۱-۷-۵-وجود نشانه های هدایتی در مواهب دنیوی:
خداوند تبارک و تعالی علاوه بر نعمت تسخیر مواهب آسمان ها و زمین، آن ها را نشانه ای جهت تحریک قوای عقلانی و شناخت خود قرار داد«انّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار و الفلک الّتی تجری فی البحر بما ینفع النّاس و ما انزل الله من السّماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها و بثّ فیها من کلّ دابّه و تصریف الرّیاح و السّحاب المسخّر بین السّماء و الارض لایات لقوم یعقلون»[۵۷۵]
۲-وحدت در دعوت و برخورداری از مواهب تشریعی
خالق هستی، ربوبیت و هدایت تمام موجودات را بر عهده گرفت و انسان را که اشرف مخلوقات است با دو نیروی درونی و بیرونی به سوی خود دعوت نمود تا با اتکاء به خویش و به کارگیری از ابزارهای درک و شناخت؛ قدرت، هوش، ذکاوت و خلاقیت درونیش که مشترک بین زن و مرد می باشد به هدف والایش نائل گردد. بنابراین هویت انسانی برابر زن و مرد موجب دعوت یکسان و برابری در بهره مندی از مواهب تشریعی گردید. در این قسمت به برخی از این موارد اشاره مختصری می شود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-اشتراک در خطاب و دعوت
خداوند تبارک و تعالی در بیان هدایت تشریعی و موضوعات عام و اصولی، تمام انسان ها اعم از زن و مرد را مخاطب دعوت خویش قرار می دهد تا بیانگر این مطلب باشد که دین برای عموم مردمی است که با قوه عقل قدرت تحلیل مسائل و اندیشیدن موضوعات پیرامون زندگی خویش را دارند. برخی از تعابیر عام بکار رفته در آیات کریمه بدین قرار می باشد:
۲-۱-۱-یا بنی آدم:
به عنوان نمونه می توان به آیاتی اشاره نمود که در خطاب به جمیع انسان ها از ذکر «یا بنی آدم» استفاده نموده است:«یا بنی آدم لا یفتننّکم الشّیطان . .»[۵۷۶]«یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا . . »[۵۷۷]
۲-۱-۲-یا ایّها النّاس:
در برخی دیگر از آیات بدون تفاوت قائل شدن بین افراد بشر همگی آن ها را با ذکر «یا ایها الناس» مورد خطاب خویش قرار داده است.«یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحده. . »[۵۷۸]«یا ایّها النّاس قد جاءکم الرّسول بالحقّ من ربّکم فأمنوا خیرا لکم . .»[۵۷۹]«یا ایّها النّاس کلوا ممّا فی الارض حلالا طیّبا و لا تتّبعوا خطوات الشّیطان . . »[۵۸۰]
۲-۱-۳- یا ایها الانسان:
گاه با به کار بردن لفظ « یا ایّها الانسان» هر دو جنس را مخاطب قرار داده است.
