إتّقوا: فعل، امر، للمخاطبین، مبنی، ثلاثی مزید (باب إفتعال)، معتل (ناقص). أقمتم: فعل، ماضی، للمخاطبین، مبنی، ثلاثی مزید (باب إفعال)، معتل (أجوف).
-
- ۵۳٫ ۶٫ توضیحات نحوی
أیُّ: منادای نکره مقصوده. ها: حرف تنبیه. النّاسُ: عطف بیان. الذّی: صفت، منصوب محلاً.
إنْ: ادات شرط. قُلتمْ: فعل شرط، مجزوم محلاً. سمَعَ: جواب شرط، مجزوم محلاً.
-
- ۵۳٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: از جملات خبری و انشایی تشکیل شده است و هدف ارشاد و تحذیر مخاطبین است. ایجاز حذف در عبارت «إن قلتمْ سَمعَ و إنْ أضمَرتُمْ عَلمَ» وجود دارد که به خاطر معلوم بودن مفعولها از جمله حذف شدهاند یعنی در اصل «سَمعَ قو لَکُم و عَلمَ ضمیرَکُم» بوده است.
بیان: درعبارات «أدرکَکُم، أخذَکُم و ذَکَرکُم» استعارهٔ مکنیه وجود دارد. زیرا مرگ به به انسانی تشبیه شده که انسان فراری را در مییابد و از نوع معقول به حسی نیز است.
بدیع: بین « أَضْمَرْتُمْ و قُلْتُمْ »، « أَضْمَرْتُمْ و عَلِمَ »، « هَرَبْتُمْ و أَدْرَکَکُمْ » و« نَسِیتُمُوهُ و ذَکَرَکُمْ » صنعت «طباق» به کار رفته که دلیل ذکر این صنعت در بخش شرح و توضیح حکمت آمده است.
-
- ۵۳٫ ۶٫ ترجمه
امام (×) فرمود: «اى مردم ! از خدایى بترسید که اگر سخنى گویید مىشنود و اگر پنهان دارید مىداند و براى مرگى آماده باشید که اگر از آن فرار کنید شما را مىیابد و اگر بر جاى خود بمانید شما را مىگیرد و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد.»
-
- ۵۳٫ ۶٫ شرح
معناى عبارات این گونه است: امام (×) مردم را به تقواى الهى و ترس از او واداشته است، از آن رو که او (خدا) گفتهٔ بنده را مىشنود و به باطنش آگاه است دو مفعول به دلیل معلوم بودنشان حذف شده است یعنى: سمعَ قولَکم و علمَ ضمیرَکم. هم چنین امام (×) آدمى را در پیشى گرفتن بر مرگ و سبقت بر آن با اعمال شایسته، براى حفظ نفوس از عذاب آتش و ترس مرگ، وادار فرموده و او را برحذر داشته است از این که در پیشى گرفتن بر مرگ شتاب کند به دلیل این که کسى از آن رهایى ندارد و براى رسیدن مرگ بر آدمى، کلمهٔ «ذکر» در مقابل «نسیان» را استعاره آورده است به خاطر شباهت داشتن مرگ به قاصدى که با علم به آمدنش نزد وى مىآید[۲۰۹]. در ادامه، شارح نهج البلاغه برخی از عبارات این حکمت و آرایه های ادبی به کار رفته در آن را چنین تشریح کرده است:
مراد از «إضمار» در دل داشتن و پنهان کردن است و بین «أضمرتُم و قُلتم» «شبه طباق» است زیرا لازمهٔ «قلتُم» إظهار است. پس گویا امام فرموده «إنْ أظهرتم و إنْ أضمرتُم» و مراد آن است که بپرهیز از خدایى که عیان و نهان شما را میداند و از سرّ و آشکار شما با اطلاع است و از ظاهر و باطن شما خبر دارد چیزى بر او پوشیده نیست.[۲۱۰]
به این خاطر امام (×) مرگ (مستعار له) را به حیوانی تشبیه کرده که تا به مخاطبان پند و اندرز دهد تا فرصتها را غنیمت شمارند و با کوشش، توشهٔ عمل نیک و تقوی را برای سفر آخرت فراهم آورند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در عبارت «إنْ أضمرتم» علم تضاد بین دو لفظ از لحاظ معنایی وجود دارد زیر این مفهوم را میرساند که خداوند شنوای داناست و در عبارت «إنْ هَربتُم أدرکَکُمْ» نیز صنعت «طباق» بین آنها از نظر معنی بر قرار است به این مفهوم اگر چه در قصرهای بلند باشید شما را در مییابد نیز در عبارت «إنْ نسیتمُوه ذَکرکُم» چنین صنعتی وجود دارد با این مضمون که خدا کسی را فراموش نمیکند.
پس نتیجه این حکمت تشویقی درجهت حفظ تقوای الهی و ترس از خدا و شتافتن به سوی مرگ با انجام اعمال صالح است.
-
- ۶٫ حکمت شماره ۲۰۴: بى توجهى به سپاسگذارى مردم (اخلاقى، اجتماعى)
-
- ۵۴٫ ۶٫ متن حکمت
«لَا یُزَهِّدَنَّکَ فِى الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یَشْکُرُهُ لَکَ فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لَا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ.» ﴿وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.﴾[۲۱۱]
-
- ۵۴٫ ۶٫ لغت
یُزهدنکَ: از تو رو میگرداند، تو را ترک میکند.
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات صرفی
یستمتعُ: فعل، مضارع، للغائب، ثلاثی مزید (باب استفعال)، معرب. أضاع: فعل، ماضی، للغائب، ثلاثی مزید (باب افعال)، مبنی، معتل (اجوف از ریشه ضَیعَ).
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات نحوی
لایزهدنَّکَ: فعل و مفعول به. منْ: فاعل و منصوب محلاً. اکثرَ: صفت. الکافرُ: فاعل. اللهُ: مبتدا. یحبُّ: خبرجمله و مرفوع محلاً. المُحسنین: مفعول به و منصوب با اعراب فرعی.
-
- ۵۴٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: از یک جملهٔ انشایی و چند جملهٔ خبری تشکیل شده و هدف، تحریک به همت، ارشاد و یادآوری است. اسناد فعلها به فاعلشان از نوع حقیقی است.
بدیع: میان الفاظ «الشاکر و الکافر» و «یزهدنّ و یستمتعُ» صنعت «طباق» به کار رفته است. هم چنین امام با ظرافت پس از بیان فرمایشات خویش در این حکمت کلامشان را با آیه قرآن به اتمام میرسانند که این خود به نام صنعت «انتها» شناخته شده و یکی از زیباییهای بلاغی به شمار میآید[۲۱۲].
- ۵۴٫ ۶٫ ترجمه حکمت