تحت شرایط مختلف رطوبتی و تاریخهای کشت مختلف مقادیر محاسبه شده شاخص های آماری RMSE و RMSE–n، d_willmot و r2 برای ماده خشک کل کینوا به ترتیب ۵۷/۵۹۹ کیلوگرم در هکتار، ۵/۲ درصد، ۹۹/۰ و ۹۹/۰ بودند (شکل ۴-۵). ضریب RMSE کمتر از ۵ درصد است که این امر نشان دهنده دقت بالای مدل در شبیهسازی تجمع ماده خشک اندامهای هوایی است. این نتایج نشان می دهند که مدل AquaCrop عملکرد ماده خشک کل اندامهای هوایی را به خوبی شبیهسازی می کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رایس و همکاران (۲۰۰۹) برای اعتبار سنجی مدل AquaCrop جهت تخمین عملکرد محصول کینوا در مناطق تحت کشت دیم و مناطق کم آبیاری در بولیوی آلتیپنوی شمالی، جنوبی و مرکزی از مقدار نرمال شده شاخص جذر میانگین مربعات خطا استفاده کردند و مقدار این شاخص را برای عملکرد دانه ۴/۴ درصد و عملکرد بیولوژیک ۳ درصد برآورد کردند. آرایا و همکاران (۲۰۱۰) و گارسیا و همکاران (۲۰۰۹) نیز در ارزیابی مدلAquaCrop برای شبیهسازی واکنش گیاه زراعی تف به آب آبیاری، در اتیوپی بیان نمودند که مدل به خوبی قادر است توسعه سایهانداز گیاه، ماده خشک اندامهای هوایی و رطوبت خاک را شبیهسازی نماید.
همچنین علیزاده و همکاران (۱۳۸۹) در ارزیابی مدل AquaCrop در مدیریت کم آبیاری گندم در منطقه کرج نتایج قابل قبولی در توانایی این مدل در تخمین پتانسیل عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک گزارش کردند. الباجی (۱۳۸۹) با بهره گرفتن از مدل AquaCrop به شبیهسازی شاخص های آفتابگردان در اهواز پرداخت. مقایسه نتایج شبیهسازی و واقعی در سه حالت آبیاری کامل، آبیاری به میزان ۷۰ و ۵۰ درصد تبخیر و تعرق واقعی نشان داد که این مدل از دقت بالایی در شبیهسازی برخوردار است.
شکل ۴-۵ مقایسه بین ماده خشک کل شبیهسازی و مشاهده شده کینوا
۴-۸-۲ ارزیابی عملکرد دانه
نتایج عملکردهای دانه شبیهسازی شده توسط مدل AquaCrop سازگاری مناسب با عملکردهای واقعی کینوا تحت شرایط مختلف رطوبتی و محیطی را نشان میدهد که این نشان دهنده کارآیی بالای مدل در پیش بینی عملکرد دانه میباشد (شکل ۴-۶). مقادیر محاسبه شده شاخص های آماری RMSE و RMSE–n، d_willmot و r2 به ترتیب ۴۳/۵۱۸ کیلوگرم در هکتار، ۷/۴ درصد، ۹۵/۰ و۹۴/۰ بودند. ضریب RMSE کمتر از ۵ درصد است که این امر نشان دهنده دقت بالای مدل در شبیهسازی پارامترهای قابل پیش بینی است.
نتایج تحقیق گرتز و همکاران (۲۰۰۹) در مطالعه واکنش گیاه کینوا به شرایط نامساعد اقلیمی به میزان آب قابل دسترس در جنوب بولیوی نشان داد که مدل AquaCrop کاهش ماده خشک اندامهای هوایی، عملکرد دانه را تحت تیمارهای مختلف آبیاری (آبیاری کامل و کمآبیاری) با دقت بالایی (۸۷<r2) شبیهسازی نمود.
هسیائو و همکاران (۲۰۰۹) در واسنجی و ارزیابی مدل AquaCrop برای گیاه ذرت در دیوس کالیفرنیا، نشان دادند که این مدل با توانایی بالایی قادر است توسعه سایهانداز گیاه، ماده خشک اندامهای هوایی و عملکرد دانه را تحت شرایط مطلوب و کم آبیاری شبیهسازی نماید. شاخص توافق d در این مطالعه برای صفات مذکور بین ۹۰% تا ۹۷% متغییر بود.