«یا ایّها الانسان ما غرّک بربّک الکریم . . . »[۵۸۱]
۲-۱-۴-یا ایّها الّذین آمنوا :
این خطاب زنان و مردان مؤمن را در بر می گیرد، گرچه موصول «الذین» و صله«آمنوا» به صورت مذکر است.[۵۸۲] بنابراین تعبیر «آمنوا» در آیات شریفه زیر بر زن و مرد مؤمن دلالت دارد. به خصوص در این آیه که همسر فرعون را برای جمیع مؤمنین[۵۸۳] مثال زده است« ضرب الله مثلا للّذین آمنوا امرأت فرعون . .»[۵۸۴] و نیز در مواردی دیگر می فرماید:
«یا ایّها الّذین آمنوا انفقوا ممّا رزقناکم . . »[۵۸۵]«یا ایّها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم . .»[۵۸۶]«یا ایّها الّذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذی . .»[۵۸۷]«یا ایّها الّذین آمنوا امنوا بالله و رسوله و الکتاب الّذی نزّل علی رسوله و الکتاب الّذی انزل من قبل . . »[۵۸۸]
۲-۱-۵-یا عبادی:
خداوند تبارک و تعالی با به کار بردن تعبیر «یا عبادی» همه انسان ها را بر مىانگیزد تا به ذیل رحمت و مغفرت او متمسک شوند.[۵۸۹]«قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله…»[۵۹۰]
۲-اشتراک در برخورداری ازامکانات تشریعی(هدایتی)
پروردگار جهانیان به اقتضای ربوبیتش مخلوقات را به سوی کمالشان راهنمایی نمود و هدایت تمام انسان ها(اعم از زن و مرد)را از طریق فطرت و ارسال رسل و انزال کتب قرار داد. انبیاء و رسولان نیز در راه ابلاغ دستورات الهی و هدایت مردم به سوی توحید، مرد یا زن بودن افراد را محور قرار ندادند و به صورت یکسان به تعلیم و تزکیه آنان پرداختند. آیات قرآن کریم در این مورد به سه دسته تقسیم می شود:
۲-۱- ارسال رسل:
خداوند بلند مرتبه بر اساس قاعده لطف و حکمت خویش جهت هدایت مردم، انسان هایی از جنس خودشان برانگیخت تا بشارت دهنده به بهشت بودند براى اطاعت کنندگان و ترساننده از عذاب براى گناهکاران باشند.[۵۹۱] «کان النّاس امّه واحده فبعث الله النّبیّین مبشّرین و منذرین. . »[۵۹۲]
۲-۲- انزال کتب:
همو به همراه رسولانش جهت هدایت مردم کتاب های آسمانی را فرستاد،«. . فبعث الله النّبیّین مبشّرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق. . »[۵۹۳]و بشر را به پیروی از پیامبران و کتاب های الهی شان امر نمود، «اتّبعوا ما انزل الیکم من ربّکم و لا تتّبعوا من دونه اولیاء . .»[۵۹۴]تا به وسیله آن ها به سوی حق هدایت یابند. «شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن هدی للنّاس و بیّنات من الهدی و الفرقان . . »[۵۹۵]
۲-۳-تزکیه و تعلیم انسان ها:
خداوند تبارک و تعالی با ارسال رسل و انزال کتب آن چه را که بشر نمی دانست به او آموخت «الّذی علّم بالقلم.علّم الانسان ما لم یعلم»[۵۹۶]و با آموزش کتاب و حکمت، او را به تزکیه رساند«هو الّذی بعث فی الامّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه . . »[۵۹۷]
بنابراین پروردگار عالمیان همه انسان ها را از نفس واحدی در تعدیل و تسویه آفرید و از روح الهی در آن ها دمید تا بر اساس فطرت الهی به سوی کمال سیر نمایند و آن ها را در برخورداری از قوا و ابزار ادراکی یکسان بهره مند ساخت. البته جهت ادامه خلقت و تداوم نسل آن ها را در دو قالب و دو جنسیت قرار داد که این قالب جسمانی موجب برتری جنسی بر جنس دیگر نمی باشد، بلکه هر دو جنس را در برخورداری از مواهب دنیوی مشترک قرار داد و آن چه در آسمان ها و زمین مسخر آن ها ساخت برای هر دو نوع آن ها بود، تا از مواهب حلال دنیوی بهره جویند و مسیر کمال را بپویند. در این بین نبی بیرونی را هدایتی مضاعف و متذکری قرار داد که