۳ – ۱ – ۳ – ۲ : شناخت ویژگی های رفتاری
هر انسانی یکسری ویژگی های رفتاری دارد ، به انجام برخی رفتارها عادت کرده و مرتب آنها تکرار می کند . برای مثال خانم احمدی هر روز به موقع در محل کارش حاضر می شود . کارهای محوله را به موقع انجام می دهد . و… مجموعه ی این ویژگی های رفتاری باعث شده که او را کارمندی منضبط بدانند . توجه کنید که چون بحث در خصوص ویژگی رفتاری است ، ما فقط بر ویژگی های رفتاری بیانگر که بیانگر یک خصلت متمرکز شدیم . حال آن که ویژگی های دیگری هم چون ویژگی های هیجانی و … می توانند کامل کننده ی مجموعه ی ویژگی های رفتاری بیانگر یک خصلت خاص باشد . برای مثال خصلت مهربانی علاوه بر ویژگی های رفتاری ، دربردارنده ی ویژگی های هیجانی خاصی همچون عشق ، محبت و … می باشد ( محمد خانی ، ۱۳۸۰ ) .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲ – ۳ – ۲ : شناخت توانایی ها ، استعدادها ، پیشرفت ها و تجربیات منفی
واقعیت این است که موقعیت ها و پیشرفت ها به یک سری کارهای بزرگ و عجیب مثل کشف جدیدترین عنصر شیمی ، یا یک اختراع عجیب و غریب محدود نمی شود بلکه منظور از پیشرفت و موفقیت انجام یک سری کارهای معمول زندگی است . شناخت واقعی از پیشرفت های خود ، آگاه بودن و به حساب آوردن آنها بر اعتماد به نفس فرد اثری مثبت بر جای گذشته و به فرد انگیزه حرکت می دهد . شهامت دیدن ناکامی ها و پذیرش آنها پیش شرط لازم برای حرکت در مسیر خودآگاهی است . واقعیت این است که دیدن پیشرفت ها و ناکامی ها به شکلی واقع بینانه ، به ما کمک می کند که بهتر بتوانیم به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود بپردازیم . تجربیات منفی و ناکامی های موجود در زندگی مصداق های عینی و عملیاتی است که به ما نشان می دهد بخش عمده ای از نقاط قوت و ضعف ما در کجا قرار دارد و چگونه عمل می کند ( امامی نائینی ، ۱۳۸۵ ) .
۳ – ۳ – ۲ : شناخت نقاط قوت و ضعف
توانایی های انسان محدود است ، همه ی ما در برخی موقعیت ها ضعیف عمل می کنیم ، اشتباه کردن و داشتن نقطه ضعف هایی در هر فرد کاملاً عادی و طبیعی است ، نکته مهم این است که افراد قادر به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود باشند و بتوانند آنها را بپذیرند و در جهت اصلاح آنها تلاش کنند ( محمد خانی ، ۱۳۸۵ ) .
۴ – ۳ – ۲ عزت نفس[۲۰] و خودپنداره[۲۱]
یکی از مؤلفه های مهم خود آگاهی عزت نفس است . عزت نفس به احساس ارزشمندی شخص اشاره دارد که تحت تاثیر عوامل عملکرد ، موفقیت ها ، توانایی ها ، ظاهر شخصی و قضاوت های افراد مهم است. عزت نفس پیامد مجموعه ای از عوامل فردی ، اجتماعی وخانوادگی است.عزت نفس بالا موجب اعتماد به نفس می شود که تصمیم گیری خوب و مستقلانه و برخورد مناسب با تعارضات بین فردی را تسهیل می نماید. عزت نفس افراد در محیط حمایت کننده و مثبت تقویت می شود. عزت نفس پایین یکی از عوامل خطر آفرین مصرف مواد است. عزت نفس چیزی است که افراد می توانند از طریق تجربه آن را افزایش دهند.برای داشتن عزت نفس بالا افراد باید اول بدانند چه چیزی در آنان احساسات خوب بوجود می آورد و سپس به گونه ای برنامه ریزی کنند که این نوع رویدادها در زندگی شان رخ دهد . ( محمدخانی ، ۱۳۸۵ ) .