اندرزیان (۲۰۱۱) گزارش کرد مدل AquaCrop توانایی قابل قبولی در پیش بینی عملکرد گندم آبی در استان خوزستان داشته است. مهدیان و همکاران (۱۳۹۰) نیز این مدل را در شرایط استان خوزستان برای پیش بینی پتانسیل گندم دیم تعیین اعتبار کرده و از آن به منظور تعیین پتانسیل عملکرد مناطق دیمخیز استان خوزستان جهت کشت گندم دیم استفاده کردند. در مطالعه ارزیابی این مدل جهت شبیهسازی توسعه سایهانداز گیاه، ماده خشک اندامهای هوایی و عملکرد دانه تحت شرایط مطلوب و کم آبیاری مقدار r2 برای صفات مذکور بین ۹۵% تا ۹۸% متغییر بود.
شکل ۴-۶ مقایسه بین عملکرد دانه شبیهسازی شده و مشاهده شده کینوا
با توجه به نتایج بیان شده مدل AquaCrop توانسته به خوبی عملکرد دانه کینوا را در مناطق دیمخیز خوزستان شبیهسازی نماید. در نتیجه با توجه به دقت قابل قبول مدل میتوان از آن برای پتانسیلسنجی عملکرد کینوا و مطالعات پهنه بندی در مناطق مختلف دیم استان خوزستان استفاده نمود.
۴-۹ شبیهسازی عملکرد پتانسیل کینوا در مناطق دیمخیز استان خوزستان
عملکرد پتانسیل در شرایط عدم وجود عوامل محدودکننده و کاهش دهنده تولید شکل میگیرد. بر این اساس با بهره گرفتن از داده های بلندمدت درجهحرارت، تشعشع و بارندگی عملکرد پتانسیل کینوا در مناطق مختلف استان توسط مدل AquaCrop شبیهسازی شد. نتایج حاصل از شبیهسازی پتانسیل عملکرد کینوا در نه منطقه (جدول۴-۲۶) نشان داده شده است. نتایج نشان داد که عملکرد پتانسیل کینوا در مناطق مختلف از تنوع قابل ملاحظهای برخوردار بود، به طوری که عملکرد پتانسیل از ۳/۲ تا ۸/۳ تن در هکتار در سطح استان متغیر بود. بیشترین عملکرد دیم کینوا در مناطق شمال شرقی استان و کمترین آن در مناطق شمالی استان بدست آمد. نتایج نشان داد که روند تغییرات مکانی عملکرد پتانسیل دیم منطبق با نقشه پهنه بندی کینوا در سطح استان خوزستان بود (شکل ۴-۹). منطقه ایذه با عملکرد پتانسیل ۲/۳۸۵۶ کیلوگرم در هکتار بیشترین و دیمزارهای شهرستان دزفول با ۲۳۷۱ کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد پتانسیل را دارند. این تغییرات مشاهده شده می تواند ناشی از تغییرات طبیعی سالیانه در میزان تشعشع خورشیدی و درج
ه حرارت باشد (پاتاک و همکاران، ۲۰۰۴؛ یانگ و همکاران، ۲۰۰۵). عملکرد پتانسیل بیشتر در منطقه ایذه احتمالا به سبب آن است که میزان بارندگی بیشتر همراه با توزیع متعادل در زمان نیاز گیاه و درجه حرارت حداکثر و حداقل کمتری نسبت به سایر مناطق برخوردار است، بنابراین هزینه تنفس نگهداری گیاه در این منطقه پایینتر بوده و دوره رشد گیاه طولانیتر است. در نتیجه از تشعشع روزانه بیشتری در طول دوره رشد خود برخوردار بوده و باعث افزایش عملکرد می شود. از سوی دیگر گیاه فرصت بیشتری برای ذخیره کربوهیدراتها داشته و عملکرد افزایش مییابد (اگلی، ۲۰۰۱؛ سنجانی، ۱۳۹۲). طی بررسیهای صورت گرفته علت عملکرد پتانسیل پایین در محدوده شهرستان دزفول، به سبب تنش سرمای ناشی از کاهش ناگهانی دما در طی دوره رشد گیاه نسبت به سایر شهرستانها بوده که باعث کاهش فتوسنتز، کاهش اندامهای سبز گیاه و کاهش دوره پر شدن دانه است که در نهایت روی عملکرد دانه گیاه تاثیر می گذارد. هوری و همکاران (۱۹۹۵) در ژاپن، تایمسینا و همکاران (۲۰۰۴) در هند، تئودوریک و همکاران (۲۰۰۹) در ایتالیا، گرتز و همکاران ( ۲۰۰۹) در بولیوی و جکوبسن و همکاران (۲۰۰۷) در آلتیپلانو نیز به این نتایج دست یافتند.