موظف بود، زنان و مردان را توأمان به توحید دعوت نماید و در خطاب دعوت خود از الفاظ عموم مانند یا بنی آدم، یا ایهاالذین آمنوا، یا ایها الانسان، یا ایها الناس، یا عبادی استفاده نمود تا تمام انسان ها از امکانات تشریعی و ارسال رسل و انزال کتب بهره جویند و به تزکیه و تعلیم لازم دست یابند. بدین روی در برخورداری از مواهب دنیوی و مراحل تشریعی عمومی هیچگونه تفاوتی بین آن ها قائل نشد و آحاد بشر را یکسان به سوی حق دعوت نمود. در قسمت بعد به جایگاه مختص رفتاری زن و به دنبال آن جایگاه حقوقی او در اسلام اشاره خواهد شد.(ان شاء الله)
بخش دوم
جایگاه مختص رفتاری و حقوقی زن
مقدمه:
انسان(اعم از زن و مرد) موجودی اجتماعی است که در جامعه همواره با انبوهی از گزینه های رفتاری روبروست . همو در تعیین حوزه و محدوده این گزینه ها مجهز به ابزارهای جسمانی، نیروی غرایز، قدرت فکری و قوای عاطفی است که با انتخاب و ترجیح صحیح گزینه ها می تواند در فعالیت های اجتماعی مؤثر واقع شود و با به حرکت در آوردن چرخه زندگی یا افزایش اندوخته های علمی و مهارت های عملی خویش موجب نیل به کمال و سعادت نهایی خود و جامعه شود. بنابراین همه افراد اجتماع می باید در چرخش این گردونه نقش و فعالیت داشته باشند، زیرا زندگی بدون همکاری آن ها جریان ندارد بلکه جایگاه رفتاری متناسبشان تعیین کننده سرنوشت جامعه می باشد. دراین میان نقش و جایگاه رفتاری زنان در فعالیت های غیر رسمی و رسمی جامعه کاملاً هویدا و ملموس است. نقش آن ها در شناخت حقیقت انسانی با توجه به ابعاد وجودی، تربیت و اصلاح افراد، پرورش قوای جسمانی آن ها، کمک به نجات جامعه از مشکلات و مفاسد اجتماعی بسیار مؤثر می باشد و در مقابل جایگاه آن ها در آراستن جامعه به فضایل اخلاقی، ایجاد و دفاع از اصول و ارزش های انسانی و نیز حضور و ظهور در فعالیت های رسمی جامعه با انتخاب صحیح گزینه های رفتاری و اجتماعی و نیز ابراز رأی و اندیشه در تصمیم گیری ها، رهگشای مشکلات فراوانی در اجتماع می باشدکه دستاورد آن رسیدن به رشد و سعادت جامعه است. بدین روی رفتارها باید به کمک معیار و ملاکی که منجر به سعادت فرد و جامعه گردد، ارزش گذاری شود و زمینه های رشد و تعالی برای همه افراد جامعه هموار گردد. البته فراهم شدن این زمینه ها از طرفی نیاز به نظم، وضع مقررات و برقراری مساوات در استفاده از امکانات موجود در جامعه دارد و از طرف دیگر معیارهای رفتاری و مقررات در جامعه باید با در نظر گرفتن ابزارها و امکانات افراد و توجه به جنسیت آن ها وضع شود.
این بخش به جایگاه رفتاری زن بر اساس نیازهای جامعه، موقعیت خاص زن (قبل و بعد از ازدواج)، ابزارهای موجود، تمایلات و گرایش های فطری و عقلی وی و نیز حقوق ایجاد شده در مقابل جایگاه او می پردازد.
جایگاه مختص رفتاری:
در اسلام علاوه بر رابطه فرد با خداوند و انجام اعمالی که موجب سازندگی و ایجاد قرب الهی می گردد، به مسائل اجتماعی و روابط بین افراد توجه و عنایت ویژه گردیده است. از این رو در فرهنگ اسلامی به تفسیر و تبیین وظایف فردی و اجتماعی زنان و مردان می پردازد و شغل و مشاغلی را دارای اهمیت می داند که انسان را با توجه به ابزارهای موجود، موقعیت و شرایط خاص و حفظ صفات جنسی به غایت و نهایت انسانی برساند و در این راستا عدم توجه به جنسیت افراد و نیازها و ابزارها و استعدادهای طبیعی آن ها در تقسیم وظایف نوعی ظلم به انسان ها قلمداد می شود. براین پایه توجه به جنسیت و موقعیت زن در تبیین جایگاه رفتاری او بسیار با اهمیت و ضروری می باشد.
