* نظری کن زوفا سوی شه شرق. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۵)
* الحق رئیس بهشتی مستر پرزیدنت. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۶)
* ولایت غربت در بمانی، یک سکه کف دستت نمیگذارند به راه خدا. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۰)
* شاهنشاه کل ممالک محروسه ایران پیوسته کمال میل را داشته و دارند… . (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۴)
* پطر و ناپلئون و خود بیسمارک، همه شرمنده اند به این درگاه. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۵)
* گدا هیچ نیست، عمارت گلی هیچ نیست، چراغ همه برق است. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۲)
-
- کاربرد جملات کوتاه و خبری:ویژگی قابل توجه دیگر در حوزهی زبانی فیلمنامهی مورد نظر، فراوانی افعال است. این افعال که اغلب خبری هستند، باعث کوتاهی جملات شده اند.
* «حاجی: دست تنها هستم، تنها، توکل به خدا، زیارت شمایل مبارک قبله عالم، قوّت قلب حاجیست. حضرت مستر پرزیدنت سواره آمدند، بیمحافظ، بیخبر، بیتشریفات، با البسه مبدّل، به طرز مردم عادی، با کالسکه روباز که خود میراندند. بعد از سلام و خوش آمد و احوالجویی، قدری استراحت کردند. تعارف به چای شد، میل کردند، حظ تمام بردند، شربت نوشیدند، شُش شان حال آمد، جگرشان تازه شد، قلیان کشیدند، قلندروار، حال نشئه دست داد، پسندیدند تنباکوی ما را، عرق دو آتشه، یکی دو استکان پر و خالی شد. به لسان ینگه دنیایی فرمودند سلامتی اعلیحضرت، نیابتاً عرض شد نوش جان.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۴)
هرچند فراوانی افعال و جملات کوتاه از ویژگی های بارز متن فیلمنامهی «حاجی واشنگتن» است، اما نویسنده در مواقع خاص، برخی جملات را دچار اطناب و حشو میکند. این جملات، بیشتر، از زبان شخصیت اول داستان دیده می شود که شخصی درباری و آداب دان است و همواره سعی میکند سخنان خود را با لفّاظیهای ادبی بیاراید. از جمله مواردی که باعث پیدایش این ویژگی ناپسند در جملات میشود، عبارتند از:
۱-۶- صنعت تتابع اضافات: این صنعت از اضافهشدن ترکیبات اضافی(مضاف و مضاف الیه) و وصفی(موصوف و صفت) به صورت پیدرپی و به وسیلهی کسرهی اضافه به وجود آمده است. در مجموع فیلمنامه، حدود ۲۳۰ ترکیب اضافی و ۲۰۰ ترکیب وصفی وجود دارد که به ذکر چند نمونه از این دو نوع ترکیب، از میان این حجم قابل توجه، بسنده میکنیم:
الف) ترکیبات اضافی: تیغ کارزار(اضافهی تخصیصی)- شمشیر رجال(اضافهی ملکی)- سفرهی قلمکار(اضافهی بیانی)- تشت عرش(اضافهی تشبیهی)- بندر پتسدام( اضافهی توضیحی)
ب) ترکیبات وصفی: سفر پرزحمت- موکب همایون- بیرق سهرنگ- رئیس خوشدیدار- ممالک محروسه- امپراتور بیتاج- انگشت مبارک.
* تحفهای است پیشکش به پادشاه کل ممالک محروسۀ ایران، سلطان قدر قدرت، سرخ پوستی از مردم بومی ینگهدنیا که به خاک پای مبارک جواهرآسا از جانب بندۀ درگاه، حسینقلی، ایلچی دولت علیه تقدیم میشود. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۸)
لازم به ذکر است که پیدرپی آمدن ترکیبات اضافی و وصفی علاوه بر اینکه خواندن متن را دشوار و نفسگیر میکند، گاه موجب ابهام و دیریابی آن جملات نیز میشود. برای مثال در جملۀ زیر خواننده در کشف موصوف صفت همایون دچار مشکل میشود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
* در ظل دربخانه مبارکه بندگان همایون پناهش دادیم. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۸)
در نگاه اول همایون صفت بندگان به نظر میرسد ولی با توجه به غریب بودن نسبت چنین صفتی به بندگان در مییابیم که واژۀ «همایون»، صفت جانشین اسم یا موصوف محذوف میباشد؛ یعنی بندگان پادشاه همایون.
همچنین در جملات زیر:
* سرخ پوستی از مردم بومی ینگهدنیا که به خاک مبارک جواهرآسا از جانب بندۀ درگاه، حسینقلی، ایلچی دولت علیه تقدیم می شود.
در این جمله نیز مخاطب در اینکه صفت «جواهرآسا» به «خاک» نسبت دارد یا «پا»، دچار سردرگمی میشود.
* به حمدالله در اقبال مصون از زوال همایونی به واشنگتن رسیدم. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۴۰)
در اینجا نیز گوش مخاطب ابتدا، کلمهی «همایونی» را صفت نسبی برای «زوال» میپندارد، درحالیکه موصوفِ آن کلمهی «اقبال» است.