جدول ( ۴-۲۶ ): پتانسیل عملکرد کینوا (کیلوگرم در هکتار) برآورد شده برای شهرستانهای دیم استان خوزستان
شهرستان | ایذه | مسجدسلیمان | دزفول | صفیآباد دزفول | بهبهان | شوشتر | رامهرمز | هفتکل |
پتانسیل عملکرد دانه (کیلو گرم در هکتار) | ۳۸۵۶ | ۳۳۵۷ | ۲۳۴۵ | ۲۶۲۷ | ۲۹۶۸ | ۳۳۵۶ | ۳۰۳۰ | ۳۰۲۵ |
اختلاف عملکرد موجود در هر منطقه در طی سالهای مختلف غالبا به دلیل بروز نوسانات در مقدار و توزیع نامناسب بارندگی در زمان نیاز گیاه و درجهحرارتهای بالا در اواخر دوره رشد میباشد. بروز چنین تغییرات ناگهانی باعث ایجاد شوک به گیاه میگردد. این عوامل باعث ایجاد مشکلاتی از قبیل افزایش تنفس نگهداری و افزایش تعرق برای گیاه شده و گیاه مجبور به صرف هزینه بیشتر برای مقابله با این عوامل می شود (نصیری محلاتی، ۱۳۷۹؛ سنجانی، ۱۳۹۲). بنابراین راهکارهای اصلاحی از قبیل بهبود زراعی (تاریخ کاشت مناسب و تغذیه بهینه) برای مقابله با تغییرات شدید اقلیمی ضروری بهنظر میرسد.
تولید بالقوه هر گیاه زراعی در یک محیط معین، تحت تاثیر مقدار و زمان بارندگی، CO2، دما و تشعشع خورشیدی در آن محیط میباشد (نصیری محلاتی، ۱۳۷۹؛ فان کیولن و همکاران، ۱۹۸۹). تحقیقات نیز نشان میدهد که تاثیر تابش خورشیدی بر افزایش عملکرد کینوا بیش از تاثیر منفی دماهای بالا (تسریع سرعت نمو) بر کاهش عملکرد کینوا میباشد (رایسی و گالوی، ۱۸۸۴؛ گونزالس و پاردو، ۱۹۹۲). اما این تشعشع زمانی مورد استفاده است که درجهحرارت در محدوده مناسبی برای گیاه قرار داشته باشد (جکوبسن و همکاران، ۲۰۰۳). پس از بررسی تفاوتهای عوامل اقلیمی در ایستگاههای هواشناسی مختلف استان مشاهده شد دامنه تغییرات تشعشع در شهرستانهای مختلف نسبت به دامنه تغییرات درجهحرارت کمتر بوده است در نتیجه در استان خوزستان احتمالا نقش دما در تعیین اختلاف عملکرد بین مناطق مختلف بیش از تابش خورشیدی میباشد. بنابراین شهرستانهای شمالشرقی به دلیل برخورداری از میانگین درجه حرارت روزانه پایینتر و در نهایت طول دوره رشد بیشتر و فرصت بیشتر برای ذخیره کربوهیدراتها نسبت به مناطق جنوبی دارای پتانسیل عملکرد بالاتری میباشند. فاندایپن (۱۹۹۸) در کشور چکاسلواکی نیز به نتایج مشابه دست یافته است.
ارزیابی آماری نتایج شبیهسازی نشان میدهد که منطقه ایذه (منطقه مطلوب) با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۸/۲۵۳۸، ۹/۳۲۳۰، ۲/۳۸۵۶، ۴/۴۳۹۳ و ۵/۴۸۲۶ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه مسجدسلیمان با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۲/۲۱۴۱، ۵/۲۷۱۷، ۹/۳۳۵۶، ۴/۳۹۹۶ و۷/۴۵۷۲ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه بهبهان با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۵/۱۵۳۹، ۹/۲۲۱۶، ۷/۲۹۶۸، ۴/۳۷۲۰ و ۸/۴۳۹۷ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه دهدز با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۸/۱۴۷۱، ۶/۲۰۹۸، ۲/۳۷۹۴، ۷/۳۴۸۹ و ۶/۴۱۱۶ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه دزفول با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۶/۱۱۳۱، ۴/۱۵۹۸، ۹/۲۳۴۴، ۱/۳۴۴۰ و ۲/۴۸۵۹ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه صفی آباد دزفول با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۳/۱۵۸۶، ۷/۲۰۱۴، ۸/۲۶۲۶، ۸/۳۴۲۴ و ۷/۴۳۴۹ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه شوشتر با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۸/۲۰۵۶، ۵/۲۷۵۰، ۴/۳۳۵۶، ۶/۳۸۶۸ و ۴۲۷۸ کیلوگرم در هکتار میباشد.
در منطقه رامهرمز با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۱/۱۸۸۹، ۲۴۳۰، ۳/۳۰۳۰، ۶/۳۶۳۰ و ۶/۴۱۷۱ کیلوگرم در هکتار میباشد. در منطقه هفتکل با احتمال ۹۰، ۷۵، ۵۰، ۲۵ و ۱۰ درصد از سالها، عملکرد قابل دستیابی به ترتیب برابر ۵/۹۸۶،۷/۱۶۴۲، ۸/۳۰۲۴، ۸/۳۰۹۸ و ۳۷۵۵ کیلوگرم در هکتار میباشد. بنابراین به این نتیجه دست پیدا میکنیم که با توجه به مختصات جغرافیایی استان خوزستان هر چه از شمال شرق به سمت جنوب پیش میرویم، با کاهش عرض جغرافیایی، بارندگی و ذخیره آب کمتر، تشعشع افزایش و بر میانگین درجهحرارت روزانه افزوده می شود. بنابراین جذب آب ذخیره شده کاهش و کارایی مصرف نور گیاهان در اثر درجه حرارت بالا کاسته شده و با عنایت به کاهش طول دوره رشد گیاه زراعی، موجب کاهش پتانسیل عملکرد کینوا می شود.
شکل ۴- ۷ احتمال (۵۰%) تولید عملکرد کینوا در مناطق دیمخیز خوزستان در خاک سیلتی لوم در سالهای مختلف (۲۰۰۴-۲۰۱۴).
شکل ۴- ۸ احتمال (۵۰%) طول دوره رشد کینوا در مناطق دیمخیز استان خوزستان در خاک سیلتی لوم در سالهای مختلف ( ۲۰۱۴- ۲۰۰۴).
۴- ۱۰ پهنه بندی آگرواکولوژیکی استان خوزستان بر مبنای پتانسیل عملکرد کینوا در مناطق دیمخیز
پس از شبیهسازی پتانسیل عملکرد کینوا توسط مدل، نقشه پهنه بندی برای کینوا تهیه شد. نقشه حاصل به چهار پهنه از لحاظ اهمیت (بسیارمناسب، مناسب، متوسط و نامناسب) کشت کینوا طبقه بندی شد (جدول ۴-۲۷ و شکل ۴-۹).
گروه بسیارمناسب: شامل محدوده شهرستانهای ایذه با میانگین بلند مدت پتانسیل عملکرد ۳۸۵۶ کیلوگرم در هکتار (جدول ۴- ۲۷).
گروه مناسب: شامل محدوده شهرستانهای مسجدسلیمان، شوشتر، رامهرمز و هفتکل با میانگین پتانسیل عملکرد برابر ۳۳۵۷، ۳۳۵۶، ۳۰۳۰ و ۳۰۲۵ کیلوگرم در هکتار (جدول ۴- ۲۷).
گروه متوسط: شامل محدوده شهرستانهای بهبهان، صفیآباد دزفول و دزفول با میانگین پتانسیل عملکرد برابر ۲۹۶۸، ۲۶۲۷ و ۲۳۷۱ کیلوگرم در هکتار (جدول ۴- ۲۷).