تشکیل زندگی مشترک شرایط و ضوابط خاصی را برای زوجین ایجاد می نماید که در الگوهای رفتاری فرد تأثیرگذار است. بنابراین بانوان در تقسیم اولیه به دو گروه زنان قبل از ازدواج و بعد از ازدواج درمی آیند که هر کدام براساس موقعیت ویژه خود عملکرد خاصی را به مرحله ظهور می رسانند.آن ها قبل از ازدواج وظایف خانوادگی و مسئولیت های کمتری در محیط خانه دارند و می توانند اوقات خود را با وسعت بیشتری به رفع نیازهای شخصی یا انجام فعالیت های اجتماعی اختصاص دهند. اما بعد از ازدواج با تشکیل کانون خانواده، تحت شرایط خاصی قرار می گیرند که ضمن ایجاد حقوق ویژه ای برای خود نوع عملکردشان نسبت به قبل متفاوت می گردد. در این قسمت به بررسی جایگاه رفتاری زن پرداخته می شود که گاه مشترک بین زنان قبل و بعد از ازدواج است(مانند جایگاه رفتاری او در مقابل خود و جامعه) و گاه مختص به بعد از ازدواج(مانند جایگاه رفتاری او در مقابل همسر و فرزند) می باشد.
۱-۱-جایگاه رفتاری زن در مقابل خود:
زن نسبت به هویت خویش دارای وظایفی است، از جمله این که:
۱-۱-۱-خویشتن شناسی و خود سازی
هر انسانی باید مهارت ها و رفتارهای انسانی و جنسیتی خود را بشناسد و با لذت ها، منافع، مصالح[۵۹۸]و نیازهای خود آشنا گردد و پنداره و ویژگی های شخصیتی[۵۹۹] مخصوص خود را داشته باشد یا آن ها را فرا گیرد و مطابق فرهنگ تعریف شده خود به عنوان یک زن یا یک مرد در آید. البته جامعه موظف است از طریق خانواده سالم و محیط های آموزشی به افراد بیاموزد تا به آن چه هستند خشنود بوده و فرهنگ رفتاری لازم را فراگیرند و جهان اطراف خود را براساس این تمایزها سازمان دهند. براین اساس زن به عنوان عضوی از اعضاء جامعه لازم است در فهم و پذیرش ویژگی های رفتاری، صفات و موقعیت خویش بکوشد و به اهمیت این نقش در پیشرفت اخلاقی و علمی جامعه توجه وافر داشته باشد و علاوه بر پرورش هویت انسانی خود به شناخت جایگاه خویش در پرورش نسل آینده و تأثیر مستقیم در طرز تفکر و رفتاراعضاء خانواده مبادرت ورزد.
۱-۱-۲-پرورش عقل و اخلاقیات
افراد پس از آن که ویژگی ها و صفات خویش را شناختند و به نیازهای خود پی بردند، لازم است به پرورش رفتارها و ویژگی هایی(ابزارها) بپردازند که رها از قید و بند جنسیتی است که از مهمترین آن ها اخلاق و عقل می باشد.
۱-۱-۳-عبادت(سلوک معنوی)
حقیقت هستی و مسیر اصلی، عبادت و اطاعت خدای تعالی «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»[۶۰۰] و رعایت حدود الهی است. «. . أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّه. . »[۶۰۱] برخی بر آنند که زنان بیش از مردان در سلوک معنوی آمادگی دارند. البته این موضوع امری قطعی نیست.
از جمله شواهدی که براین نظریه اقامه شده: