید و چنانچه نجات مییافت، دلیل بر بیگناه وی محسوب میشد.
بنددوم: محاسن سیستم دادرسی تفتیشی
۱-وجود مقام قضایی برای تعقیب متهم و مقام واسط میان شاکی و قاضی دادگاه، از محاسن این نظام میباشد. چون تحقیقات مقدماتی از مسایل تخصصی در امر قضاوت است. جمع آوری دلیل و ارزیابی آن ها برعهده مقام قضایی غیر از مقام صادرکننده حکم است، زیرا یک اتهام توسط قضات متعدد بررسی میشود که اگر قاضی در انجام تحقیق و تعقیب اشتباه کرده باشد، نزد قاضی دادگاه اشتباه رفع میگردد.
۲- از محاسن دیگر این نظام این بود که قضات حتماً باید از میان افراد تحصیلکرده و باتجربه باشند. چون امر قضاوت تخصصی است و از عهده افراد فاقد صلاحیت علمی لازم در امر قضاوت، خارج است و اگر غیر از این عمل شود، ایرادهای متعددی را به دنبال خواهد داشت.[۲۸]
گفتار سوم: سیستم دادرسی مختلط (فرانسوی)
این سیستم دادرسی از نظر تاریخی پس از انقلاب فرانسه به وجود آمده و به همین جهت به سیستم دادرسی فرانسوی مشهور است. در این سیستم با ادغام برخی از مختصات سیستم دادرسی اتهامی و تفتیشی و اصولاً با اجتناب از معایب هر کدام از آن ها، محاسن را جمع آوری کرده و نظام جدیدی را تحت عنوان سیستم دادرسی مختلط به وجود آوردهاند که در ذیل به بررسی مشخصات آن میپردازیم:
۱-سیستم مذکور در مرحله تحقیقات مقدماتی تابع سیستم تفتیشی است. مانند اینکه دادرسی به صورت سری و غیرترافعی برگزار میشود و متهم حق معرفی وکیل را ندارد. انجام تحقیق و بازجویی به صورت مکتوب میباشد.
۲- در مرحله بعدی (دادرسی) تابع سیستم اتهامی است. یعنی همان مشخصاتی که در آن سیستم اشاره شد، در نظام مختلط در مرحله رسیدگی دردادگاه رعایت میشود. مانند علنی بودن دادرسی، ترافعی بودن دادرسی، حق انتخاب وکیل از سوی متهم و شفاهی بودن دادرسی، در سیستم مختلط روشهای غیرانسانی که در سیستم تفتیشی برای جمع آوری دلایل و اخذ قرار بر مبنای شکنجه وجود داشت از بین رفته و روشهای انسانی و قانونی جایگزین آن شده است.
۳- حق اعتراض متهم در قبال تصمیم قاضی پیشبینی شده است. در سیستم دادرسی مختلط وقتی که متهم در نزد مقامات دادسرا (دادیار و بازپرس) حاضر میشود یکی از تکالیف این مقام قضایی، تصمیمگیری راجع به متهم است. بدین توضیح که آیا متهم آزاد باشد یا در زندان باشد؟ قاضی در جریان تحقیقات مقدماتی و پس از تفهیم اتهام، باید قرار تأمینی متناسب با نوع اتهام صادر نماید[۲۹]
در سیستم تفتیشی متهم نسبت به قرارهای تأمین منجر به بازداشت حق اعتراض نداشت و این تصمیمات قطعی و لازمالاجرا بود. اما در نظام دادرسی مختلط پس از صدور قرار متهم حق اعتراض به آن را دارد و قانونگذار در قانون آیین دادرسی کیفری باید این حق را تضمین نماید.
گفتار چهارم: سیستم دادرسی اسلامی و مقایسه آن با دیگر نظامهای دادرسی
در مقایسه میان مختصات مهم دادرسی اسلامی با سیستمهایی که از آن ها نام برده شد، در قواعد و مقررات مربوط به مرحله تحقیقات مقدماتی، تفاوت آنچنانی وجود ندارد، زیرا اولین قانون آیین دادرسی کیفری که در سال ۱۲۹۰ ه.ش در ایران به تصویب رسید، موضوعاتی را در مرحله تحقیقات مقدماتی و تعقیب متهم از احضار و جلب گرفته تا مرحله صدور کیفرخواست که در دادسراها اعمال میگردد پیشبینی شده که به تأیید علمای وقت رسیده و عدم مغایرت این مقررات با موازین شرعی رسماً به تأیید مجتهدین حاضر در مجلس شورای ملی وقت از جمله شهید آیتالله مدرس رسیده است.
اصولاً نصوص صریحی در قواعد شکلی از قبیل جلب، تعقیب و تحقیق از متهم در منابع فقهی وجود ندارد. غیر از موارد مربوط به ادله اثبات جرم که توسط علما و مجتهدین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در سایر موارد مربوط به قواعد و مقررات دادرسی منبع فقهی وجود ندارد. قواعد مربوط به تحقیقات، احضار متهم، کیفیت ابلاغ و بازرسی منزل و قواعد دیگر شکلی با توجه به مصالح عامه و نظام اجتماعی کشور وضع میشود که قاضی رسیدگیکننده و طرفین دعوی ملزم به رعایت آن ها میباشند.
در این موارد ما تفاوتی میان دادرسی اسلامی و سیستمهای دادرسی اتهامی، تفتیشی و مختلط مشاهده نمیکنیم. با اطمینان خاطر میتوان گفت در قوانین دادرسی کشور ما بعد از انقلاب هم، در مرحله تحقیقات مقدماتی تغییراتی به وجود نیامده و شیوه دادرسی در دادسراها و دادگاههایی که بعد از انقلاب تشکیل شده، حتی در دادگاه ویژه روحانیت که بر اساس آییننامه خاصی است از لحاظ اصول دادرسی پیرو مقررات آیین دادرسی کیفری بوده و هستند.
“