خود پنداره یعنی اینکه ما خودمان را چگونه می بینیم ، یعنی تصویر یا برداشتی که هر کس از خودش دارد . طرز برداشت ما از خودمان تا حد زیادی به وسیله تجارب گذشته ما ، ( موفقیت ها و شکست های ما ) و آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند، شکل می گیرد . برداشتی که هر کس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تاثیر می گذارد . انسان ها معمولاً آنگونه عمل می کنند که فکر می کنند هستند . خود پنداره بر احساس ما از خودمان نیز تأثیر می گذارد. کسانی که احساس خوبی درباره خودشان دارند در مقایسه با کسانی که نگرش منفی به دیگران دارند، از اعتماد به نفس و رضایت بیشتری برخوردارند ، افراد موفق تری هستند ، و کمتر احتمال دارد که به سراغ سیگار ، مواد و سایر رفتارهای پرخطر بروند. هیچگاه پس از یک یا دو تجربه بد از خودتان خود پنداره منفی نسازید. اوضاع را بررسی کنید . به هر اندازه که می توانید به طور واقع بینانه تر به خود نگاه کنید و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. سعی کنید نقاط ضعف را اصلاح کنید . شما با تعیین اهداف خاص و رسیدن به آنها می توانید خود پنداره خود را تغییر دهید ( فتی ، موتابی ، محمدخانی و کاظم زاده عطوفی ، ۱۳۸۵ ) .
این موضوع برای متخصصان بهداشت روانی اهمیت خاصی دارد ؛ زیرا پندار فرد از شخصیت خود ، تا اندازه ی زیادی تصور او را درباره ی محیطش تعیین می کند ، و این دو عامل ، نوع رفتارهای او را طرح می ریزد . اگر تصور از خود ، مثبت نسبتاً متعادل است ، شخص دارای سلامت روانی است و اگر به عکس خودپنداری شخص ، منفی و نامتعادل باشد ، او از لحاظ روان تنی ناسالم شناخته می شود ( شاملو ، ۱۳۷۸ ) .
۵ - ۳ – ۲ : شناخت افکار و عقاید و ارزش های خود
ما انسان ها اغلب اوقات همانگونه رفتار می کنیم که احساس می کنیم و اغلب اوقات همانگونه احساس می کنیم که فکر می کنیم ؛ همه چیز به نگرش آدمی بستگی دارد . برداشت ها ، طرز تلقی ها و باورهای انسان تعیین کننده نوع برخورد او با جهان پیرامون خود است و حتی نوع برخورد ما با جهان اطرافمان بستگی به تفسیر ما از حوادث ، رویداد
ها و حتی اطرافیانمان دارد .تحقیقات نشان داده است که بین افکار ، رفتار و احساسات ارتباط وجود دارد . این ارتباط ، ارتباطی تعاملی است که هر یک بر دیگری تأثیر می گذارد .
ولی این چرخه با نوع فکر کردن ما آغاز می شود و همین موضوع ، اهمیت افکار را در شکل گیری احساسات و رفتار روشن می کند . بر این اساس ، هر گونه نگرش ، فکر یا انتظاری که موجب تشدید شدن احساسات و رفتارهای منفی شود ، “افکار ناکارآمد ” نامیده می شود . توانایی تشخیص افکار ناکارآمد و خنثی کردن آنها ، مهارتی است که پیامدهای مثبت آن ، کنترل کردن احساسات و رفتار است ( ناصری ، ۱۳۸۷ ) .