درخور یادآوری است که استفادهی فراوان از صنعت «تتابع اضافات» که از عیوب فصاحت شمرده شده است و ذکر کردن جملاتی که به وسیلهی این صنعت مبهم و دیریاب شدهاند، نهتنها ضعف نویسندگی نویسنده به شمار نمیرود، بلکه نمایش موفق روش های نادرست و مرسوم خطابه و سخنوری در زمان و مکان مورد نظر او است. این نمونه ها نشان دهندهی دقت نظر و آشنایی فراوان نویسنده با ویژگیهای گفتار و نوشتار مرسوم در دورۀ قاجار است.
۲-۶- مترادفات: کلمات و جملاتی هممعنی یا دارای معانی نزدیک به هم، در فیلمنامه وجود دارد که در اطناب جملات آن تاثیر فراوان گذاشته است. در زیر، نمونههایی از این مترادفات را میآوریم:
* عید است همۀ اوقات، مردم تازه از حمام در آمده، پاکیزه، رخت نو بر تن … (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۲)
* روز سختی بود، کسلکننده، ملالآور. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۴۱)
* جایزه جلیقه ای بود نوظهور، ضدگلوله، که روئینتن میکرد آدمی را در برابر هر سلاح آتشین. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۴۷)
* عاقبت تشریف آوردند. بیمحافظ، بیتشریفات، سرزده و بیدعوت …. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۰)
* پدر تنها اولادم مهرالنسا، اولادم منحصر به همین دختر است. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۰)
* حضرت مستر پرزیدنت سواره آمدند. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۴)
علاوه بر دو ویژگی بالا که از لحاظ علم معانی عیب فصاحت شمرده میشوند، نمونههایی از «حشو ملیح» که معمولاً به صورت «بدل» و «جملات معترضه» در متون به کار میرود، در متن فیلمنامهی مورد نظر دیده میشود که در اینجا ذکر آنها می کنیم:
بدل:
* این سیاحتنامۀ اولین ایرانی است که روانه واشنگتن، یکی از بلاد ینگهدنیا شد. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۲۷)
* من حاج حسینقلی، پسر هفتم میرزا آقا خان نوری، سفیر کبیر ناصرالدین شاه در ینگه دنیا، پدر تنها اولادم مهرالنساء … (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۰)
* سلام بر جالینوس، دستیار من، آمیز محمود خان مترجم، یار من، اسب دیوانه. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۶۱)
جملات معترضه:
* قربانت شوم، به حمدالله در اقبال مصون از زوال همایونی به واشنگتن رسیدم. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۴۰)
* به مناسبت نزول اجلال ناگهانی موکب همایون حضرت ریاست جمهور ممالک مشترکه آمریک، مستر پرزیدنت کلیلوند، دامهشوکتها، توسط بنده درگاه حاجی. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۵۴)
* صورت اغذیه و اشربه و مخلّفات شام ریاست جمهوری، که با اسباب سفره ایرانی در سفره قلمکار، به طرز ایرانی چیده شد، به جهت ثبت در تاریخ و استفاده تذکرهنویسان محقق دانشور به قرار زیر راپرت میشود.
ب) مباحث بلاغی:
این فیلمنامه از چند ویژگی بارز زیباییشناسی برخوردار است که به ذکر و بررسی آنها میپردازیم:
-
- جملات آهنگین: از ویژگیهای بارز فیلمنامهی «حاجی واشتگتن» در حوزهی بلاغی، جملات آهنگین و گوشنواز آن است. نویسنده از صنایع لفظیای نظیر «سجع»، «جناس» و«تتابع اضافات» برای رسیدن به این مقصود، بسیار نیکو و شایسته سود جسته است. در اینجا، برای دوری جستن از تکرار، تنها به بررسی دو صنعت سجع و جناس میپردازیم:
۱-۱- سجع: این صنعت پرکاربردترین صنعت لفظی موجود در متن فیلمنامه است. سجعهای به کار رفته در متن به صورت «مطرف» و «متوازی» هستند؛ اما اغلب آن ها از نوع مطرفند که در حرف روی اشتراک دارند:
* من نه کاردانی داشتم برای خدمت، نه عُرضه خیانت. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۴۹)
* دست به دست میدهند دو شاهنشاه به اذن الله ، حق مبارک کند انشاالله. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۶)
* حضرت رئیسجمهور، امپراتور بیتاج، چهره به چهره حاجی نشسته، حکیمانه سخنان پرسوز میگفتند و از جدایی برادر تاجدارشان آب در چشم میآوردند. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۶)
* رسم گردد سفر و سیر و سیاحت، بده بستان عیان بین دو دولت. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۳۵)
* هر وقت مصلحت بود برمیگردم. شاید با نام آمریکاییام دکتر مایکل، یا در جامعه رهبانان، با اولین هیات مذهبی که عازم است ایران. (مجموعه آثار علی حاتمی:۷۶۲)
همچنین، بهترین نمونه برای سجع متوازی، خطابهی قرّای حاجی در نزد پرزیدنت است که قسمتهایی از آن را برای مثال ذکر میکنیم: