در مدارس دوره قاجاریه معلم هر روز و هر هفته از شاگردان خود درس می پرسید و توانایی آن ها را از طریق امتحان ارزیابی می کرد.در این مدارس معلم درس جدید را بر پایه توانایی دانش آموزان ارائه می کرد و مسئله شب امتحان یا ایام امتحان مفهومی نداشته است.در مدارس دوره قاجاریه ارزشیابی دو مرحله داشته است:۱-ارزشیابی مرحله ای که هر روز یا هر چند روز یک بار صورت می گرفت۲-ارزشیابی نهایی که در پایان کتاب یامطلب انجام شده است و با آئین خاصی همراه بوده است.در مدارس دوره ی قاجار امتحان و آموزش هر دوجنبه ی فردی داشتند.در بیشتر موارد امتحان شفاهی و در حضور شاگردان دیگر صورت می گرفت امتحان کتبی فقط در موارد ضروری نظیر املاء و خط به عمل میآمد و به جای آئین نامه امتحانات شاگرد یک آئین نامه خاص در پایان یک کتاب یا یک درس به اجرا در میآمد(خورشیدی،۱۳۸۵: ۱۶).
اما شروع ارزشیابی به صورت فراگیر و با برنامه،محتوا،روش مشخص و تحت نظارت دولت مقارن با تأسيس وزارت علوم در سال ۱۲۷۲هجری شمسی می دانند.که در پاسخ به نیاز های خاص کشور وبرای همگامی با تحولات انجام شده در جهان به وجود آمد.در ادامه این حرکت قانون اداری و وزارت معارف که اولین قانون در زمینه آموزش و پرورش محسوب می شود در سال ۱۲۸۹ شمسی به تصویب رسید.در این قانون به عنوان اولین قدم رسمی در زمینه ارزشیابی ،دایره تفتیش در ساختار سازمانی وزارت معارف پیشبینی شد.در سال ۱۲۹۰یک سال پس از تصویب قانون اداری قانون اساسی معارف به عنوان مهم ترین قانون آموزشی کشور کهن در شکل گیری نظام آموزش و پرورش نقش اساسی داشت به تصویب رسید.این قانون از لحاظ بیان جوانب کلی آموزش و پرورش و تعیین خط مشی مراحل تحصیل قابل توجه میباشد.مواد قانون فوق مبنای توجه به امر ارزشیابی عملکرد در سازمان های دولتی به شمار میآید.از این تاریخ اجرای ارزشیابی ضرورت قانونی مییابد و تمامی سازمان ها و برنامه هایی را برای اجرای این مواد طراحی میکنند.آیین نامه و شیوه های اجرای قانون یاد شده در طول زمان دچار تغییر و تحول فراوان گردیده است که آخرین تغییر آن به سال ۱۳۷۲بر میگردد(خورشیدی،۱۳۸۵: ۲۴-۲۲).بررسی دستور العمل و آیین نامه های امتحانات نشان میدهد که از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۳۵ ارزشیابی تحصیلی در ایران از یک سنت خاص پیروی کردهاست.در تاریخ ۲۲/۱۱/۱۳۳۴آیین نامه ای برای اجرا در سال تحصیلی ۳۶-۱۳۳۵ به تصویب رسید که در آن آمده است دانش آموزان پایه های اول،دوم و سوم که در کلاس درس حاضر بوده اند و از آن ها پرسش به عمل آمده است،در آخر سال به کلاس بالاتر ارتقاءخواهند یافت.ولی ارتقاءدانش آموزان کلاس چهارم ،پنجم و ششم منوط به نتیجه پرسش و امتحاناتی است که از آن ها به عمل خواهد آمد.این طرح بعد از سه سال لغو گردید.از سال ۱۳۳۹ به بعد امتحانات به عنوان یک فعالیت پایانی در سه ثلث حذف و به جای آن طرح دو نوبتی شدن تصویب شد.این آیین نامه با توجه به رویکرد های جدید در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به منظور افزایش پایداری و کاربست آموخته ها در حل مسایل زندگی به ارزشیابی مستمر ،آزمون های عملکرد ،تکالیف،فعالیت های خارج از کلاس در جریان یادگیری و در کنار ارائه نمرات امتحانات پایانی آشکار گردید.این آیین نامه از سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰در کلیه مدارس دوره ابتدایی و راهنمایی به صورت قطعی به مرحله اجرا در آمده است(صالحی،۱۳۸۸).
۵-۱-۲ ارزشیابی از دیدگاه سنتی و دیدگاه جدید
روش های سنتی در سنجش،صرفا مهارت های پایه را مورد اندازه گیری قرار میدهند.به عبارت دیگر آن ابزار ها که غالبا به صورت چند گزینه،صحیح-غلط و همچنین تشریحی تدوین میشوند،مهارت های پایه را به صورت جدا از یکدیگر مورد سنجش قرار داده و در آن ها به ندرت دانش آموز ترغیب می شود تا از آموخته های خود در موقعیت های واقعی زندگی استفاده کنند(خوش خلق،۱۳۸۳ : ۱۳۶-۱۳۵).در این دیدگاه ارزشیابی آخرین حلقه فرایند یاددهی یادگیری است.در روش های سنتی ،اندازه گیری ماهیت متفاوتی دارد و در پی آن است که دانش آموز را در جهت پاسخ های صحیح تصنعی و از پیش تعیین شده به کار وا دارد.این فرایند باعث ایجاد فاصله بین آموخته ها و واقعیت های زندگی دانش آموز می شود.به دلیل ساختار خود به خواست و نیاز افرادی غیر از آزمون شونده پاسخ میدهد.روش آن ها بر نقاط ضعف آزمون شونده تأکید دارد و در مورد پیشرفت دانش آموز حساس نیست(صالحی،۱۳۸۸).
ویژگی اصلی ارزشیابی های سنتی این است که منحصراً به سنجش دانش آموز متوسل میشوند و به آزمون شونده (دانش آموز)فرصت ارزشیابی خود و دریافت بازخورد های مؤثر از معلم داده نمی شود(رستگار،۱۳۸۳ :۲۲).
در ارزشیابی جدید بر ارزشیابی دانش،مهارت و نگرش توجه دارد.فراگیرنده در حین فعالیت ها ارزشیابی می شود.دانش آموز در گروه نیز ارزشیابی می شود و در فهم مسئله تا رسیدن به پاسخ ارزشیابی می شود.در دیدگاه جدید و کنونی سنجش و ارزشیابی بخش جدایی ناپذیر و مهمترین عنصر فرایند آموزش است(صالحی،۱۳۸۸).
امروزه اعتقاد بر این است که آموزش و ارزشیابی دو فرایند در هم تنیده است.سنجش و ارزشیابی معتبر دانش اموز را بر می انگیزد تا بیاموزد که چگونه یاد بگیرد.در چنین دیدگاهی یادگیرنده تبدیل به فردی فعال ریسک پذیر و محقق می شود که به طور دائم از تدریس بهره میگیرد.به بیان دیگر،در آموزش ارزشیابی مرتب تکرار می شود.در این دیدگاه ارزشیابی جزءلاینفک آموزش به شمار می رودکه در جایگاه واقعی خود یعنی در خدمت آموزش قرار میگیرد(رستگار،۱۳:۱۳۸۳).
۶-۱-۲ ارزشیابی کمی و ارزشیابی کیفی
هر چند ارزشیابی به خودی خود که با ارزش و فایده سروکار دارد امری کیفی است اما با مرور بر ادبیات ارزشیابی با اصطلاحات ارزشیابی کمی و کیفی مواجه میشویم.متغیر کمی قابل اندازه گیری در سطوح بالا است و اعداد ریاضی برای آن به کار می رود.اما متغیر کیفی در حد مقیاس اسمی،طبقه ای یا رتبه ای عدد می پذیرد.به تبع داده های گردآوری شده به مقوله کمی و کیفی اختصاص مییابد.داده های کمی مقیاس فاصله ای یا نسبی را می پذیرد اما داده های کیفی کمتر مبتنی بر اندازه گیری دقیق است و از طریق توضیح و تشریح موضوع اطلاعات را در اختیار میگذارد.حجم اطلاعات نهفته در داده ها کمی و کیفی متفاوت است،داده های کمی حجم بیشتری از اطلاعات را در قالب عدد و رقم فشرده و تلخیص میسازد.اما داده های کیفی اطلاعات فراوانی را به صورت کمتر دستخورده و کمتر عددی در اختیار میگذارد.داده های کمی آماده تر برای تصمیم گیری و استفاده است،اما داده های کیفی قدرت مانور و دخالت بیشتری را به کاربر اطلاعات میدهد.داده های کیفی در قالب مفاهیم و واژه ها ارائه می شود وتحلیل آن ها کمتر بر عدد متکی است و بیشتر از مفاهیم کلیدی ارزش گذاری و قضاوت برخوردار است.ابزار جمع آوری داده ها کمی معمولا آزمون های عینی یا استاندارد با پاسخ های از قبل تعیین شده است اما داده های کیفی از طریق ابزار های مثل پرسشنامه،نگرش سنجش ها،روش مصاحبه ای،مشاهده ای،واقعه نگری و گزارش های روزانه گردآوری می شود(فراهانی،۴۵:۱۳۸۳).
“