۶ – ۳ – ۲ : خودارزیابی صحیح
واقعیت این است که خودارزیابی صحیح پدیده ای نیست که به سادگی حاصل آید ، بلکه رسیدن به آن مستلزم گذراندن فرایند دور و درازی است . امّا با شروع حرکت در مسیر خودآگاهی و تأمل بر آن می توان گفت حرکت در مسیر خودارزیابی صحیح آغاز گردیده است . مسلماً تک تک مهارت ها ، هر کدام گامی است در جهت دست یابی به این مقصود ؛ و هر یک کامل کننده و مکمل دیگری است . خودارزیابی صحیح بدین معناست که فرد خود را آن گونه که هست ، بشناسد . آنچه که طی خودارزیابی صحیح کشف خواهد شد ، مجموعه ای از توانایی ها ، نقاط مثبت و منفی ، ارزش ها ، پایبندی های اخلاقی و قطعاً حوزه های مهم تری نظیر معنویت و هدف از زندگی است . طبیعی است که نمی توان به یکباره به خودارزیابی صحیح نایل شد چرا که اندیشیدن و کشف ویژگی های خود نیازمند صرف هدفمندانه ی زمان است . انسان وقتی به مقصد می رسد که شروع به حرکت کند و وقتی سریع تر به مقصد می رسد که مسیر صحیح تری را انتخاب نماید . آنچه که طی خودارزیابی صحیح اتّفاق می افتد کشف ویژگی های منفی ، مثبت و خنثی است . به همین خاطر لازم است که این مفاهیم تعریف شوند . ویژگی مثبت ، ویژگی است که هم خود فرد و هم اطرافیان وی از داشتن آن احساس رضایت داشته باشند و ویژگی منفی ، ویژگی است که یا خود فرد یا اطرافیان وی و یا هر دو از آن احساس رضایت نداشته و ناراحت باشند . ویژگی خنثی نیز ویژگی است که فرد از داشتن آن احساس رضایت کرده ولی در دیگران احساس نارضایتی یا ناراحتی را به وجود نمی آورد و یا برعکس فرد از داشتن آن احساس نارضایتی یا ناراحتی نداشته ولی در دیگران احساس رضایت یا راحتی به وجود می آورد ( ناصری ، ۱۳۸۷ ).
۴ – ۲ : انواع آگاهی از خود
۱ – خود فیزیکی : به تصوری که هر کس از ظاهر فیزیکی خود دارد گفته می شود. آیا از مشخصه های ظاهری خود راضی هستیم؟ یا احساس خوبی نداریم؟
مشخصه های ظاهری مانند (چهره، چاق و لاغر بودن، قد و تناسب اندام و ..)
۲ – خود جنسی : تصور یا برداشتی است که هر کس از هویت جنسی (مرد یا زن بودن) و تمایلات جنسی خود دارد .
۳ – خود اجتماعی : به تصوری که فرد از جایگاه اجتماعی خود دارد اطلاق می شود.
دیگران ما را چگونه می بینند؟ چگونه در گروه ها ظاهر می شویم؟ چه نقش هایی باید در اجتماع داشته باشیم ؟ پایگاه اجتماعی ما چگونه است؟ آیا کمرو و خجالتی یا فردی با نفوذ هستیم؟ دیگران با ما چگونه هستند؟ ما با دیگران چگونه هستیم ؟ و آیا …
۴ – خود معنوی : تصور شخص از اعتقاداتش است که معمولاً به زندگی و باورهای مذهبی او معنا می بخشد. مثلاً آیا به نیروی ماورای طبیعت اعتقاد داریم؟ آیا مذهبی هستیم ؟ آیا به زندگی پس از مرگ معتقد هستیم ؟ آیا …
۵ – خود تاریک : جنبه خاصی از خود است که در برگیرنده اسرار ماست. چون دوست نداریم فاش شود معمولاً انرژی زیادی برای نگهداریش مصرف می کنیم.
۶ – خود آرمانی : آن بخشی از ماست که می خواهیم به آن برسیم. دائم در این فکر هستیم که چگونه به نظرمی آییم؟ با نگاه به زندگی دیگران، خودمان را با آن ها مقایسه می کنیم ، سپس در ذهن خویش تصویری از خود می سازیم که دوست داریم آن باشیم، به آن خود آرمانی می گویند .
۷ – خود واقعی : درونی ترین بخش وجود ماست که آن را به خوبی می شناسیم ولی افراد محدودی از آن آگاه هستند. ممکن است آن را از دیگران پنهان کنیم، چون نگرانیم از این که اگر دیگران خود واقعی ما را بشناسند، ممکن است علاقه شان را به ما از دست بدهند ( رضایی ، ۱۳۸۷ ) .
۵ – ۲ : عوامل مؤثر در رشد خودآگاهی
۱- پذیرش خود : خودمان را با تمام نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و دوست داشته باشیم. مسلماً عوامل متعددی در چگونگی پذیرفتن خود به همان شکل که هستیم نقش دارد. اما یکی از عوامل مؤثر، پذیرفتن اشتباهاتی است که از ما سر می زند.
۲- پذیرش دیگران : به معنای پذیرش انسانها به همان شکلی که هستند. با تمامی شباهت ها و تفاوت های بین فردی. به نظر می رسد دو عامل زیربنایی که تمامی تفاوت ها از آن نشأت می گیرند عبارتند از تفاوت های ژنتیکی و توارثی و محیطی که هیچ دو نفری را نمی توان کاملاً شبیه به هم پیدا کرد.
۳- قبول مسئولیت ها : با قبول مسئولیت ها شما گام بسیار مهمی در رشد اعتماد به نفس خود و رسیدن به خودآگاهی بیشتر برداشته اید. قبول مسئولیت و درگیر شدن با مسائل مربوط به آن باعث می شود که به نقاط قوت و ضعف خود بیشتر پی ببریم. یکی از بزرگ ترین این موانع ترس از شکست و اشتباه کردن است ( نوری قاسم آبادی و محمدخانی ، ۱۳۷۹ ) .
۴- فرصتی فراهم کنیم و سری به خودمان بزنیم و از خود سؤال کنیم که «من کیستم؟»
۵- با اتکاء به خداوند بزرگ و پی بردن به قدرت لایزال الهی که منبع عظیم انرژی درونی است، خود را تقویت نماییم.
۶- به این باور برسیم که
در جهان هستی وجودی منحصر به فرد هستیم و توانایی هایی داریم که دیگران فاقد آنند.
۷- بدانیم انسانیت ما در اعماق وجود ما نهفته است، آن ها را کشف کرده و در رفتارهایمان به کار گیریم.
۸- سعی کنیم از خود تصویری مثبت، تصویر انسانی موفق و توانا داشته باشیم.
۹- گاهی اوقات در تنهایی، با خود خلوت کرده و به رفتار و عملکردهای خود بیشتر بیاندیشیم.
۱۰- مهمترین عامل موفقیت و شادکامی در زندگی، اعتقادی است که به خویشتن خویش داریم، سعی کنیم آن را کشف کنیم.
۱۱- انسان ها همان گونه که می اندیشند، زندگی می کنند، پس مثبت بیاندیشیم.
۱۲- شناخت علایق و تمایلات می تواند شوق به زندگی را در ما تزریق کند. برای شناخت آن ها در وجود خود تلاشی نماییم.
۱۳- نقایص و معایب رفتاری، احساسی و عاطفی خود را شناسایی کنیم و در جهت رفع آن ها اقدام نماییم.
۱۴- مراقب باشیم ! اگر نقاط قوت ما با غرور همراه باشد، جزیی از ضعف ما به شمار می رود.
۱۵- گاهی با پناه بردن به سکوت می توانیم نداهای درونی خویشتن را بهتر بشنویم و به آگاهی عمیق تر نسبت به خود دست یابیم.
۱۶- با مصاحبه با افراد نزدیک فهرستی از نقاط مثبت خود را به دست آوریم ( رضایی ، ۱۳۸۷ ) .
۶ – ۲ : موانع رشد خودآگاهی
۱ – ۶ – ۲ : توقعات و انتظارات بیش از حد
اولین علامت، توقعات نابه جا و بیش از حد خودخواهانه است. دومین علامت این است که بدون تلاش و کوششی، و برداشتن قدمی انتظاراتمان برآورده شود. سومین علامت تضاد بین توقعات و انتظارات ماست. یکی دیگر از اثرات مضر«توقعات نا به جا» احساس خستگی و تنبلی مزمن و دائمی است که فرد گاهی آن را بروز می دهد یا نمی دهد .
۲ – ۶ – ۲ : کمال طلبی
به افکار و رفتارهای خود تخریب گرایانه ای اشاره می کند که هدف آن نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است که در آن صورت فرد به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارد ( امامی نائینی ، ۱۳۸۵ ) .
۳ – ۶ – ۲ : غرورها
متأسفانه ظاهراً اعتماد به نفس و غرورها شبیه یکدیگر است و انگار هیچ تفاوتی بین آنها نیست؟ می توان گفت که غرور احساس بدی است که به شدت انسان را آسیب پذیر و مستعد رنجش های بی جا می کند.
۷ – ۲ : ویژگی های افراد خودآگاه